نشاط علمی در زندگی طلبگی(4)
6. دیالکتیک نشاط
اگر از ما بخواهند یک طلبه پرانگیزه و بانشاط را توصیف کنیم، اولین ویژگیهایی که از او برمیشماریم، جدیت در تحصیل؛ حضور منظم
و آماده در کلاس و مباحثه، پیگیری سۆالات، ثبت یافتهها و مواردی از این قبیل خواهد بود.
از طرف دیگر، اگر از ما بخواهند راهکارهای کسب نشاط و انگیزه در تحصیل را نام ببریم، اولاً خواهیم گفت: جدیت در تحصیل؛ حضور
منظم و آماده در کلاس و مباحثه، پیگیری سۆالات، ثبت یافتهها و…
و آنگاه که این دو نکته را کنار هم میگذاریم، دچار دور خواهیم شد. چرا که موارد پیشگفته هم مقدمه کسب نشاط علمی است و هم
نتیجه آن. ما همیشه دنبال راهکارهایی برای کسب و تقویت نشاط علمی هستیم تا بتوانیم به مدد آن، برنامه تحصیلی خود را جدی و
رشدآفرین پیگیری کنیم و از طرفی دیگر، خود نشاط علمی، متوقف بر پیگیری مجدانه رشته درس و بحث است.
اما چگونه میتوان از مخمصه این دور رهایی یافت و به حلقه اهل نشاط پیوست؟
به نظر میرسد کشف راه حل ساده این مسأله، کار دشواری نیست و در طرح مسأله هم، بهروشنی بدان اشاره شده است.
ابتدا باید توجه داشته باشیم نشاط و انگیزه علمی، سرمایهای است که ذره ذره جمع میشود و کسب آن، یک مرحله مجزا و
مقدماتی در مسیر تحصیل نیست. بلکه باید نشاط علمی را در تعهد و عمل به برنامه علمی جاری روزانه یافت و همچون سرمایهای که
در تجارت فراهم آمده، باز به کار زد و بوسیله آن، برنامه را ارتقاء کمی و کیفی داد.
با این تقریر، نباید برای حرکت، منتظر اتفاق خاصی باشیم. اتفاقی که منتظرش هستیم، در دل حرکت ما به وقوع خواهد پیوست.
نشاط علمی در زندگی طلبگی(3)
4. نشاط درونزا - نشاط برونزا
عوامل متعدد و متنوعی میتوانند مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد انگیزهی تحصیلی و نشاط علمی اثرگذار باشند و میتوان این
عوامل را براساس معیارهای گوناگون، دستهبندی کرد.
یکی از مهمترین تقسیمبندیها در این زمینه که ثمرهی عملی مهمی دارد، تقسیم عوامل انگیزهبخش به دو دستهی کلی درونزا و
برونزاست. برایناساس برخی از عواملی که میتوانند انگیزهی کار علمی را در ما افزایش دهند، در وجود خود ما ریشه دارند و برخی
دیگر، توسط عاملی بیرونی به مدد ما میآیند. به دیگر عبارت، گاه ممکن است محیط و اتفاقات پیرامونی و نیز اطرافیان ما و
رفتارهایشان در ما اثر مثبت بگذارند و گاه ممکن است نشاط علمی ما معلول توجه به بینشها، استعدادها، مهارتها و رفتارهای خود
ما باشد.
اما آنچه ثمرهی این تقسیم را نمایان میکند، میزان توجه و تکیهی ما به هریک از این دودسته عامل است. اینکه در مسیر رشد علمی
خود، بیشتر بر سرمایههای درونی خود تکیه و تمرکز کنیم یا به امکانات و ظرفیتهای محیط و اطرافیان؟ آیا کارآمدی این دو، به یک
اندازه است یا یکی بر دیگری اولویت دارد؟ آیا میتوان یکی را اصل و دیگری را فرع قرار داد؟
روشن است کسی که خود را به عوامل بیرونی وابسته میکند و همواره برای نشاط و تحرک، معطل انگیزهبخشی این عوامل است،
خود را به اموری معلق کرده است که از اختیار او خارجاند؛ اموری که اصل وجود و کم و کیفشان دست انسان نیست. پس بهطورقطع
برای ساماندادن به یک حرکت مستمر و پرانرژی هرگز نمیتوان حساب جدی روی آنها باز کرد. در ثانی کسی که همیشه برای
حرکت، به عوامل محیطی نیاز دارد، بهتدریج ارادهاش ضعیف میشود و کمکم توان و انگیزهی حرکت را از دست خواهد داد.
ازاینرو برای کسب انگیزهی تحصیلی و تقویت آن، باید ویژگیها و داشتههای درونی خود را اصل قرار دهیم تا به چشمهی درونزای
نشاط و انگیزه در وجود خود دست یابیم و عوامل بیرونی را به عنوان فروعی که به اصل مدد میرسانند، مورد توجه قرار دهیم.
5. تشنگی
علم، آبی است گوارا برای کام تشنهی جان؛ و تا زمانیکه عطش کشف مجهولات در جان انسان هست، او را به علمآموزی فرا میخواند.
ماندگارترین انگیزهها و شادابترین نشاطها در مسیر تحصیل، آن است که برآمده از این احساس نیاز واقعی انسان باشد؛ نیازی که
ریشه در فطرت کمالجوی انسان دارد.
اگر طالب علم میخواهد رهروی ثابتقدم در مسیر علمآموزی باشد، باید این تشنگی را در جان خویش حفظ کرده و پرورش دهد. چه
زیبا سرود آن حکیم رومی که «آب کم جو، تشنگی آور به دست»
اما برای حفظ و تشدید این عطش، چه بایدکرد؟
از آنجا که تشنگی علمی، برخاسته از فطرت انسان است، لذا راهکارهای پیشنهادی برای حفظ و تقویت آن نیز باید با جان انسان مرتبط
شود و با شکوفا کردن فطرت و زدودن غبار از آینهی جان، این گرایش فطری را جلا و تجلا بخشد.
باید اذعان کرد در این زمینه نیز تقوا، یکی از مهمترین عوامل است؛ گناه، غباری است که بر صفحه پاک فطرت مینشیند و فرصت
تجلی تام و تمام را از این گوهر الهی میگیرد. پس اثر مستقیمی در میزان تمایل انسان به کسب علم و خصوصاً کسب معارف الهی و
دینی دارد. از جمله عوامل دیگر، میتوان به اخلاص در تحصیل علم و توجه به معارف معرفت نفس، اشاره کرد.
ناگفته نماند برای درک عوامل و راهکارهای جوانحی و باطنی کسب علم، مطالعه حدیث شریف «عنوان بصری» بسیار راهگشا است.
حضرت صادق - علیه السلام - در این بیان نورانی، رهروان راه علم را اولاً به جستوجو و یافتن حقیقت عبودیت؛ به کار بستن علم و
طلب فهم از خداوند دعوت میکنند. توصیههای حضرت در این حدیث شریف، در افزایش انگیزه و نشاط علمی نیز بسیار اثرگذارند.
ادامه دارد…….
نشاط علمی در زندگی طلبگی(2)
3. چشمهی جوشان خودباوری
بیشک یکی از کارآمدترین رهیافتها برای ایجاد نشاط علمی، و بلکه محور عوامل درونزای انگیزه و نشاط، تقویت خودباوری در
شخصیت طلبه است. طلبهای که به خودباوری میرسد، در خود داراییهایی مییابد که هم او را به حرکت در مسیر کمال فرا
میخوانند و هم افقهای متعالی و گستردهای را پیش رویش ترسیم میکنند. بهراستی چه احساس و بینشی برانگیزانندهتر و
نشاطبخشتر از اینکه طلبه خود را برای سفری نورانی به سوی بلندترین قلههای کمال علمی و معنوی، توانمند و آماده یابد؟
حال باید دانست که خودباوری برای طلبه، در سه ساحت قابل طرح است: خودباوری دینی، خودباوری صنفی و خودباوری شخصی.
طلبهای که به خودباوری دینی میرسد، دین اسلام را یگانه راه سعادت دنیوی و اخروی بشر میداند و باور دارد که اسلام میتواند در
تمامی عرصهها، پاسخگوی نیاز انسان امروز باشد. خودباوری صنفی نیز بدین معناست که طلبه، جایگاه بیبدیل حوزه را در استمرار
نهضت انبیا و اولیای الهی بشناسد و به توانمندی حوزه در امتدادبخشی به این نهضت، باور داشته باشد و تراث علمی حوزه را در این
راستا، کارآمد بداند.
بعد خودباوری شخصی نیز چنین تقریر میشود که طلبه، خود را برای تحقق آرمانهای دین و رسالتهای روحانیت، عنصری توانمند و
کارآمد بداند.
اگر طلبه در این سه ساحت به خودباوری برسد، به چشمهی جوشانی از انگیزهبخشی و نشاطآفرینی در میان اطرافیان خود تبدیل
خواهد شد.
مقام معظم رهبری نیز مسألهی خودباوری را با چنین تعابیری مورد توجه قرار دادهاند: «حوزه و فضلای حوزه و محصل حوزه، بایستی به
اعتماد به نفس علمی برسند و اتکا به نفس داشته باشند. این خیلی اهمیت دارد». [١]
[1] بیانات در جمع فضلای حوزه در مدرسهی فیضیه 2/8/89
ادامه دارد ………….
نشاط علمی در زندگی طلبگی(1)
1. نشاط بنیادین
انگیزه و نشاط علمی از راههای مختلفی قابل اکتساب است. عمق و ماندگاریِ اثرِ هریک نیز متفاوت است. به نظر شما کدام راهکار،
بیشترین کارآیی را در ایجاد انگیزه دارد؟ البته انگیزهای که دولت مستعجل نباشد و همواره طلبه را همراهی کند؟
اگر هویت طلبگی را لایه بنیادین وجود طلبه بدانیم و اگر طلبه به تقریری درست از هویت خود برسد، عمیقترین و ماندگارترین انگیزهها
و نشاطها را خواهد یافت.
اما چه تقریری از هویت طلبگی میتواند چنین اثری بر جان طلبه بگذارد و او را به تلاشی شبانهروزی و خستگیناپذیر فرابخواند؟
اگر طلبه، خود را واقعاً به عنوان وارث انبیا و اولیاء الهی بشناسد و علمدار این نهضت تاریخی بداند، چگونه طلبگی خواهد کرد؟ اگر
احساس کند که جزو نزدیکترین حلقههای سربازی قطب عالم امکان است، چگونه در این مسیر، پیش خواهد رفت؟ اگر طلبه خود را
متولی اقامه دین در ساحت حیات بشر بداند، و صرفاً به تفقه و ابلاغ دین بسنده نکند، تحصیل و تحقیق و تبلیغ او چه رنگ و بویی
خواهد گرفت؟
قطعاً طلبهای که سنگینی پرچم نهضت تاریخی جبهه حق را بر دوش خود احساس میکند و بازتولید تمدن نوین اسلامی را وظیفهای
هویتی برای طلبه امروز میداند و حیطه مسۆولیت خود را پهنه حیات بشری حتی در اقصی نقاط جهان میداند، با انگیزهای وصفناپذیر
و نشاطی روزافزون در وادی طلبگی، رهسپار خواهد بود.
2. بینش ماهوارهای
طلبه از بدو ورود به حوزه، وارد دنیای علم میشود و در مسیر رشد حوزوی خود، به دنیاهای مختلفی از علوم وارد میشود و از هر
علمی، نصیب و توشهای برمیگیرد. اگر ذهن غالب طلبهها را بکاویم، به انباشتی از گزارهها از علوم مختلف میرسیم که در خلال
سالها جمعآوری و تلانبار شدهاند؛ بگونهای که طلبه از آنچه آموخته و اندوخته، نمیتواند بهره وافر ببرد.
اولین احساسی که در چنین حالتی به طلبه دست میدهد، احساس ناکارآمدی از روش و محتوای سنت علمی حوزه است.
احساسی که ملازم بیانگیزگی و کسالت است.
تصور کنید طلبهای را که به هر علمی که میآموزد، نگاهی ماهوارهای و ماورائی دارد؛ بخوبی بر نظام مسائل آن علم اشراف دارد و
علمی که میآموزد را در منظومهای منسجم و مرتبط با دیگر علومی که آموخته میبیند؛ کاربردهای آن علم و گزارههایش را در علوم
دیگر و در عینیت اجتماع میشناسد و از مرزها و عرصههای ناگشوده آن علم، مطلع است؛ از طرفی دیگر، نگرشی تاریخی به علم دارد
و علم را در متن عینیتهای تاریخی و اجتماعی میشناسد و تصویر دقیقی از ادوار، افراد و کتب مطرح هر علم دارد و…
قطعاً اگر در خلال فراگیری هر علمی، چنین بینشهایی نیز به طلبه منتقل شود، به فهم عمیقتری از دنیای علم و علومی که
میآموزد، دست خواهد یافت و این یعنی رسیدن به لذتی عمیقتر از فهم علم و در نتیجه دست یافتن به نشاط و انگیزهای بیشتر در
مسیر علمآموزی که قطعاً گشایش افقهای فراتری را برای او در پی خواهد داشت.
ادامه دارد…..
نماز شب { خیلی مهم }
رعایت سفارش بسیار مهم شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت ا… امام خامنه ای (مدظله العالی)
کان فی وصیة النبی (صلیالله علیه و آله وسلم) لِعَلی (علیهالسلام): وَ عَلَيْكَ بِصَلوَةِ اللَّيْلِ وَ عَلَيْكَ بِصَلوَةِ اللَّيْلِ وَ عَلَيْكَ بِصَلوَةِ اللَّيْلِ… (الشافی، صفحه 829)
در وصیت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) بر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آمده است: بر تو باد كه به نماز شب قيام نمایی و بر تو باد كه به نماز شب قيام نمایی و بر تو باد كه به نماز شب قيام نمایی . (از اینکه) حضرت سه مرتبه این جمله را تکرار میفرمایند: نافلۀ شب را بجا بیاور! معلوم میشود خصوصیاتی در بلندشدن در نیمه شب، سحرخیزی و عبادت کردن وجود دارد که در هیچیک از نمازهای بیست و چهار ساعت وجود ندارد؛ لذاست که ( از آیت ا… قاضی -ره به شاگرد برجسته اش علامه طباطبایی-ره ) تأکید شده است. … اگر دنیا میخواهی، نماز شب بخوان! اگر آخرت میخواهی، نماز شب بخوان ! … دوستان ، بخصوص افرادی که بنیه جوانی دارند ، این سفارش بسیار مهم را رعایت کنند ، نگذارند نماز شب ترک بشود. … مادامی که قادرید و میتوانید و محذوریتی ندارید حتما مقیّد باشید که نماز شب را بجا بیاورید. این را بایستی همه رعایت کنند. [18/ 01/ 92]
صمت و جوع وسهر و عزلت
این شعر یک کتاب اخلاق است . یعنی اگر کسی بخواهد آدم بشود باید به این شعر عمل کند.
صُمت و جوع و سَهر و عُزلت ، ذِکر به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
صُمت ؛ یعنی سکوت ، یعنی اگر در جمعی هستی ، افراد حاضر هرچه می گویند ، بگویند، تو ساکت باش.
ولی اگر کار به غیبت رسید ، شما جلوی آنها را بگیر یا بلند شو برو.
« جوع» ؛ یعنی گرسنگی. خوب است که انسان همیشه اشتها به غذا داشته و گرسنه باشد. ما الان پر خوری می کنیم، ولی اشتها نداریم.
« سَهر» یعنی شب زنده داری . یعنی انسان پیش از اذان صبح از خواب بیدار شود؛ قبل از اذان صبح از خواب برخیزید. قرآن بخوانید. خواندن قرآن ، زنگار را از دل انسان پاک می کند.
« عزلت» یعنی دوری جستن از مردم دنیا ؛ از کسانی که اهل غیبت و دروغ و تهمت و … هستند، دوری کنید .
با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی ، تو را پلید کند
آفــتاب بــه این بـزرگــی را لکـــة ابــر نا پـدیـد کــند
«ذکر به دوام» : یعنی انسان دائم الذکر باشد. به یاد خدا باشد. هر روز مقید باشید ذکر لا اله الا الله را صد بار بگویید.
( از فرمایشات آیت ا… مجتهدی تهرانی – ره)
سیره امام خمینی رحمة الله علیه
إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطينِ … [الإسراء : 27]
اسرافكاران، برادران شياطينند؛ …
چرا برخي از ما اينقدر اهل اسرافيم
چرا بايد مصرف آب ، در كشور ما ، 2 برابر ميانگين جهاني باشد؟!
***********************
دکتر محمود بروجردی: من بارها ناظر وضو گرفتن امام خميني بوده ام و دیده ام که ایشان در فاصله به جا آوردن اعمال وضو، شیر آب را می بستند و در موقع لازم دوباره باز می کردند تا مبادا آب اضافی از شیر خارج شود.
**************************
حجت الاسلام و المسلمین صادق احسان بخش: حضرت امام هیچ گاه اسراف نمی کردند. حتی اگر می خواستند دارویی بخورند و یک لیوان آب به ایشان می دادند، اگر نصف آن مورد استفاده قرار می گرفت، کسی حق نداشت نصف دیگر را دور بریزد، باید از آن استفاده می کردند. این خط مشی، تمرینی است جهت خودسازی که از اول جوانی داشته اند.
[مجله طوبی ؛ خردادوتیر 1385، شماره 7 صفحه 149]
درس خواندن با عشق - علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه
آقاى على رضا جعفرى فرزند علامه نقل مى كند: