چگونه پیامبران دانستندپیامبرند؟
وحی و الهام به مثابه منابع اختصاصی معرفت دینی، کاربرد ویژهای در فرهنگ دینی مسلمانان و دانش کلام و عقاید اسلامی دارند. مسلمانها به خصوص شیعهها معتقدند که علاوه بر وحی نبوت، امامان معصوم(علیهم السلام) یک نوع علم خدادادی دیگر دارند؛ آنان با اینکه پیغمبر نیستند خدا یک نوع علومی به آنها و برخی اولیاء الله داده که دیگران ندارند. برای اینکه این آگاهی با وحی یکی تلقی نشود اصطلاحاً به آن الهام گفته میشود. در این نوشتار سعی بر این است که وجوه تمایز “وحی و الهام” مورد بررسی قرار گیرد.
الهام خاص و عام
وحی و الهام دو منبع اختصاصی معرفت دینی هستند. الهام در واژهشناسی عبارت است از :
القای معنا در نفس(1) ؛اعم از این که القا الهی باشد یا غیر الهی، معنا یا محتوای القا شده خیر باشد یا شر.
بنابر برخی تفاسیر الهام دارای معنای عام و خاص است.معنای خاص الهام ویژه اولیا و اوصیا است که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می باشد. الهام با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصوداز آن فهمیده می شود، صورت می پذیرد. این حالت، مانند رۆیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می آورند.
اما الهام بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد.
معنای عام الهام نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. الهام حقیقی با سبب از راه تزکیه نفس به دست می آید. الهام غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان.(2)
صفحات: 1· 2