متاع دنیا، کم و حیات آخرت، جاودانه است.(قسمت اول)
یاد ابدیت و یاد خانه آخرت، انسان را شاد میکند و دردها و مریضیها را از یاد میبرد. پس مدام، خانهی آخرتت را آبادتر میکند.
مهمترین، بهترین و شیرینترین قسمت زندگی هر کسی، بحث از آخرت است. آخرتشناسی، کلید سعادتهای دنیا و ابدیت است. بعد از صحبت مختصری در باره آخرت، انشاءالله وارد بحث بهشت و جهنم خواهیم شد.
درباره اهمیت آخرت قرآن میفرماید: «قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى[1]= بگو زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست».
آخرت همان نظام ابدی است که از وفات شروع میشود تا قیامت؛ و از قیامت هم تا بینهایت ادامه دارد. انتها هم ندارد. این حیات جاودانه برای کسانی که در زندگیشان از موانع آخرت پرهیز کرده باشند، بهتر است.
این یادمان نرود که خداوند خالق اعداد و اندازههاست. یعنی معیار خوبی و بدی، شر و خیر، کم و زیاد، همه چیز خدا است. چون خودش همه چیز را خلق کرده: «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَیْءٍ= همه چیز بدون استثناء مخلوق خداست». بنابراین، او هر چیزی را بهتر میشناسد: «هُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلیم» و برای هر چیزی هم اندازه قرار داده: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْرا». حالا وقتی که در مورد دنیا صحبت میکند، میگوید دنیا قلیل و بازیچه و لهو و لعب است. اینها همان چیزهایی هستند که بیشتر وقت و انرژی ما را میگیرند.
ساساً جهنم جای بیفکرها و احمقهاست. وقتی که به جهنمی ها گفته شود: «ماسلکم فی سقر= چی شد که جهنمی شدید؟» می گویند: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ= اگر ما خوب حرف گوش میکردیم و خوب تفکر میکردیم، هیچ وقت جهنمی نمیشدیم.»جهنم جای آدمهایی است که موقت را به ابدیت ترجیح میدهند، کم را به بینهایت ترجیح میدهند.
در جای دیگر قرآن میفرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى[2]= شما حیات دنیا را ترجیح میدهید. در حالی که آخرت هم بهتر است و هم ماندگارتر». اما عجیب است سرمستی انسان که چنین محاسبهای را خوب نمیفهمد، یعنی میشنود و باز به همان سبک زندگی غلطش ادامه میدهد.
پس علت اینکه قرآن تأکید میکند که آخرت بهتر است، این است که اندازهها در دست خداست. ساختار وجودی ما را هم او میشناسد. یک جاهایی هم میگوید به آن فکر کنید: «أَ فَلا تَعْقِلُونَ= آیا تعقل نمیکنید». وقتی در محاسبات دنیایی هستیم، افراد این را خوب میفهمند. اکثر افراد میگویند حالا ده سال مستأجر میمانیم، بعد راحت صاحبخانه میشویم. از این رو، صبر میکنند تا یک خانه بزرگتر نصیبشان شود. یعنی این را میفهمند که به خاطر یک کار بزرگتر دنیایی، یک مقدار دنیا را تلخ یا سخت بگذرانند، معقول است.