مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها)
سوال : بر اساس روايات، شيعيان معتقدند كه حضرت فاطمه عليها السلام برترين زنان جهان است؛ اين عقيده چگونه با آيه 42 سوره آل عمران كه حضرت مريم عليها السلام را برترين زنان عالم معرفى مىكند، سازگار است؟ مفسران دو پاسخ به اين سؤال دادهاند: 1- مراد آيه شريفه، برترى حضرت مريم بر همه زنان جهان در عصر خود است. اين پاسخ، هم مشابه قرآنى دارد و هم دليل روايى: 1- 1- خداوند درباره بنىاسرائيل فرموده است: «وَ أَنِّى فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ»[1]؛ «و همانا من شما را بر جهانيان برترى دادم». در تفسير نمونه آمده است: شايد بعضى تصور كنند كه منظور از «فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ» اين باشد كه آنها را بر تمام جهانيان، در تمام ادوار برترى بخشيده است؛ ولى با توجه به ساير آيات قرآن، روشن مىشود كه مقصود برترى آنها نسبت به افراد محيط و عصر خودشان است؛ زيرا در قرآن مىخوانيم: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ …»[2]؛ «شما (مسلمانان) بهترين امتى بوديد كه براى نفع انسانها آفريده شدهايد»[3]. 1- 2- در تفسير نورالثقلين از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: «مريم سرور زنان جهان در عصر خود بود؛ اما دخترم فاطمه عليها السلام سرور همه زنان جهان از آغاز تا پايان است»[4]. 2- آيه شريفه قيد زمانى ندارد و مربوط به همه زمانها است؛ ولى قيد موضوعى دارد و از همين رو منافاتى با سرورى حضرت زهرا عليها السلام بر همه زنان عالم در كمالات عالى و والاى انسانى ندارد. توضيح اينكه در قرآن مجيد، يكسرى از ويژگىها و امتيازات براى حضرت مريم بيان شده است. اين ويژگىها از اختصاصات او نيست و افراد ديگرى نيز در رتبه او و چه بسا بالاتر از او به چنين مقاماتى رسيدهاند؛ اما آنچه ازاختصاصات حضرت مريم است و بدان وصف بر همه زنان عالم امتياز يافته، چگونگى ولادت فرزند وى است. علامه طباطبايى قدس سره در الميزان مىنويسد: « [اين كلمه] از خصايص وجودى حضرت مريم، انگشت روى هيچ خصيصهاى به جز ولادت عجيب فرزندش نمىگذارد. اين است كه «اصطفاء» از هر جهت نيست؛ بلكه آن گونه فرزند آوردن مراد است». اما غير از كلمه «اصطفاء»، كلمات ديگرى درباره حضرت مريم آمده است كه اختصاص به وى ندارد؛ مانند: «تطهير»، «تصديق به كلمات خدا و كتب او»، «قنوت» و «محدثه بودن». در تفسير اطيب البيان نيز امتياز خصوصى حضرت مريم عليها السلام بر ديگر زنان، چگونگى زاييدن حضرت عيسى عليه السلام بيان شده و در سرّ بيان «وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ»[5] آمده است: «بيان اين جمله براى اين است كه ديگر زنى نتواند چنين ادعايى بكند و بهانه به دست آورد». بنابراين اگر آيه داراى قيد زمانى نباشد، حضرت مريم را فقط در چگونگى فرزند آوردن از همه زنان جهان ممتاز دانسته است و اين نافى برترى حضرت زهرا عليها السلام در مجموع كمالات عالى انسانى نيست. ……………………………………… [1]. بقره ( 2)، آيه 47. [2]. اعراف ( 3)، آيه 137. [3]. ناصر، مكارم شيرازى و …، تفسير نمونه،( تهران: دارالكتب الاسلامية، چاپ سى و دوم، 1374)، ج 1، صص 221- 222. [4]. عبد على بن جمعه، العروس الحويزى، تفسير نورالثقلين، تحقيق سيد هاشم الرسولى محلاتى،( قم: اسماعيليان، الطبعة الرابعة، 1412 ه. ق)، ج 1، ص 338 و ص 336. [5]. آل عمران ( 3)، آيه 42.
چگونه پیامبران دانستندپیامبرند؟
وحی و الهام به مثابه منابع اختصاصی معرفت دینی، کاربرد ویژهای در فرهنگ دینی مسلمانان و دانش کلام و عقاید اسلامی دارند. مسلمانها به خصوص شیعهها معتقدند که علاوه بر وحی نبوت، امامان معصوم(علیهم السلام) یک نوع علم خدادادی دیگر دارند؛ آنان با اینکه پیغمبر نیستند خدا یک نوع علومی به آنها و برخی اولیاء الله داده که دیگران ندارند. برای اینکه این آگاهی با وحی یکی تلقی نشود اصطلاحاً به آن الهام گفته میشود. در این نوشتار سعی بر این است که وجوه تمایز “وحی و الهام” مورد بررسی قرار گیرد.
الهام خاص و عام
وحی و الهام دو منبع اختصاصی معرفت دینی هستند. الهام در واژهشناسی عبارت است از :
القای معنا در نفس(1) ؛اعم از این که القا الهی باشد یا غیر الهی، معنا یا محتوای القا شده خیر باشد یا شر.
بنابر برخی تفاسیر الهام دارای معنای عام و خاص است.معنای خاص الهام ویژه اولیا و اوصیا است که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می باشد. الهام با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصوداز آن فهمیده می شود، صورت می پذیرد. این حالت، مانند رۆیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می آورند.
اما الهام بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد.
معنای عام الهام نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. الهام حقیقی با سبب از راه تزکیه نفس به دست می آید. الهام غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان.(2)
صفحات: 1· 2
خمس
سلام.خداوندبارهادرقرآن به دادن صدقه وزکات امرنموده،ولی تاجایی که من میدانم درقرآن چیزی درموردخمس نیامده.لطفاراهنمایی کنید متن پاسخ: باسلام خدمت شما پرسشگر محترم اگر قرآن را خوب بررسی کنید آیاتی هم در مورد خمس وارد شده است، اما قبل از بیان آیات قرآن در مورد خمس لازم است توجه داشته باشید که به طور کلی احکام اسلامی از منابع مختلفی به دست میآید که یکی از آن منابع قرآن کریم است. در رابطه با استفاده احکام از قرآن لازم است نکات ذیل متوجه فرمایید: اوّلاً:تمام احکام اسلامی در قرآن نیامده است؛ مثلاً نماز آیات که از نمازهای واجب و مورد اتفاق مسلمانان اعم از شیعه و سنی است در قرآن از آن یاد نشده است و تنها در احادیث به حکم آن اشاره شده است اما با این حال هیچ کس نگفته است که چون راجع به نماز آیات در قرآن مطلبی گفته نشده پس واجب نیست. ثانیاً:برخی از احکام اسلامی به طور کلی در قرآن ذکر شده اما به جزئیات و فروعات آنها هیچ اشارهای نشده و فروعات و جزئیات آنها را احادیث بیان میکنند و ما طبق دستور احادیث عمل میکنیم. حال با توجه به این مقدمات میگوییم اگر در قرآن نسبت به نماز و زکات در آیات بسیاری تأکید شده این دلالت بر اهمیت آنها دارد و اگر در مورد خمس تنها در یک جای قرآن سخن گفته شده، این را نمیتوان دلیل بر بی ارزش بودن آن گرفت و یا این که بگوییم واجب نیست به آن عمل کنیم، زیرا گفته شد که قرآن فقط یکی از منابع احکام اسلامی است و حتی اگر حکمی فقط در احادیث آمد و در قرآن از آن ذکری نشد باید به آن عمل کرد. ضمن اینکه اگر به قرآن مراجعه نمایید، متوجه می شوید که خلاف این امر ثابت است و آیاتی از قرآن در مورد خمس وارد شده است به عنوان نمونه می توان به آیه زیر اشاره نمورد: آیه 41 سوره انفال درباره خمس است كه مى فرماید: «واعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَىء فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ ولِلرَّسولِ ولِذِى القُربى… ; بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، یك پنجم (خمس) آن ویژه خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است.» واژه «غنمتم» در آیه، از مادّه «غنیمت» است. «غنیمت» در زبان عربى به فایده اى گفته مى شود كه انسان به دست مى آورد و شامل درآمدهاى شخصى، سود تجارت و غنیمت هاى به دست آمده در جنگ مى گردد.[1] غیر از این آیه، آیات دیگرى نیز در قرآن وجود دارند كه براساس روایات اهل بیت(علیهم السلام) شامل خمس نیز مى گردند. در این جا به دو نمونه از این گروه از آیات نیز اشاره مى كنیم: 1. «ولا تَحـضّونَ عَلى طَعامِ المِسكین ;(فجر،18) و یكدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمى كنید.» از اهل بیت(علیهم السلام) روایتى درباره این آیه آمده كه: «آنها كسانى اند كه حقّ آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)را غصب كردند و اموال یتیم ها و فقرا و در راه ماندگان آن ها را خوردند.»[2 2. «ولَم نَكُ نُطعِمُ المِسكین ;(مدثر،44) و اطعام مستمند نمى كردیم.» این آیه نقل قول جهنمیان است كه از علت جهنمى شدن به بهشتى ها توضیح داده اند. در ذیل این آیه نیز حدیثى از ائمه اطهار(علیهم السلام) وجود دارد كه: «آن ها حقوق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)را از خمس نسبت به نزدیكان، یتیمان و مساكین و درراه ماندگان آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)نمى دادند.» [3] پی نوشت ها: [1]. ر.ك: آیات الاحكام، كاظم مدیر شانه چى، ص 78، سمت / فقه القرآن، محمد یزدى، ص 173، انتشارات اسماعیلیان. [2]. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 96، ص 185، دارالكتب الاسلامیة. [3]. همان. موفق و پیروز باشید.
اگر پیامبران معصومند ، چرا همواره از خدا آمرزش می خواستند .
اگر پیامبران معصومند، چرا همواره از خداوند آمرزش می خواستند؟
پاسخ :
عصمت پیامبران الهی، با دلایل عقلی و نقلی محکمی اثبات شده است و هیچ گونه تردیدی در آن راه ندارد. استغفار آنان دلایلی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1. گناه جنبه نسبی دارد؛ یعنی انتظاراتی که در امور اجتماعی، علمی، تربیتی و دینی از افراد گوناگون می رود، یکسان نیست. برای مثال، وقتی برخی برای انجام کار خیری پیش قدم می شوند و مبالغی را به همین منظور جمع آوری می کنند، اگر فردی که درآمد ناچیزش برای مخارج خودش کافی نیست، مبلغ کمی کمک کند، شایسته قدردانی است، ولی اگر همین مبلغ ناچیز را فردی ثروتمند بدهد، نه تنها شایسته تقدیر نیست، بلکه نوعی نفرت، ناراحتی و انزجار نیز ایجاد می کند؛ یعنی همان کاری که برای فردی، خدمتی شایسته، بزرگ و پسندیده است، از فردی دیگر ناپسند شمرده می شود، اگرچه این فرد، از نظر قانونی هیچ کار حرام و خلاف اخلاقی مرتکب نشده باشد. بنابراین، انتظاراتی که از هر کس می رود، به عقل، دانش، ایمان، قدرت، توانایی های مالی فرد و مانند آن بستگی دارد. چه بسا انجام دادن کاری از سوی فردی، عین ادب، خدمت، محبت و عبادت شمرده شود، ولی از جانب فردی دیگر، عین بی ادبی، خیانت، خلاف صمیمیت و کوتاهی در اطاعت و بندگی به شمار رود. اکنون با توجه به این حقیقت و در نظر گرفتن موقعیت حساس پیامبران و اولیای الهی، کارهای آنان را با دیگر افراد می سنجیم.
پیامبران به طور مستقیم با مبدأ جهان هستی در ارتباطند و همواره با یاد خدا به سر می برند و در بالاترین مراتب قرب الهی قرار دارند. به اذن خدا، عالِم به غیبند و فروغ دانشی بی پایان بر دل های آنها می تابد. حقایق بسیاری بر پیامبران الهی آشکار است که از دیگران پوشیده است. آنها همواره متوجه خدا و به تمام معنا رو به سوی اویند، به گونه ای که لحظه ای غفلت از یاد خدا برای آنها لغزش به شمار می رود. بنابراین، هرگاه رسولان الهی، اندکی از این مرتبه والا فروتر می آمدند و از سر نیاز به اموری چون خوردن و آشامیدن، روابط زناشویی یا حل و فصل مسائل اجتماعی رو می آوردند، این کار را گناهی بزرگ و غفلت از ذات مقدس خدا می دانستند و از وی آمرزش می خواستند.
این، در حقیقت، همان «حَسَناتُ الأَبْرارِ سَیِّئاتُ الْمُقَرَبینَ» است؛ چه بسیار کارهایی که برای نیکان، پسندیده و برای مقربان، ناپسند است. گناهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام که در دعاهایشان به آن اعتراف می کردند و برای آن از خداوند آمرزش می خواستند، از این نوع است.
صفحات: 1· 2
استفاده بانوان از عطر
در خصوص استفاده بانوان از عطر، فتوای چند مرجع را بیان نمایید، ظاهراً تفاوتهایی دارند.
هیچ تفاوت عمدهای در فتاوا دیده نشده است. همه مراجع محترم گفتهاند که استفاده از عطریات (بوهای خوش) برای زنان و دختران فینفسه هیچ اشکالی ندارد و حتی برای عبادت، برای شوهر، برای محارم و … خوب و مستحب هم هست. اما باید از این که بوی آن را نامحرم حسّ کند، اجتناب شود، چرا که به یقین اگر موجب تحریک هم نشود، موجب جلب توجه و آن هم به قصد ریبه (لذت) میشود.
دقت گردد که هیچ انسانی حق ندارد دیگری (نامحرم) را به زور تحریک جنسی نماید، که این خود از مصادیق «ظلم» است.
متأسفانه این امور خوب بیان و تشریح نشدهاند. اگر به رانندهی خودرویی متذکر شوند که صدای موسیقی را بلند کردی، این را نوعی اختناق قلمداد مینماید، در حالی که مجبور کردن دیگران – به ویژه کسانی که نمیخواهند بشنوند - به شنیدن آن موسیقی، از مصادیق بارز زورگویی، تجاوز به حقوق و ظلم به دیگران است. و جالب آن که بدانیم در امریکا و اروپا، جرم رانندگی محسوب میگردد.
پوشیدن لباس تحریکآمیز، رفتارهای تحریکآمیز و هم چنین بوی عطر زن نیز از عوامل جلب توجه نامحرم و نیز تحریک جنسی اوست.
ذیلاً فتاوای برخی از مراجع محترم ایفاد میگردد و البته بقیه نیز فتوای چندان متفاوتی ندارند:
- آیت الله العظمی خامنهای:
فى نفسه مانعى ندارد ولى اگر جلب توجه نامحرم مىكند بايد از كنار نامحرم عبور نكنند.
2- آیت الله العظمی مبشر کاشانی:
استعمال عطر و ادکلن برای بانوان چنانچه موجب جلب توجه و تحریک نامحرم شود جایز نیست.
ولی استعمال خوشبو کننده و مواد ضد عرق بدن که این خصوصیت را ندارد اشکال ندارد.
3- آیت الله العظمی صافی گلپایگانی :
جایز نیست.
4- آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
در مورد عطر زدن خانمها در بیرون از منزل، از اين كار در روايت اسلامى نهى شده است، ولى چنانچه مقدار كمى براى از بين بردن بوى عرق و مانند آن بزنند مانعى ندارد.
5- مرحوم آیت الله بهجت (ره): در مواقع غیر مناسب بهتر است ترک شود، ممکن هم هست گاهى موجب تمایلاتِ بد باشد و معرضیّت فتنه و فساد داشته باشد که در این صورت جایز نیست.
6- آیت الله روحانی: در یک روایت نهی شده است از استعمال عطر و امثال آنها برای خانمها در وقت بیرون رفتن از منزل، ولی محمول است بر کراهت، یا در صورتی که محرک شهوت باشد.
7- حضرت آیت الله مظاهری: جایز نیست.
8- آیت الله جعفر سبحانی: بسمه تعالى: هر گاه در معرض نا محرم است حرام است . و الله العالم
تاثيرات نماز بر جسم انسان
برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد . وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار ناآرام را از انسان دور می کند. ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است. کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در متعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است. مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیزباعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن , کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است. سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود. حالات سجده به واسطه بازشدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابی که قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند,شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است.هر اندازه که محور طولی انسان کاهش یابد، میزان در معرض اشعههای الکترومغناطیسی قرار گرفتن او نیز کم میشود.
در زمان سجده کردن هم محور طولی انسان و هم به دنبال آن میزان تاثیرگذاری الکتریسیتهها کم میشود و سپس عمل تخلیه از طریق تماس پیشانی با زمین صورت میگیرد، البته در زمان سجده به دلیل آنکه دیگر نقاط بدن هم با زمین ارتباط مییابند، عمل تخلیه آسان تر انجام میشود و انسان از بیماریهای روحی، جسمی و حتی سرطان در امان میماند.
شیوه درست تخلیه الکتریسیتهی بدن به همان شیوهای است که انسان در زمان نماز گزاردن دارد و به سوی مکه نماز میخواند، چرا که این حالت بهترین حالت است و شخص احساس آرامش و راحتی بیشتری خواهد داشت. الا بذكر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آیه 28)
روشن است که نماز فلسفه خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعا لی خواند و نه به انگيزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگا هی ازاین دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد.
عوامل عفوني مختلف اعم از باکتري ها، ويروس ها و انگل ها، مي توانند باعث درگيري دستگاه گوارش انسان و مشکلات متعدد ناشي از آن شوند. اين مشکلات مي توانند از يک خارش ساده شبانه بر اثر ابتلا به نوعي انگل، تا اسهال هاي وحشتناک تظاهر کنند. اما يکي از برجسته ترين مواردي که در آن شعار معروف علم طب: ” پيشگيري هميشه مؤثرتر از درمان است ” صدق مي کند، همين مورد عفونت هاي گوارشي است.
دانش پزشکي، امروزه عامل انتقال بسياري از عوامل عفوني را اصطلاحاً Fecal Oral (مدفوعي ـ دهاني) شناسايي کرده است که يک گروه عمده از اين عوامل عفوني داراي اين ويژگي هستند که پس از اجابت مزاج بر روي دست باقي مي مانند و بعداً در موقع غذا خوردن و از طريق دهان وارد بدن مي شوند و ايجاد بيماري مي نمايند .
از اين جهت امروزه در همه ممالک پيشرفته اولين اصل بهداشتي که براي مقابله با عفونت هاي گوارشي به همگان (به خصوص کودکان) آموزش داده مي شود، شستشوي دست ها قبل از غذا خوردن و پس از اجابت مزاج است و به اين ترتيب تأثير نظافت دست ها در پيشگيري از گروه زيادي از بيمار هاي عفوني، باور نکردني است.
فرمان وضو که در آيه شريفه ۶ از سوره مبارکه مائده در قرآن مجيد-، صادر شده است، به سادگي و صراحت امر به شستشوي دستان (تا آرنج) مي کند و ۱۴ قرن پيش با بيان دستوري پيرامون نماز ، پيام آور نکته اي مي شود که علم بشري در آستانه قرن ۲۱ به اهميت بيش از پيش آن، دست يافته است.
مقارنت اوقات نماز با سه وعده معمول غذايي (صبحانه و نهار و شام) يا حتي وعده هاي غذا هنگام روزه داري (سحر و افطار) سبب مي شود که شخص نماز گزار، موقع انجام وضو (که معمولا متعاقب اجابت مزاج نيز هست) خود به خود به شستشوي دست ها بپردازد و هر گونه عامل بيماري زاي عفوني را از دست هاي خويش بزدايد و در نتيجه موقع صرف غذا، هيچ عامل عفوني ناشي از دست هاي آلوده موفق به ايجاد بيماري در بدن او نشود.
تأثير نماز بر سلامت کليه ها
سلامت دستگاه ادراري انسان، به خصوص کليه ها، تأثير بي نهايت مهمي در ادامه حيات انسان دارند و بيماري کليوي از دردناک ترين و پر مخاطره ترين، گرفتاري هاي جسمي است.
در اين ميان عفونت دستگاه ادراري که يکي از شايع ترين علل مراجعه بيماران به مطب پزشکان مي باشد، علاوه بر آن که خود بخود و به تنهايي بيماري آزار دهنده اي است، گاهي سبب بروز بيماري هاي ديگر نيز در بدن انسان مي شود.
به عنوان مثال برخي عفونت هاي دستگاه ادراري مي توانند، گاهي باعث نارسا شدن و از کارافتادگي کليه شوند يا عفونت کليوي در خون و در نتيجه در تمام بدن پخش شود يا برخي عفونت ها ممکن است به ايجاد سنگ کليه در بيماران منتهي شوند، که همه اينها نشانه اهميت موضوع است.
ادرار پس از آنکه توسط دو کليه انسان توليد شد، توسط دو لوله موسوم به ” حالب” که کليه ها را به مثانه وصل مي کنند، به مثانه تخليه مي شود تا بدان وسيله از بدن دفع گردد.
حال چنانچه مثانه به موقع از ادرار خالي نشود، ادرار از مثانه به حالب ها و حتي کليه باز مي گردد و همين “برگشت ادرار از مثانه به حالب ها، سبب ايجاد استعداد در فرد براي ابتلا به عفونت کليه مي شود” و به اين ترتيب کساني که در شبانه روز، بنا به هر علتي به ندرت ادرار مي کنند به طور جدي در معرض خطر هستند.
اما در رسايل فقهي توضيح المسائل، يکي از مبطلات وضو و نماز ، خروج بول و غائط و نفخ کليه (گاهي کليه ها را دردي مي گيرد شبيه به درد کليه اما شن يا سنگي در کليه ها يا مجاري ادراري وجود ندارد. اطباء سنتي معتقدند گاهي مقداري از گازها و حباب هاي هواي داخل خون از راه مويرگ ها به کليه منتقل شده و تجمع تعدادي از آنها در کليه ها حالتي را به نام نفخ کليه به وجود مي آورد)، از بدن انسان درج شده است و اين موضوع سبب مي شود که شخص نماز گزار و احياناً “دائم الوضو"، براي پرهيز از ابطال عبادتش به طور معمول و بر حسب عادت ، قبل از وضو ، به تخليه ادرار بپردازد.(تعبيه توالت در مجاورت وضو خانه مساجد در واقع به منظور پاسخ به اين عادت پسنديده و سلامتي بخش صورت مي گيرد).
به اين ترتيب حداقل سه بار، دفع ادرار از بدن، در زمان هايي به فواصل مناسب نسبت به يکديگر و در حدي که براي يک انسان طبيعي لازم است، فرد را در مقابل ابتلا به عفونت هاي کليه و دستگاه ادراري مصون مي سازد و مي تواند به عنوان نکته اي مهم پيرامون نماز مورد توجه قرار گيرد.
● تأثير نماز بر بيماري فشار خون
افزايش فشار خون يکي از شايع ترين دلايل مراجعه به پزشک در سرتاسر دنياست. به علت عوارض خطرناک و متعددي که اين بيماري براي بسياري از اعضاي بدن از جمله قلب، مغز، کليه و چشم و .. دارد، سعي و اهتمام فراواني در دانش پزشکي براي پيشگيري و کنترل اين بيماري وجود دارد.
در تمامي منابع معتبر علمي، براي پيشگيري از ابتلا به افزايش فشار خون و همچنين کنترل تعداد زيادي از بيماران که افزايش فشار خوني در حد خفيف يا متوسط دارند، رعايت برخي اصول و استفاده از درمان هاي غير دارويي توصيه مي شود. درمان هاي غير دارويي ضمن آن که هزينه چنداني را بر بيمار تحميل نمي کنند، در پايين آوردن فشار خون و ممانعت از بروز و پيشرفت آن مؤثرند.
چهار درمان اوليه و بسيار مهم غير دارويي که در منابع جديد علمي براي کنترل فشار خون مورد توجه قرار مي گيرند ، عبارتند از:
۱) کاهش اضطراب و استرس
۲) کاهش يا عدم مصرف الکل
۳) کم کردن وزن
۴) انجام ورزش هاي سبک به طور منظم در شبانه روز
اما با توجه به نقش بسيار مهمي که نماز هاي واجب يوميه، در ايمن کردن انسان در مقابل استرس ها و مشکلات گوناگون زندگي ايفا مي کنند( از جمله تأثير نماز بر اضطراب که در قسمت هاي بعدي مورد توجه قرار خواهد گرفت ) و نيز با توجه به الزامي که نماز به شخص نماز گزار مبني بر عدم مصرف مشروبات الکلي مي دهد، مي توان اين امر را قدم مؤثري در پيشگيري و کنترل فشار خون تلقي کرد.
از طرفي نماز با حرکات موزون و قيام و قعود و رکوع و سجود منظمي توأم است که قابل مقايسه با يک نرمش سبک روزانه مشابه آنچه که در درمان هاي غير دارويي فشار خون توصيه مي شود، مي باشد. همچنين اگر به ياد آوريم که مسلمان نماز گزار، رو به قبله مکتبي نماز مي خواند که خداي آن مکتب از پُرخوري و شکم پارگي بيزار است و مثلاً “عالمان فربه و چاق را دشمن مي انگارد ” متوجه خواهيم شد که هر چهار درمان غير دارويي مذکور، براي کنترل و پيشگيري افزايش فشار خون ، در وراي احکام نوراني نماز نهفته است.
نقش تلاش در موفقیت طلبه
طلبه
آفریدگار دانا دنیا را براساس کار وتلاش قرار داده و چنین مقدر کرده است که هر کس خواهان پیشرفت و تعالی و رسیدن به موفقیت وسربلندی می باشد چاره ای جز کار و تلاش بی وقفه و شبانه روزی و مستمر ندارد .
پروردگار در سوره نجم آیه 39 بر این نکته تاکید نموده است ، و ان لیس للانسان الا ما سعی.
واین که برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.
در کتاب تفسیر نمونه درباره این آیه شریف آمده است : ((سعی)) در اصل به معنی راه رفتن سریع است که به مرحله دویدن نرسیده ، ولی غالبا به معنی تلاش و کوشش به کار می رود.(1)
راغب درباره کلمه (( سعی)) می گوید: سعی مشی سریع است که به حد دویدن نیست و به طور استعاره به جدیت در کار اطلاق می شود خیر باشد یا شر.(2)
تنها پیشرفت و تعالی در دنیا در گرو کار وتلاش نیست بلکه پیشرفت و سعادت در آخرت هم چنین می باشد. خداوند در سوره اسرا آیه 19 درباره تلاش و کوشش برای رسیدن به خوشبختی در آخرت می فرماید : و من اراد الآخره و سعی لها سعیها و هو مومن فاولئک کان سعیهم مشکورا.
آن کس که سرای آخرت را بطلبد ،و برای آن سعی و کوشش کند در حالی که ایمان داشته باشد ، سعی و تلاش او (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.
امام علی علیه السلام درباره تلاش و کوشش می فرماید: قد تکفل لکم بالرزق و امرتم بالعمل. خداوند روزی شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرموده است.(3)
و هم چنین پیامبر صلی الله علیه و آله در کلامی گهر بار درباره لزوم تلاش و کوشش می فرماید : در اموری که به سود شما می باشد پر تلاش باش و از خداوند یاری بجوی و تنبل مباش.(4)
آیا کاری پربها تر و با ارزش تر از کار طلبگی و خدمت به آیین مقدس اسلام در این عالم وجود دارد ؟ طلبه می بایست به خود ببالد که پا در این راه پرافتخار الهی نهاده است و باید به شکرانه این نعمت خدایی از هیچ گونه تلاش و کوششی در این راه پر ثواب دریغ نورزد .
وظیفه اصلی یک طلبه خداجو تحصیل علم و دانش و کسب معارف الهی است و در سایه این علوم الهی است که وی می تواند به آیین مقدس اسلام خدمت نماید و از کیان اسلام در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان دفاع نماید.
او باید بداند که به هدف مقدس خود هرگز نخواهد رسید مگر این که از روز اول تشرف به عالم طلبگی با تمام وجود و توان به تلاش و کوشش بپردازد و هرگز حتی برای لحظه ای از این مجاهدت دست بر ندارد.
اگر نگاهی هر چند کوتاه و گذرا به زندگی علمای شیعه بیندازیم خواهیم دید که آنان هرگز دست از کار وتلاش بی وقفه و شبانه روزی خویش برنداشتند و تا آخرین لحظه عمر شریف خویش اهل کار وتلاش مجاهد گونه بودند و هیچ چیز مانع تلاش و کوشش خداجویانه آنان نبود و علت اصلی پیشرفت و موفقیت آنان تلاش و کوششان می باشد.
امام رضا علیه السلام درباره رابطه مستقیم تلاش و کوشش با موفقیت می فرماید : من سال الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزا بنفسه . کسی که خواهان موفقیت باشد اما نکوشد خودش را به باد تمسخر گرفته است.(5)
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
طلبه باید بداند که موفقیت و پیشرفت و رسیدن به مراتب عالی علمی و معنوی در گرو سعی و تلاش و کوشش خواهد بود و اگر کم کاری کند و دچار تنبلی و سستی در کار شود هرگز روی خوشبختی را نخواهد دید وبه آرزوی خود که همان موفقیت وبهروزی است نخواهد رسید.
امام علی علیه السلام درباره اثر تنبلی در زندگی انسان می فرماید: آفه النجح الکسل.آفت موفقیت ، تنبلی است.(6) آن حضرت تنبلی را عامل عدم موفقیت و ناکامی انسان می دانند و در کلامی شیوا می فرماید: من دام کسله خاب امله. کسی که پیوسته تنبلی کند ، در رسیدن به آرزویش ناکام ماند.(7)
طلبه چاره ای ندارد از این که بین راه پیشرفت و بهروزی و رسیدن به قله پرآوازه موفقیت و و راه ناکامی و تباهی عمر و زندگی و جوانی خویش و گرفتار آه و اندوه و حسرت شدن یکی را انتخاب نماید و برای فرار از شکست در تحصیل علم و دانش و معارف الهی راهی جز تلاش و کوشش برای او وجود ندارد.
امام محمد باقر علیه السلام درباره اثر زیان بار سستی و تنبلی در زندگی می فرماید : الکسل یضر بالدین و الدنیا .تنبلی به دین ودنیا زیان می رساند .(8)
پیامبر و فرزندان پاک معصومش اهل تلاش و کوشش فراوان بودند و آن چنان تنبلی و سستی و فرار از کار وتلاش در نزد این بزرگواران قبیح و ناپسند می باشد که امام محمد باقر علیه السلام در کلامی متین می فرماید : انی لابغض الرجل _ او ابغض للرجل_ ان یکون کسلان عن امر دنیاه.
و من کسل عن امر دنیاه فهو عن امر آخرته اکسل. من نفرت دارم از مرد_ یا برای مرد_ که در کار دنیایش تنبل باشد . هر که در کار دنیایش تنبل باشد ، در کار آخرتش تنبل تر است .(9)
امام علی علیه السلا م همه ما را به تلاش و کوشش سفارش و از تنبلی و سستی در کار نهی می فرمایند ، آن امام همام می فرماید : ان الاشیاء لما ازدوجت ازدوج الکسل و العجز فنتجا بینهما الفقر. آنگاه که اشیاء با یکدیگر جفت شدند ، تنبلی و ناتوانی با هم ازدواج کردند و از آنها فقر متولد شد .(10)
بدن شک و تردید همه ما در زندگی مشکلات و گرفتاری هایی داریم که برخی از آنها صبر ما را طاق کرده اما باید بدانیم که عمر انسان محدود است و ما برای همیشه جوان وشاداب و پر شور ونشاط باقی نخواهیم ماند و اگر از زمان های موجود به نحو احسن استفاده نکنیم روزی فرا خواهد رسید که حسرت این وقت های طلایی را خواهیم خورد .
یک طلبه نباید تحت هیچ شرایطی دست از تلاش و کوشش و تحصیل علم ودانش بر دارد و بداند که وجود مشکلات در زندگی یک امر طبیعی است و هر کسی در زندگی خویش داری مشکلات خاصی می باشد و اگر قرار باشد ما هر روز به بهانه بروز مشکلی دست از کار و تلاش برداریم آنگاه باید برای همیشه با موفقیت و سربلندی و افتخار خداحافظی نماییم .
در میان علمای شیعه کم نبودند و نیستند کسانی که با وجود مشکلات فراوان و سختیهای طاقت فرسا هرگز دست از سعی و کوشش برنداشتند و توانستند با همت عالی و تلاش و کوشش بسیار به قله موفقیت پا گذارند و مصداق این بیت خواجه حافظ شیرازی شدند :
شکر خدا که هر آنچه طلب کردم از خدا به منتهای همت خود کامران شدم
پی نوشت ها :
1-تفسیر نمونه /ج22/ص550
2-قاموس قرآن/ج3/ص269
3- نهج البلاغه/ص220/خطبه 114
4-معارف و معاریف/ج2/ ص449
5- میزان الحکمه/ج/ص342/ح29512
6- میزان الحکمه/ج10/ص130/ح17763
7- میزان الحکمه/ج10/ص131 /ح17767
8- میزان الحکمه/ج10/ص131 /ح17769
9- میزان الحکمه/ج10/ص131 /ح17770
10- میزان الحکمه/ج10/ص130 /ح17762
منابع:
1-قرآن کریم
2-تفسیر نمونه/مکارم شیرازی/انتشارات دارالکتب الاسلامیه/سال 1367
3-قاموس قرآن/سید علی اکبر قرشی/انتشارات دارالکتب الاسلامیه/چاپ هشتم/سال 1378
4-میزان الحکمه/محمدی ری شهری/انتشارات دارالحدیث/چاپ نهم/سال 1387
5-معارف و معاریف/سید مصطفی حسینی دشتی/انتشارات آرایه/چاپ اول / 1385
6-نهج البلاغه/محمد دشتی/انتشارات الهادی/1379
فرصتي كه بايد قدرش را دانست.
امام علي عليه السلام:
ماضي يومك فائت و آتيه و مّّتهم و وقتك مغتنم فبادر فيه فرصة الامكان ؛
ديروزت از دست رفت و به فردايت يقين نيست و امروزت غنيمت است ؛ پس اين فرصت به دست آمده را درياب .
غررالحكم و دررالكلم ، ح 9840