متاع دنیا، کم و حیات آخرت، جاودانه است.(قسمت سوم)
دنیا محل گذر است، نه اقامت
ما هم همینطور هستیم. دنیا اصلاً محل استقرار نیست؛ بلکه محل گذر است. یعنی شما یکجا نمیایستید. ما بعد از وفات، در محل استقرار و جایگاهی که حالا برای خودمان است، قرار میگیریم. ما اصلاً در اینجا جایگاهی نداریم و همه چیز، برایمان اعتباری است. پس اگر تمام تلاشت را برای آخرتت بگذاری، آن محل استقراری که قرار است بماند، آباد و اصلاح میشود.
به خاطر نقد دنیا، نسیه آخرت را نفروش
«وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْیَاك= آخرتت را به دنیایت نفروش». این همان کاری است که در زندگی ما زیاد اتفاق میافتد که بین دنیا و آخرت، یکی را باید انتخاب کنیم و معمولاً هم دنیا را انتخاب میکنیم، با آسیبهای فراوان آخرتی. درحالی که حضرت تأکید می کند که آخرتت را ارزان نفروش.
«لَیسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَیستِ الدُّنیا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ= آخرت عوض ندارد و دنیا بهاى جان [آدمى] نیست»، یعنی برای آخرت، جانشین و جایگزینی وجود ندارد و جای آن را با هیچ چیزی نمیتوانی پر کنی. مثل یک جنین که میخواهد به دنیا بیاید. اگر چشم نیاورد، هیچ چیزی جای چشم او را نمی تواند بگیرد. دنیا هم قیمت جان شما نیست. کلمه قیمت، خیلی مهم است. گاهی ما وقت یا انرژی میگذاریم برای یک چیزی که لیاقت ما نیست. یعنی یک شخصی که باید وقت و عمر بگذارد تا ابدیت را به دست بیاورد، میبینی که محصول کارش بعد از 50 ـ 60 سال این است که مثلا یا جمادی است، یعنی پول است؛ یا اعتبارات دنیایی است؛ مثلا می گوید: در خانه ما الحمدلله انواع و اقسام غذاها و خوراکیها و هر چه بخواهیم هست. یا امورات حیوانی است. خانواده و موقعیت اجتماعی، مقام و ریاست و اینهاست؛ یا علم و تحصیل و مدرک تحصیلی و اینطور چیزها است. وقتی میگویی دارایی تو چیست؟ راحت نیست، چون دارایی ندارد.
از این بدتر آن است که گاهی کسی آنقدر احمق است که حسرت دنیادارها را میخورد. یعنی چشمش به دنبال زندگی دنیادارهاست. مدام فکر می کند: او ازدواج کرده و من نکردم؛ او بچه دارد و من ندارم؛ او پسر دارد و من ندارم؛ او دختر دارد و من ندارم؛ اینها خانه دارند و ما نداریم؛ اینها ماشین دارند و ما نداریم. همهاش حسرت دنیا در دلش دارد. اگر از او سوال کنی چند دقیقه حسرت آخرتت را داری، اصلاً متوجه نمیشود.
«مَنْ عَمَرَ دُنْیَاهُ خَرَّبَ مَآلَه، مَنْ عَمَرَ آخِرَتَهُ بَلَغَ آمَالَه= هر کس دنیایش را آباد کند، آخرتش را خراب میکند و هر کس آخرتش را آباد کند، به آرزوهایش می رسد». خیلیها هستند دنیا را آباد میکنند، ولی دنیایشان را به نیت آخرتشان میسازند. دنیایشان هم خوب است، دنیایشان هم آباد است، آخرتشان هم آباد است. چون آخرت گرا و اهل آخرت هستند، قلبشان را از دنیا خارج کردند و در آخرت گذاشتند. اینها فقط با بدنشان در این دنیا زندگی میکنند، اینها آدمهای زیرکی هستند.
بنابراین سعی کن که در انتخاب رشته، انتخاب همسر، انتخاب شغل، انتخاب دوست و ارتباطات، ملاکت را آخرت قرار بده. اگر به درد آخرتت نمیخورد یا ضرر دارد، آن را رها کن.
- «ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ ذِكرُ الدُّنیا أدْوَأُ الأدواءِ= یـاد آخـرت، دارو و درمـان اسـت و یـاد دنیا بـدترینِ دردهاست»ذکر آخرت، دوا و شفا است»، یعنی هم داروی تو است. اگر مریضی داری، چه جسمی و چه روحی، ناآرام هستی، میگوید زورم نمیرسد، عصبی هستم، پرخاشگر هستم، غمگین هستم، بیحوصله هستم، حوصله هیچ کس را ندارم، نه همسرم و نه هیچ کس دیگر را. همه چیز هم دارد؛ ولی قدر نمیداند. کنار یک همسر و پدر و مادر خوب است، اما ناآرام و عصبی است. با یاد آخرت، اصلاً غصه نمیخورد. یاد دنیا بدترین دردها است، یعنی غصه، حسرت، مقایسه انسان را بیچاره میکند.
غصه خوردنها زمانی است که ابدیت و شب اول قبر و برزخ و آخرت و همه اینها را فراموش کرده ایم که مینشینیم غصه میخوریم.
یاد آخرت هم داروست و هم شفا. خوب میشوی. با مادرشوهرت مشکل داری، یاد آخرت بکن. با مادرزنت مشکل داری، یاد آخرت بکن. با باجناقت مشکل داری، با دوستت، با هر کس مشکل داری، یاد آخرت بکن. یاد آخرت تو را آرام میکند. آخرت مریضی کینه را هم شفا میدهد. از شر گذشته نمیتوانی راحت بشوی، یاد آخرت شفایت میدهد. پس یاد آخرت کن.
پس یاد ابدیت و یاد خانه آخرت، انسان را شاد میکند، مریضیهایت را از یاد میبرد، دردهایت یادت میرود. مدام خانۀ آخرتت را آبادتر میکند.