جذاب سخن بگویید
در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمانهاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.
خطیب بلیغ اسلامى، باید زمانهاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آنها، به مناسبت بحث کند و خاطرههاى گرانقدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدینوسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.
البته قدر و منزلت زمانهاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعهاى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مىدهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مىبرد.
مثال:
مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقهمندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نمودهاند. تما مجلس، با چراغهاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نمودهاند تا از واردین پذیرایى نمایند.
دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهرههاى شاد و لبهاى متبسم وارد مجلس مىشوند. به هم دست مىدهند. تبریک مىگویند و بعضى، در حالى وارد مىشوند که به هم دست مىدهند. تبریک مىگویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مىفشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارىتعالى مىگشایند و این عبارت را با هم مىخوانند:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)
کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.
خطیب، که در کرسى سخن مستقر مىگردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مىبارید و در بیابانها سیلاب به راه مىافتاد، سیلابها به طرف زمینهاى گود سرازیر مىشد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آبهایى که در غدیرها جمع مىشد، استفاده مىنمودند.
نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مىخواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.
پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر اینها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.
اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.
مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعهاى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مىشود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروانها و رهگذرهاى بیابان بوده است.
بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آنها را که از کتب تواریخ جمعآورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.
چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهمتر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمدهاند برآورده نساخته است. بىگمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مىنماید، موسسین مجلس را ناراحت مىسازد و مستمعین را آزرده خاطر مىکند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد
منبع:
سخن و سخنوری- محمد تقی فلسفی