چرا خدا ما را آفرید؟
«ریاست طلبی» در دنیا مذموم و در زمان ظهور، خواستنی است
رخلاف دنیا که ریاست طلبی و به دنبال ریاست رفتن، مکروه است؛ این عمل در زمان ظهور یک عمل خواستنی و دوست داشتنی است که باید از خدا آن را بطلبیم. برای همین است که در دعا خطاب به معصوم علیهالسلام میگوییم: «وَمَکَّنَنی فی دَوْلَتِکُمْ= و تمکّنی در دولت شما به من بدهد»(دعای وداع زیارت ائمه علیهمالسلام) یعنی خداوند در زمان ظهور امام زمان (عج) و در زمانی که ائمه بر می گردند، مرا جزء صاحب منصبان حکومت شما قرار بدهد».
دراینجا صحبت از مقام و منزلت در پیشگاه معصومین(س) است. «یُمَكَّنُ» یعنی مرا دارای «تمکن و اقتدار» کند. تمکن یعنی مقام. همان که در قرآن می فرماید: «الَّذِینَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ =همان كسانى كه چون در زمین به آنان تمکن بدهیم، نماز برپا مى دارند و زكات مى دهند و به كارهاى پسندیده وامى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و فرجام همه كارها از آن خداست» (۴۱حج)
عنی وقتی که مومنین در بهشت هستند، می آیند و خبر می دهند که ای مومنین! امام زمان تان ظهور نموده است. آیا دوست دارید در بهشت بمانید یا به دنیا و به نزد او بر گردید؟ مومنین عاشق حضرت می گویند: خدایا! ما برگردان تا در خدمت حضرت باشیم.
در زمان ظهور، کسانی که عمل انجام داده اند تا ثواب ببرند و به بهشت بروند، و الله حوصله اش را ندارند به دنیا برگردند؛ اما رفقای امام زمان(عج) طاقت دوری از حضرت را ندارند و می گویند: بله می خواهیم برگردیم به دنیا تا در کنار حضرت باشیم. در میان بهشتی هایی که مایلند به دنیا برگردند، علی اکبر امام حسین علیه السلام را می بینند. ابوالفضل العباس علیه السلام را می بینند که لباس نظامی به تن کرده و آماده آمدن به دنیا برای جهاد هستند.
عشق امام حسین، برترین عشق انسانی
در بین همهی انسانها امام حسین علیهالسلام بیشترین فداکاری و عشقبازی در راه خدا کرده است و بیشترین محبوبان خود را در راه خدا هدیه کرده. در روایت آمدهاست کسی که عشق امام حسین علیهالسلام را دارد، خدا با همهی وجودش ممزوج شده و او عاشق خدا میشود. امام حسین علیهالسلام این قدرت را دارد.
متاع دنیا، کم و حیات آخرت، جاودانه است.(قسمت سوم)
دنیا محل گذر است، نه اقامت
ما هم همینطور هستیم. دنیا اصلاً محل استقرار نیست؛ بلکه محل گذر است. یعنی شما یکجا نمیایستید. ما بعد از وفات، در محل استقرار و جایگاهی که حالا برای خودمان است، قرار میگیریم. ما اصلاً در اینجا جایگاهی نداریم و همه چیز، برایمان اعتباری است. پس اگر تمام تلاشت را برای آخرتت بگذاری، آن محل استقراری که قرار است بماند، آباد و اصلاح میشود.
به خاطر نقد دنیا، نسیه آخرت را نفروش
«وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْیَاك= آخرتت را به دنیایت نفروش». این همان کاری است که در زندگی ما زیاد اتفاق میافتد که بین دنیا و آخرت، یکی را باید انتخاب کنیم و معمولاً هم دنیا را انتخاب میکنیم، با آسیبهای فراوان آخرتی. درحالی که حضرت تأکید می کند که آخرتت را ارزان نفروش.
«لَیسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَیستِ الدُّنیا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ= آخرت عوض ندارد و دنیا بهاى جان [آدمى] نیست»، یعنی برای آخرت، جانشین و جایگزینی وجود ندارد و جای آن را با هیچ چیزی نمیتوانی پر کنی. مثل یک جنین که میخواهد به دنیا بیاید. اگر چشم نیاورد، هیچ چیزی جای چشم او را نمی تواند بگیرد. دنیا هم قیمت جان شما نیست. کلمه قیمت، خیلی مهم است. گاهی ما وقت یا انرژی میگذاریم برای یک چیزی که لیاقت ما نیست. یعنی یک شخصی که باید وقت و عمر بگذارد تا ابدیت را به دست بیاورد، میبینی که محصول کارش بعد از 50 ـ 60 سال این است که مثلا یا جمادی است، یعنی پول است؛ یا اعتبارات دنیایی است؛ مثلا می گوید: در خانه ما الحمدلله انواع و اقسام غذاها و خوراکیها و هر چه بخواهیم هست. یا امورات حیوانی است. خانواده و موقعیت اجتماعی، مقام و ریاست و اینهاست؛ یا علم و تحصیل و مدرک تحصیلی و اینطور چیزها است. وقتی میگویی دارایی تو چیست؟ راحت نیست، چون دارایی ندارد.
از این بدتر آن است که گاهی کسی آنقدر احمق است که حسرت دنیادارها را میخورد. یعنی چشمش به دنبال زندگی دنیادارهاست. مدام فکر می کند: او ازدواج کرده و من نکردم؛ او بچه دارد و من ندارم؛ او پسر دارد و من ندارم؛ او دختر دارد و من ندارم؛ اینها خانه دارند و ما نداریم؛ اینها ماشین دارند و ما نداریم. همهاش حسرت دنیا در دلش دارد. اگر از او سوال کنی چند دقیقه حسرت آخرتت را داری، اصلاً متوجه نمیشود.
«مَنْ عَمَرَ دُنْیَاهُ خَرَّبَ مَآلَه، مَنْ عَمَرَ آخِرَتَهُ بَلَغَ آمَالَه= هر کس دنیایش را آباد کند، آخرتش را خراب میکند و هر کس آخرتش را آباد کند، به آرزوهایش می رسد». خیلیها هستند دنیا را آباد میکنند، ولی دنیایشان را به نیت آخرتشان میسازند. دنیایشان هم خوب است، دنیایشان هم آباد است، آخرتشان هم آباد است. چون آخرت گرا و اهل آخرت هستند، قلبشان را از دنیا خارج کردند و در آخرت گذاشتند. اینها فقط با بدنشان در این دنیا زندگی میکنند، اینها آدمهای زیرکی هستند.
بنابراین سعی کن که در انتخاب رشته، انتخاب همسر، انتخاب شغل، انتخاب دوست و ارتباطات، ملاکت را آخرت قرار بده. اگر به درد آخرتت نمیخورد یا ضرر دارد، آن را رها کن.
- «ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ ذِكرُ الدُّنیا أدْوَأُ الأدواءِ= یـاد آخـرت، دارو و درمـان اسـت و یـاد دنیا بـدترینِ دردهاست»ذکر آخرت، دوا و شفا است»، یعنی هم داروی تو است. اگر مریضی داری، چه جسمی و چه روحی، ناآرام هستی، میگوید زورم نمیرسد، عصبی هستم، پرخاشگر هستم، غمگین هستم، بیحوصله هستم، حوصله هیچ کس را ندارم، نه همسرم و نه هیچ کس دیگر را. همه چیز هم دارد؛ ولی قدر نمیداند. کنار یک همسر و پدر و مادر خوب است، اما ناآرام و عصبی است. با یاد آخرت، اصلاً غصه نمیخورد. یاد دنیا بدترین دردها است، یعنی غصه، حسرت، مقایسه انسان را بیچاره میکند.
غصه خوردنها زمانی است که ابدیت و شب اول قبر و برزخ و آخرت و همه اینها را فراموش کرده ایم که مینشینیم غصه میخوریم.
یاد آخرت هم داروست و هم شفا. خوب میشوی. با مادرشوهرت مشکل داری، یاد آخرت بکن. با مادرزنت مشکل داری، یاد آخرت بکن. با باجناقت مشکل داری، با دوستت، با هر کس مشکل داری، یاد آخرت بکن. یاد آخرت تو را آرام میکند. آخرت مریضی کینه را هم شفا میدهد. از شر گذشته نمیتوانی راحت بشوی، یاد آخرت شفایت میدهد. پس یاد آخرت کن.
پس یاد ابدیت و یاد خانه آخرت، انسان را شاد میکند، مریضیهایت را از یاد میبرد، دردهایت یادت میرود. مدام خانۀ آخرتت را آبادتر میکند.
مناسبت
. آیت الله جوادی آملی
امام هشتم علیه السلام در تجلیل از خواهرش ـ حضرت معصومه علیها السلام ـ مستقیماً دخالت کرده و زیارت مأثور برای او دارد. فرمود خواهرم را زیارت کنید. تمام این برکات 1200 ساله ای که از این بانو به امت اسلامی رسیده، به خاطر وجود قبر او در این شهر است و نشانگر آن است که حیات و ممات اینها یکسان است. به زیارت این بزرگوار بسنده کردن، حداقلِ آن است. اینها به علوم زیادی اِشراف دارند و خیلی چیزها یاد می دهند، خیلی مشکل هم حل می کنند. کرامت واقعی آنها در این نیست که چهار تا مریض را شفا می دهند، یا مشکل مالی کسی را برطرف می کنند، کرامت واقعی آن حضرت در این است که بیابانی خشک و غریب، به برکت وجود او می شود،
متاع دنیا، کم و حیات آخرت، جاودانه است.(قسمت دوم)
خداوند دنیا را به نیت آخرت میدهد
یک گزارشی نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله در مورد آخرت میدهد که خیلی مهم است. حضرت میفرماید: «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یُعْطِی اَلدُّنْیَا عَلَى نِیَّةِ اَلْآخِرَةِ= خداوند دنیا را به نیت آخرت به افراد میدهد». یعنی آدمهایی که فکر آخرتشان هستند، خدا دنیای آنها را تأمین میکند. هر وقت انسان بین دنیا و آخرت گیر کرد، باید بداند که اگر آخرت را انتخاب کند، دنیایش را خدا تضمین کرده که به او برساند.
مثلاً اگر شما خمس نپردازید، چه اتفاقی میافتد؟ اول اینکه به اندازه خمس یا بیشتر از آن حتماً ضرر میکنی. یعنی نمیتوانی آن را مصرفش کنی و از تو گرفته میشود یا با زجر و درد مصرفش میکنی یا در آتشسوزی یا تصادف یا سرطان یا مریضی یا دزدی مصرف میشود. دوم این که آخرتت را هم از دست میدهی. کسی که خمس ندهد، یا سال خمسی نداشته باشد، مثل کسی است که حج نرفته باشد و مسلمان از دنیا نمیرود.
وقتی انسان خمس نمیدهد، هم خودش خشن میشود و هم خانوادهاش نسبت به او بیوفا میشوند و قدرش را نمیدانند، اصلاً مال حرام خشونت و ناآرامی میآورد؛ وحشت درونی دارد؛ ناراحتی اعصاب دارد و برای آدم دیوانگی میآورد.
ما بین دنیا و آخرت، زیاد امتحان میشویم. همیشه صبح از خواب بلند میشویم تا شب، بین این دو میمانیم که یکی را باید انتخاب کنیم. معصومین علیهمالسلام می فرمایند: اگر آخرت را انتخاب کنید، دنیا هم میآید.
«عَلَیْكَ بِالاْخِرَةِ تَأْتِكَ الدُّنْیا صاغِرَةً= به آخرت چنگ بزن، دنیا با كوچكی پیشت میآید». به این معنا که تو به آخرتت بچسب، دنیا ذلیلانه پیش تو میآید و خودش را عرضه میکند.
این که ما دائماً گرفتار 8 و 9 زندگیمان هستیم، برای این است که یک جاهایی رفتیم ناز دنیا را کشیدیم و به آخرت بیمحلی کردیم. این دویدنها و خسته شدنها و نفس زدنها و به نتیجه ماندن و به چیزی نرسیدنها برای این است که شخص اساساً در طرز فکرش، زندگیاش، گرایشاتش، سبک زندگیاش، آخرتگرا نیست و آخرت برایش مهم نیست. او اگر دعا میکند، حرم میرود، راز و نیاز هم دارد، نذر هم میکند، اینها همه دنیایی است.
«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یُعْطِی اَلدُّنْیَا عَلَى نِیَّةِ اَلْآخِرَةِ وأبى أن یُعطِیَ الآخِرَةَ عَلى نِیَّةِ الدُّنیا= همانا خداوند متعال دنیا را در پرتو نیّت آخرت مىدهد و اِبا دارد از اینکه آخرت را به نیت دنیا بدهد». آدمهایی که نیت آخرتی دارند، خدا دنیا را به نیت آخرت به آنها میدهد. یعنی اگر به هر چیز دنیا آخرتی نگاه میکنند، خدا به آنها میدهد. مثلاً نیت می کند که اگر من اتومبیل داشته باشم، با آن به زیارت میرفتم؛ سهشنبهها جمکران و قم می رفتم؛ صلهارحامی می رفتم؛ در خدمت پدر و مادرم بودم و… اینکه او به اتومبیل آخرتی فکر میکند، زودتر هم به آن میرسد. پس خدا به نیت آخرت، دنیا را به شما میدهد؛ ولی برعکسش اینطور نیست. ریاکارها، حقهبازها، اهل سالوس، منافقین، چندچهرهها که برای رسیدن به دنیا ادای متدین بودن و آخرتی بودن و معنوی بودن را در میآورند، خودشان را به خیلی جاها و خیلی آدمها میچسبانند تا یک دنیایی برایشان آباد بشود، اینها باید بدانند که از آخرت برایشان خبری نیست.
«اسْتَفْرِغْ جُهْدَكَ لِمَعَادِكَ یَصْلُحْ مَثْوَاكَ وَ لَاتَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْیَاك= نیرویت را صرف مَعادت كن تا جایگاه [ابدى] خود را آباد كنى و آخرتت را به دنیایت مفروش». به این معنا که همه کوشش خودت را برای آخرتت به کار بگیر.
وقتی کسی انرژی اش را برای آخرت میگذارد، خیلی بهتر است. چون هم دنیایش آبادتر است و هم بهتر میچرخد. ولی بعضیها اینطور نیستند. علم دنیا را به علم آخرت ترجیح میدهند و در آن علم دنیایی شان هم چیزی گیرشان نمیآید. یعنی همان علمشان هم بیبرکت میشود.
اساساً قیمت آدمها از میلهایشان به دست میآید. با ایمان و عشق به الله و خانواده آسمانی قیمت هر کس به دست می آید. اگر همه تلاشت را برای آخرتت بگذاری، آنجایی که قرار است مستقر شوی، آباد و اصلاح میشود.
متاع دنیا، کم و حیات آخرت، جاودانه است.(قسمت اول)
یاد ابدیت و یاد خانه آخرت، انسان را شاد میکند و دردها و مریضیها را از یاد میبرد. پس مدام، خانهی آخرتت را آبادتر میکند.
مهمترین، بهترین و شیرینترین قسمت زندگی هر کسی، بحث از آخرت است. آخرتشناسی، کلید سعادتهای دنیا و ابدیت است. بعد از صحبت مختصری در باره آخرت، انشاءالله وارد بحث بهشت و جهنم خواهیم شد.
درباره اهمیت آخرت قرآن میفرماید: «قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى[1]= بگو زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست».
آخرت همان نظام ابدی است که از وفات شروع میشود تا قیامت؛ و از قیامت هم تا بینهایت ادامه دارد. انتها هم ندارد. این حیات جاودانه برای کسانی که در زندگیشان از موانع آخرت پرهیز کرده باشند، بهتر است.
این یادمان نرود که خداوند خالق اعداد و اندازههاست. یعنی معیار خوبی و بدی، شر و خیر، کم و زیاد، همه چیز خدا است. چون خودش همه چیز را خلق کرده: «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَیْءٍ= همه چیز بدون استثناء مخلوق خداست». بنابراین، او هر چیزی را بهتر میشناسد: «هُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلیم» و برای هر چیزی هم اندازه قرار داده: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْرا». حالا وقتی که در مورد دنیا صحبت میکند، میگوید دنیا قلیل و بازیچه و لهو و لعب است. اینها همان چیزهایی هستند که بیشتر وقت و انرژی ما را میگیرند.
ساساً جهنم جای بیفکرها و احمقهاست. وقتی که به جهنمی ها گفته شود: «ماسلکم فی سقر= چی شد که جهنمی شدید؟» می گویند: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ= اگر ما خوب حرف گوش میکردیم و خوب تفکر میکردیم، هیچ وقت جهنمی نمیشدیم.»جهنم جای آدمهایی است که موقت را به ابدیت ترجیح میدهند، کم را به بینهایت ترجیح میدهند.
در جای دیگر قرآن میفرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى[2]= شما حیات دنیا را ترجیح میدهید. در حالی که آخرت هم بهتر است و هم ماندگارتر». اما عجیب است سرمستی انسان که چنین محاسبهای را خوب نمیفهمد، یعنی میشنود و باز به همان سبک زندگی غلطش ادامه میدهد.
پس علت اینکه قرآن تأکید میکند که آخرت بهتر است، این است که اندازهها در دست خداست. ساختار وجودی ما را هم او میشناسد. یک جاهایی هم میگوید به آن فکر کنید: «أَ فَلا تَعْقِلُونَ= آیا تعقل نمیکنید». وقتی در محاسبات دنیایی هستیم، افراد این را خوب میفهمند. اکثر افراد میگویند حالا ده سال مستأجر میمانیم، بعد راحت صاحبخانه میشویم. از این رو، صبر میکنند تا یک خانه بزرگتر نصیبشان شود. یعنی این را میفهمند که به خاطر یک کار بزرگتر دنیایی، یک مقدار دنیا را تلخ یا سخت بگذرانند، معقول است.
امام زمان را فراموش نکنیم
مقام معظم رهبری (حفظه الله) می فرمایند:« امام زمان را فراموش نکنیم . مملکت ما، مملکت امام زمان است. انقلاب ما، انقلاب امام زمان است، زیرا انقلاب اسلام است.» یاد ولیّ الله اعظم را در دل های خودتان داشته باشید. دعای《اللّهمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلیکَ فی دَولهِ کَریمَه》را با همه دل و با نیاز کامل بخوانید.هم روحتان در انتظار مهدی باشد، هم نیروی جسمی تان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری این انقلاب اسلامی برمی دارید، یک قدم به ظهور مهدی نزدیک تر می شوید.»
انسان۲۵۰ساله، صفحه ۴۱۵