چگونه پیامبران دانستندپیامبرند؟
تفاوت های وحی و الهام
1ـ پدیده وحی هم همانند الهام، به تابناک شدن درون در مواقع خاص اطلاق می شود. با این تفاوت که منشأ الهام بر الهام گیرنده پوشیده است، ولی منشأ وحی، بر گیرنده ی وحی، که پیامبرانند روشن می باشد. به همین علت، پیامبران هرگز در گرفتن پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمی شوند، زیرا بر منشأ وحی و کیفیت انجام آن آگاهی حضوری کاملی دارند.
وحی به دلیل سنخیت خاص خویش همواره مصون از تلبیس ابلیس بوده، پیامبران در همه مراحل فهم، درک و دریافت آن در عصمت الهی قرار دارند، برخلاف الهام که گاهی شیطانی است و همواره مصون از خطا نمی باشد
زراره از امام جعفر صادق علیه السلام می پرسد: چگونه پیامبر (صلی الله و علیه و آله) مطمئن شد آن چه به او می رسد وحی الهی است ، نه وسوسه های شیطانی؟
امام (علیه السلام) پاسخ داد: « إنّ الله إذا اتّخذ عبداً رسولاً أنزل علیه السکینة و الوقار فکان الذی یأتیه مِن قِبَلِ الله مثل الذی یراه بعینه»(3) ؛ هر گاه خداوند بنده ای را برای رسالت برگزیند ، به او آرامش و وقار ویژه ای ارزانی می دارد ، به گونه ای که آنچه از جانب حق بدو می رسد ، همانند چیزی خواهد بود که با چشم باز می بیند.
در حدیثی دیگر سۆال شد: « چگونه پیامبران دانستند پیامبرند؟ »
امام علیه السلام در پاسخ فرمود: « کُشِفَ عنهم الغطاء … »(4)؛ برای آنان پرده از میان برداشته شد.
2ـ باید توجه داشت که یک تفاوت اساسی دیگری که میان وحی و الهام وجود دارد این حقیقت است که وحی برخلاف علوم دیگر خطا ناپذیر است. وحی به دلیل سنخیت خاص خویش همواره مصون از تلبیس ابلیس بوده، پیامبران در همه مراحل فهم، درک و دریافت آن در عصمت الهی قرار دارند، برخلاف الهام که گاهی شیطانی است و همواره مصون از خطا نمی باشد.
3ـ تفاوت اساسی میان وحی و الهام در این نکته نیز هست که پیامبر فرشته ای را که واسطه در وحی است هنگام القای وحی به رۆیت بصری مشاهده می کند ولی در الهام امام و ولی تنها او را حس می کند و نمی بیند(5)
4ـ برخی نیز الهام را مربوط به جنبه ولایت و وحی را مربوط به جنبه رسالت و نبوت دانسته اند و معتقدند الهام، تنها از نوع کشف معنوی صرف است و از این رو، وحی از خواص نبوت و متعلق به ظاهر و الهام از خواص ولایت و مربوط به باطن است.(6)اما الهام نمی تواند منحصر در ولایت باشد زیرا به افرادی چون مادر موسی و حضرت مریم نیز الهام می شده.
بر اساس روایات،اولیای معصوم، منبعی به نام تحدیث دارند و ملائکه با آنها سخن میگویند و هم دارای الهام بوده، که معنا، بدون گفتوگو، در قلب آنان القا میشود و در نتیجه دارای القای ربانی (الهام) هستند. بدین سان، الهام منبعی در عرض تحدیث و سخن گفتن ملائکه دانسته شده است .
یکی از القاب حضرت زهرا(علیها السلام) محدّثه است. چون فرشتگان با ایشانسخنمیگفتند:«تحدثه الملائکه»(7)البته این که تحدّث چه فرقی با وحی نبوت دارد کاملاً روشن نیست؛ اما این را می دانیم که وحی مخصوص پیغمبران بوده و وقتی به کسی وحی میشد نشانه این بود که وی پیغمبر شده است، امّا تحدّث چنین نیست. حضرت زهرا(علیها السلام) نه پیغمبر بود ونه امام؛ ولی از تحدث بهرمند بودند.
منشأ وحی، بر گیرنده ی وحی، که پیامبرانند روشن می باشد. به همین علت، پیامبران هرگز در گرفتن پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمی شوند، زیرا بر منشأ وحی و کیفیت انجام آن آگاهی حضوری کاملی دارند
علم مادر موسی و حضرت مریم(علیها السلام) نیز از قبیل الهام بود. به مادر موسی الهام شد که فرزندت را در دریا بینداز: «و لا تحزنی انَّا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین»(8) مادر موسی دانست که فرزندش بناست برگردد و پیغمبر شود. خدا به او این علم را آموخت؛ اما این آگاهی دادن به اصطلاح وحی نبوّت نبود؛ زیرا مادر موسی پیغمبر نبود.
با نگاهی به آیات و روایات، در مییابیم که الهام به معنای خاص آن، اختصاصی به امامان معصوم( علیهمالسلام) ندارد، بلکه دیگر اولیای الهی همچون حضرت مریم، ذوالقرنین، خضر و مانند آنها از آن بهرهمندند.
خلاصه کلام:
به طور کلی در مورد” تفاوت وحی و الهام” می توان گفت:
الف- وحی، اعم از الهام میباشد؛ زیرا الهام از جانب خدا بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی به واسطه فرشته و گاهی بدون آن است.
ب- وحی، از ویژگیهای نبوت است ولی الهام چنین نیست.
ج- وحی خطاناپذیر است ولی الهام همواره مصون از خطا نیست.
د- منشأ الهام بر الهام گیرنده پوشیده است، ولی منشأ وحی، برگیرنده ی وحی که پیامبرانند روشن می باشد.
ه- وحی، مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی كه الهام چنین نیست.
پی نوشتها:
1ـ لسان العرب، ج 12، ص 555.
2ـ سید حیدر آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 454 – 455.
3ـ تفسیر عیاشی، ج2، ص201.
4ـ بحار الانوار، ج11، ص56.
5ـ الفتوحات المکیه، ج 3، ص 238 – 239.
6ـ شرح فصوص الحکم، داود قیصری، ص 111 ؛ الفتوحات المکیه، ابن عربی، ج 1، ص 78.
7ـ محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی،ج1،کتاب الحجه، باب«الفرق بین الرسل و النبی و المحدث».
8ـ قصص/7-8.
صفحات: 1· 2