ایجاد افکت Shck در فتوشاپ 7
ابتدا یک فایل جدید با ابعاد 400×400 و با زمینه Transparent بسازید و نام لایه خود را Back بگذارید. به Edit > Fill رفته و صحنه را با رنگ سیاه پر کنید. متن مورد نظر خود را با اندازه ی بزرگ و رنگ سفید در وسط صحنه بنویسید. به Layer > Rasterize > Type رفته و
...
لایه متن خود را Rasterize کنید. حالا نام لایه خود را Text1 بگذارید. از لایه خود یک کپی تهیه کنید (duplicate) و نام لایه به وجود آمده را Text2 بگذارید و این لایه را Hide کنید. لایه Text1 را انتخاب کرده وبه Layer > Merge Visible بروید. حالا به G Edit > Transfrm > 90 CW بروید. به Filter >Stylize > Wind رفته و Wind را انتخاب کنید و Directin آن را Frm the Right قرار دهید. حالا Ctrl+F را فشار دهید. دوباره به Filter >Stylize > Wind رفته و این بار جهت راFrm the Left انتخاب کنید. باز هم Ctrl+F را فشار دهید. به Edit Transfrm > 90 CCW رفته و مرحله قبل را به جز فشار کلید های Ctrl+F تکرار کنید. حالا به Filter > Distrt > Ripple بروید. به Image > Adjustments > Hue/Saturatin رفته و تنظیمات آن را مانند زیر انجام دهید: Clrize : Checked Hue : 218 Saturatin : 50 Lightness : 0 کلید Ctrl را پایی نگه داشته و روی Text2 کلیک کنید تا انتخاب شود سپس به Select > Cntract بروید و مقدار cntract را برابر 2px تنظیم کنید. سپس قسمت انتخاب شده را با رنگ مشکی پر کنید. حالا طرح شما کامل است.
فرم در حال بارگذاری ...
تحریف حق
فرهنگ مهمترین عامل حفظ هویت و پویایی یک ملت است. به اذعان جامعه شناسان و اندیشمندان حوزه ی مطالعات فرهنگی، فرهنگ دینی بیشترین نقش را در رشد یا انحطاط ملتها و جوامع دارد. در میان ادیان و مذاهب دنیا، فرهنگی ترین مذهب، مذهب تشیع است. در این مذهب شاهد آداب، رسوم و شعائری هستیم ، که در ظرف زمانی معین، تمامی اقشار جامعه را همراه خود می سازد. تقویت هرساله ی فرهنگ دینی در جامعه و تزریق نشاطی دوباره به روحیه ی دینی دینداران و حتی گروههای دارای گرایش های دینی غیرشیعی و یا سکولار است. بدیهی است چنین فرهنگی که مبتنی بر مظلومیت بینی، معنویت جویی، عدالت خواهی، و آینده نگری نجات باورانه است، ظرفیت بالایی برای ایجاد همگرایی دینی در جوامع شیعه و اسلامی و علاقمندان به آن ایجاد می کند.
...
البته در زمان های که فرهنگ سلطه، در پی طرد دینداری و یا دین داریهای ظلم ستیز است، بدیهی است که هجوم ها به این فرهنگ غنی، مهمترین راهبرد جنگ نرم دشمنان می باشد. آنان در این جنگ، از هر آنچه که بتوانند بر علیه این فرهنگ دینی استفاده خواهند کرد، و چه سلاحی برنده تر از راهبرد جنگ دین بر علیه دین و یا جنگ مذهب بر علیه مذهب.
در این راهبرد با فعالسازی تمامی مذاهب سنتی و نوساخته، تلاش میشود امواج پیاپی شبهه سازی، تخریب، تحریف، کوچک سازی و … بر علیه فرهنگ دینی و مبانی و ارزشهایش صورت بگیرد تا مرحلهای که این فرهنگ اگر نابودپذیر نباشد لااقل به سوی تحریف و انحراف و میان تهی شدن سوق داده شود.
تحریف حق:
سعی در وارونه سازی یا مصادره و ایجاد انحراف در مفاهیم یا مصادیق حق
تضعیف حق:
سعی در محدود و ضعیف کردن جامعهی حق و کم کردن دامنهی اثرگذاری آن
تخریب حق:
جلوگیری از تبلیغ کامل و تحقق کامل حق در جامعه و سعی در ایجاد خلل و تخریب در آن
تعطیل و کتمان حق:
سعی برای نابودی رهبران حق و دین حق و جلوگیری از ارائهی دین حق به جامعه
در این هجومها تلاشی همه جانبه صورت می گیرد تا فرهنگ عاشورائی به هر نحو که شده تخریب شود. امروزه با پیشرفت رسانه ها و تنوع سایتهای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای، تلاش میگردد این مهم با توجه به تنوع ظرفیت های انسانی، ناظر به تمام استعدادهای انسانی انجام بگیرد. بدین جهت در بمباران تبلیغاتی و رسانه ای صورت گرفته شاهد آنیم که ناظر به تنوع ابعاد وجودی انسانی، همه گونه پیامهای وارونه مورد تبلیغ قرار میگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
ترویج فرهنگ مدلینگ توسط هنرمندان سینما
در طول سالهاي اخير سينما به نوعي پيشرو در جلوه هاي بدحجابي در جامعه بوده است و فيلم هايي تهیه شده که هنرپيشه هاي زن در آن انواع بدحجابي را به نمايش گذاشته و تماشاگران نیز در خصوص پوشش نیز از آنها الگو برداری نموده اند .
رفتارهای دوگانه بعضی از هنرمندان در فيلم ها و پشت صحنه آنها سبب شده که مخاطبان پیام ساخت فیلم های را جدی نگرفته و حتی حضور هنرمندان در نقش های مذهبی را تنها بعنوان کسب در آمد بحساب بیاورند .
بسیاری از زنان هنرمند سینما به ترویج فرهنگ مدگرایی و بی حجابی غربی کمک نموده وبه نوعی زنان جامعه را به سمت فرهنگ مدلینگ تشویق می نمایند و متاسفانه دختران امروز نیز با الگو برداری از آنان سعی بر مهم جلوه دادن خود در نزد دیگران هستند .
فرم در حال بارگذاری ...
بنده شیطان نشویم
شیطان همیشه هست، و هر روز راهی جدید برای منحرف کردن بشر می یابد. شیطان پرستی فرقه ای است که ژست فیلسوفانه به خود می گیرد، اما هدف غایی آن منحرف نمودن بشر از مسیر خداپرستی است؛ همان هدفی که قرنهای متمادی است آن را دنبال می کند. اما او این دفعه بدل به انسان زده است. بدل معنویت، زیرا خوب می داند انسان، گمشده ای به نام خدا دارد و برای رسیدن به او همواره به دنبال معنویت است. اما او معنویتی غیر شرعی و جعلی را پیشنهاد می کند، معنویتی که تو را بنده او کند، نه بنده خدا. معنویتی که برخاسته از فقه و شریعت نیست، بلکه جاده ای است خاکی و انحرافی!اینکه چرا انسان ها در دوران مدرن دنباله رو شیطان می شوند و شیطان پرستی را ملجا خود قرار می دهند، دلایل روانی، دینی و جامعه شناختی دارد. در شیطان پرستی همه چیز مجاز است و شیطان که از عالم تاریکی و عمق بدی و پلشتی است، ندا می دهد که آزادی مطلق و هر آنچه می خواهید نزد من است
فرم در حال بارگذاری ...
تهاجم فرهنگی
فرم در حال بارگذاری ...
عیبجویی نکن
هیچکس بیعیب نیست،یا کوتاه استیا دراز،یا سیاه رنگ استیا رنگ پریده،یا چاق استیا لاغر اندام یا دهانش بزرگ استیاچشمهایش کوچک،یا بینیاش بزرگ استیا سرش طاس،یا تندخواستیا ترسو،یا کم حرف استیا پر مدعا،یا دهانش بدبو استیا پاهایش،یا بیمار استیا پر خور،یا ندار استیا بخیل،یا آداب زندگی را بلد نیستیا بد زبان است،یا کثیف استیا بیادب.
از این قبیل عیوب در هر مرد و زنی وجود دارد.
آرزوی هر مرد و زنی اینست که همسر ایدهآلی پیدا کند که از تمامعیوب و نواقص خالی بوده نقطه ضعفی نداشته باشد.لیکن کمتر اتفاقمیافتد که به مطلوب خیالی خویش دستیابد.
...
گمان نمیکنم در دنیا زنی پیدا شود که شوهرش را صد در صد کاملو بیعیب بداند.
زنهاییکه در صدد عیبجویی باشند خواه ناخواه عیب یا عیبهایی رادر شوهرانشان پیدا میکنند،یک عیب کوچک و بیاهمیت را که نباید آنراعیب شمرد در نظر خودشان مجسم میسازند و آنقدر دربارهاش فکر میکنند که کم کم به صورت یک عیب بزرگی که قابل تحمل نیست جلوهگر میشود،خوبیهای شوهر را یکسره نادیده گرفته همیشه به آن عیب کوچک توجهدارند،چشمشان به هر مردی بیفتد دقت میکنند که دارای آن عیب هستیانه،آنها مرد باصطلاح ایدهآلی را در مغز خویش مجسم مینمایند که حتیکوچکترین عیبی هم نداشته باشد و چون شوهرشان با آن صورت خیالیتطابق کامل ندارد،همیشه آه و ناله دارند،از ازدواجشان اظهار پشیمانیمیکنند،خودشان را شکستخورده و بدبخت میشمارند.کم کم مطلب راعلنی کرده گاه و بیگاه از شوهرشان عیبجویی مینمایند،ایراد و بهانهمیگیرند،غرغر میکنند،طعنه میزنند:آداب معاشرت را بلد نیستی،منخجالت میکشم با تو در مجالس شرکت کنم،برو با این بینی گندهات،دهانتبوی لاشه گندیده میدهد،چقدر سیاه و زشتی!
ممکن است مرد عاقل و بردبار باشد و در مقابل بیادبیهای زنسکوت کند لیکن قلبا مکدر میشود،کینهاش را در دل میگیرد،بالاخرهکاسه صبرش لبریز میشود و در صدد انتقام بر میآید،یا به زد و خوردمیکشد یا مقابل به مثل میکند،او هم در صدد بر میآید از همسرش کهبه طور حتم بیعیب نیست عیبجویی کند،او بگو و این بگو،این بگو و اوبگو،اگر محبت و صفائی در میانشان بود به کلی زائل میگردد.کینه یکدیگررا در دل میگیرند،دائما در صدد عیبجویی هستند،پیوسته جنگ و جدالدارند.در نتیجه،اگر با همین وضع به زندگی ادامه بدهند بدترین زندگی راخواهند داشت،در شکنجه و عذاب خواهند بود تا یکی از آنها بمیرد و اینزندگی ننگین از هم بپاشد،و اگر یکی از آنها یا هر دو لجاجتبخرج بدهندو به دادگاه حمایتخانواده و طلاق متوسل شوند گر چه عقدههای درونی خود را حل کرده و انتقام گرفتهاند لیکن هر دو متضرر میشوند،پیمانزناشویی را برهم میزنند ولی معلوم نیستبعدا بتوانند با دیگری ازدواجکنند و بر فرض وقوع معلوم نیست زن یا شوهر بهتری نصیبشان شود.
امان از نادانی و لجاجتبعضی خانمها!در بعضی از امور بسیارجزئی به قدری پافشاری میکنند که حاضر میشوند زندگی خودشان رامتلاشی سازند.برای اینکه به سبک مغزی و کوتاه فکری آنها پیببرید بهداستانهای زیر توجه فرمایید:
«زنی بنام…از شوهرش بنام…شکایت کرد که شوهرم در موقعخواب انگشتش را میمکد. چون حاضر نیست دست از این کارش برداردتقاضای طلاق میکنم (1) ».
«زنی به بهانه اینکه دهان شوهرش بوی بد میدهد به خانه پدرشمراجعت نمود و اظهار داشت تا بوی دهانش را برطرف نکند به خانهنخواهد رفت ولی با شکایتشوهر دادگاه زن و شوهر را سازش داد ولیوقتی به خانه رفت دید هنوز دهانش بو میدهد لذا به اتاق دیگر رفت. شوهرکه ناراحتشده بود زنش را بقتل رسانید (2) ».
«خانم دندان پزشک از شوهرش طلاق میگیرد.میگوید هم شان مننیست.زیرا سه سال بعد از من درجه دکترا گرفته است (3) .
«یک زن 27 سالهای که از خانه شوهرش قهر کرده در پاسخ بهعرضحال او نوشت:شوهرم زیاد میخورد من قادر نیستم غذای مورد نیاز او را تهیه کنم (4) ».
«زنی به این علت که شوهرش روی زمین مینشیند،با دست غذامیخورد،از آداب معاشرت بیاطلاع است،صورتش را هر روز اصلاحنمیکند درخواست طلاق کرد (5) ».
لیکن همه خانمها چنین نیستند.در بین آنها افراد فهمیده و باهوشی هست که واقعیات زندگی را حساب میکنند و هرگز در صددعیبجویی بر نمیآیند.
خانم محترم،شوهر شما یک بشر عادی است ممکن استبیعیبنباشد اما در مقابل، خوبیهای فراوانی نیز دارد.اگر به زندگی و خانوادهاتعلاقهمندی در صدد عیبجوئی بر نیا. عیبهای کوچک او را نادیده بگیر،بلکهاصلا عیبشان مشمار،شوهرت را با یک مرد خیالی که در خارج وجودندارد مقایسه نکن بلکه او را من حیث المجموع با سایر مردها مقایسه کن،ممکن است مردی عیب مخصوص شوهرت را نداشته باشد لیکن دارایعیوب دیگری است که شاید بمراتب بدتر از او باشد،اصولا عینک بدبینیرا از چشم خویش بردار و خوبیهای شوهرت را ببین،آنوقتخواهی دیدکه خوبیهای او بمراتب بیشتر از بدیهایش میباشد،اگر یک عیب دارد و درعوض صدها خوبی دارد.
محاسن و خوبیهایش را مورد نظر قرار بده و خرسند باش،مگرخودت بیعیب هستی که انتظار داری شوهرت بیعیب باشد،نهایت اینکهخودخواهی و خودپسندی اجازه نمیدهد عیبهای خودت را ببینی،اگر شک داری از دیگران بپرس.
رسولخدا فرمود:«عیبی بالاتر از این نیست که انسان عیوبدیگران را ببیند اما از عیبهای خودش غافل باشد (6) ».
چرا یک عیب کوچک را به قدری بزرگ میکنی و دربارهاشغصه میخوری که بنیاد زندگی و کانون انس و مودت را بر هم میزنی؟
عاقل و با هوش باش،دست از هوسبازی و سبک مغزی بردار،عیبهایکوچک را ندیده بگیر،با اظهار محبت کانون خانوادگی را گرم کن تا ازنعمت انس و محبتبرخوردار گردی،مواظب باش عیب شوهرت را نه درحضور و نه در غیابش بزبان نیاوری زیرا رنجیده خاطر و مکدر میگردد،در صدد عیبجویی بر میآید،محبت و علاقهاش کم میشود،پیوسته در حالجدال و ستیزه خواهید بود،اگر با همین وضع بزندگی ادامه دهید زندگیناگواری خواهید داشت،و اگر کار به طلاق و جدایی خاتمه یابد که بد ازبدتر.
البته اگر عیب قابل اصلاحی داشته باشد میتوانی در صدداصلاحش بر آیی،لیکن در صورتی امکان موفقیت داری که با نرمی و مداراو صبر و حوصله و بصورت خیرخواهی و خواهش و تمنا رفتار کنی،نه بهعنوان عیبجویی و اعتراض،سرزنش و ایراد،قهر و دعوا.
پینوشتها
1-اطلاعات 3 دیماه 1348
2-اطلاعات 7 آذر 1350.
3-اطلاعات 17 بهمن 1350.
4-اطلاعات 10 اسفند 1350.
5-اطلاعات 8 اسفند 1350.
6-بحار-ج 73 ص 385.
فرم در حال بارگذاری ...
جهادفرهنگی
حیات بشری همواره با فرهنگ توأم بوده است و ملّتی که فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مُرده محسوب میشود؛ علاوه بر این، یک فرهنگ بالنده برای تکامل خود باید توانایی تبادل با سایر فرهنگها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراین، تمام فرهنگها باید در تعامل با یکدیگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پیشرفت مطلوب برسانند.
برای فرهنگ در حدود دویست و پنجاه تعریف ارائه کردهاند؛ از جمله:
ـ کلیه دستاوردهای مادی و معنوی هر جامعه، اعم از دانش، هنر، اخلاقیات، قواعد، آداب و رسوم، عبادات و دیگر قابلیتهای اکتسابی، که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد.
...
ـ مجموعة باورها، بینشها، ارزشها، آداب و سنن، اخلاق و اندیشههای پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه.
ـ مجموعه پیچیدهای که در برگیرنده دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی که به وسیله انسان، به عنوان عضو جامعه، کسب شده است .
ـ فرهنگ مجموعهای از آگاهیها(شناختها) و رفتارهای فنّی، اقتصادی، آیینی(شعایر)، مذهبی، اجتماعی و غیره است که جامعة انسانی معینی را مشخص میکند.
فرهنگ که فرآیندی از آداب و رسوم ، خوی ها و خصلتها و چگونگی روابط حاکم بر مجموعه ها و گروههای انسانی است ضمن آنکه خود زاییدة زندگی اجتماعی انسانهاست ، تأثیر شگرف و غیر قابل تردیدی بر چگونگی زندگی و ادامة حیات اجتماعی و ملّی ملتها نیز دارد.
تعاریف مختلف و متفاوت از فرهنگ بیانگر این مطلب است که تمام دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ در قالب اصطلاح فرهنگ قابل تعبیر است.
به عبارت دیگر ، فرهنگ هر ملّتی ریشه در اعتقادات ، طرز تلقی ها و نوع نگرش آنها به جهان و مسائل موجود در آن دارد. بنابراین به میزانی که پایه های اعتقادی و باورهای اجتماعی ملتی مبتنی بر حقایق و ارزشهای انسانی و الهی باشد ، ارزشهای فرهنگی او نیز شایستة تمجید و در خورِ ستایش و قابل پیروی خواهد بود. اما پُر واضح است که در طول تاریخ حیات بشری، همواره آداب و سنن و خلق و خوی انسانها در جهت حق و بر اساس برداشتهای حق جویانه و واقع گرایانه از قضایا و مسائل مختلف نبوده و در بسیاری موارد و به دلایل عدیده ، انحراف و کجروی و دوری از صراط مستقیم فلاح و رستگاری و درغلتیدن در دامن موهومات و باورهای خرافی ، باطل گرایانه ، غیر الهی و ضد بشری گریبانگیر اقوام و ملل مختلف شده است.
همچنین به علت خوی اجتماعی انسان ، مراودات و ارتباطات انسانی و به تبع آن روابط فرهنگی و مبادلات فکری نیز به موازات تاریخ تحولات و تمدن بشری وجود داشته است.
در این میان بنا بر نص صریح قرآن ، تقابل و تضاد بین دو فرهنگ«الهی» و«غیر الهی» و نزاع و درگیری بین دو مقولة «حق» و«باطل» از صبحدم تاریخ وجود داشته و تا واپسین لحظات غروب حیات بشری نیز ادامه خواهد داشت و در این مسیر ، خدا پرستان و حقجویان، همواره رویاروی باطل گرایان و شب پرستان، در نبردی آشتی ناپذیر بسر خواهند برد.
امروزه با پیشرفت سریع تکنولوژی و علم وصنعت و با پیدایش قطبهای غول آسای صنعتی ، اقتصادی و نظامی و با سیطرة فرهنگ ابتذال ، رفاه زندگی و مادّیت بر کفر پرستان شرق و هیچستان غرب این امکان فراهم آمده است که سران کفر و الحاد و مستکبران جهانخوار، دم از تشکیل«دهکدة جهانی» زده و با گسترش سلطة شبکه سازمانهای بین المللی بر سراسر عالم، حاکمیت«نظم نوین جهانی» را خواستار شدند. اینان به منظور دستیابی به این اهداف شوم، و در پی بسط و توسعة سلطه و نفوذ شیطانی و اهریمنی خود در تمام شؤون زندگی ملتهای گوناگون در سراسر دنیا، از طریق نهادهای وابسته به سازمان باصطلاح ملل متحد و با جهت دهی به تصمیمات این نهاد و کنترل حساب شدة آنها ، در سرنوشت تمامی ملتها به صورتی آشکار و نهان دخالت می کنند. به بهانة دفاع از حقوق بشر، با استفاده از وحشیانه ترین و رذیلانه ترین اقدامات ضد بشری، حکومتهای کشورها را تغییر می دهند، تصفیه های خونین نژادی را که به دَدمنشانه ترین روشها صورت می گیرد، با ظرافت و ترفندهای گوناگون توجیه می کنند، از طریق پیمانهای چند جانبة اقتصادی همانند«گات» و غیره زمینه های سلطة شوم اقتصادی خود را بر کشورهای ضعیف و عقب مانده فراهم می کنند و با آزمایش هر روزة سلاحهای مخوف و ویرانگر خود ملل محروم و مستضعف را تهدید کرده به آنها چنگ و دندان نشان می دهند و هر فریاد اعتراضی را به هر شکل ممکن در گلو خفه می کنند و بالاخره با گسترش شبکه های مدرن و پیچیدة ارتباطی و با بهره گیری از حیوانی ترین روشها، روشها، فضای فکری، اعتقادی و فرهنگی ملتها را لجن مال می کنند و با ایجاد جوّ مسموم و خفه کننده فکری و فرهنگی مانع هرگونه بیداری، ابتکار، پیشرفت، آزادی خواهی و استقلال طلبی در میان مردم فقر زده و دربند کشورهای مورد هجوم می شوند .
در عصری که بسیاری از واژه ها معنای حقیقی خود را از دست داده اند، اشاعة ابتذال و فساد، نام ترویج فرهنگ و خدمت به جامعة بشری به خود می گیرد و دفاع از هویت ملی و ارزشهای والای انسانی و فرهنگی واپسگرایی،و عقب ماندگی تلقی می شود و باندهای آشکار و نهان مافیایی از هر وسیله ای برای استحالة فرهنگی، و مسخ ارزشهای معنوی بهره می جویند. در این بین، هجوم و شبیخون بر بنیانهای فرهنگی، خطرناکترین و کارسازترین حربه ای است که اینک موجودیت ملتها بویژه ملل اسلامی را تهدید می کند و انقلاب اسلامی و خاستگاه اصلی آن یعنی سرزمین دلاورخیز ایران در نوک این حملات ناجوانمردانه و رذیلانه واقع گردیده است، آنچنان که سکّاندار بیدار کشتی انقلاب و مقام منیع ولایت امر مسلمین فریاد برمی آورد که«کاری که امروز دشمن از لحاظ فرهنگی انجام می دهد نه یک تهاجم، که یک شبیخون فرهنگی است.»
در پی این هشدارهای پی در پی رهبر عظیم الشأن انقلاب دربارة این موضوع تلاشهای گسترده ای در سطح مملکت صورت گرفته که هر یک به نوبة خود اقدامی مؤثر و شایسته در این جهاد فرهنگی به حساب می آید.
در این راستا، خانواده ها نیز به سهم خود و با توجه به جایگاه بسیار مهم و حساسی که دارند سعی بر ایجاد نقش آفرینی را باید سرلوحه کارهای خود قرار دهند تا این حربة خطرناک دشمن کار ساز نگردد.
فرم در حال بارگذاری ...
سپاسگزار باش
پول پیدا کردن کار آسانی نیست،هزاران زحمت و دردسر دارد،انسان مال را برای رفاه و آسایش خویش میخواهد و ذاتا بدان علاقهمنداست،اگر به کسی احسان کرد و مالی را که به ریشه جانش بسته است دراختیار او قرار داد انتظار دارد قدردانی کند،اگر مورد سپاسگزاری قرارگرفت تشویق میشود،به احسان و نیکوکاری راغب میگردد،نه تنها نسبتباین شخص احسان بیشتری خواهد کرد بلکه به مطلق نیکی علاقهمندمیگردد،
...
به حدیکه ممکن است کم کم به صورت یک عادت ثانوی و یک خوی طبیعی تبدیل شود و مشتاق احسان و کار خیر گردد،اما اگر قدرش رانشناختند و احسانش را نادیده گرفتند به کار خیر بیرغبت میشود، پیشخود میگوید:حیف نیست که به این مردم نمک نشناس احسان کنم و اموالمرا در اختیارشان بگذارم؟حق شناسی و شکرگزاری یکی از اخلاقپسندیده است،و بزرگترین رمز جلب احسان میباشد،حتی خداوند بزرگهم که نیازی به دیگران ندارد سپاسگزاری از نعمتهایش را شرط ادامهنعمتشمرده میفرماید:«اگر سپاسگزاری کنید نعمتهایم را افزون میکنم (1) ».خانم محترم،شوهر شما نیز یک بشر عادی است،از قدردانیخوشش میآید،هزینه زندگی را تامین میکند،حاصل دسترنجخویش را درطبق اخلاص نهاده رایگان تقدیم شما میکند،این عمل را یک وظیفهاخلاقی و شرعی محسوب میدارد،و از انجام دادن آن لذت میبرد،لیکن ازشما انتظار دارد که وجودش را مغتنم شمرده از کارهایش قدردانی کنید،هر گاه اسباب و لوازم زندگی را خریداری نموده به منزل آورد اظهار سرورو خوشحالی نمایید،و سپاسگزاری کنید،هر گاه برای تو یا فرزندانتکفش و لباس یا چیز دیگری آورد فورا از دستش بگیر و اظهار خورسندیکن،چه مانع دارد بگویی:متشکرم؟اگر میوه و شیرینی یا چیز دیگری بهخانه آورد زود از دستش بگیر و در جای خود بگذار،اگر بیمار شدی وبرای معالجهات کوشش کرد تا شفا یافتی تشکر کن،اگر ترا به تفریح ومسافرت برد سپاسگزاری کن.اگر پول توجیبی گرفتی قدردانی کن،مواظب باش کارهایش را کوچک مشماری،بیاعتنائی و مذمت نکنی،نادیده نگیری،اگر کارهایش را مورد توجه قرار داده تشکر کردی احساس غرور و شخصیت میکند،به زندگی و خرج کردن تشویق میشود،باز همسعی میکند توجه شما را بسوی خویش جلب کند و به وسیله احسان دلتانرا بدست آورد،اما اگر کارهایش را کوچک شمردی و به نظر بیاعتنائینگاه کردی دلسرد میشود،پیش خود میگوید:حیف نیست زحمتبکشم وحاصل دسترنجم را خرج افراد نمک نشناسی کنم که قدرم را نمیدانند واحسانهایم را کوچک میشمارند،رفته رفته به خانه و زندگی بیعلاقهمیگردد،تا بتواند از زیر بار خرج کردن شانه خالی میکند،به کسب و کاربیرغبت میشود،ممکن استبه فکر خوشگذرانی بیفتد،اموالش را خرجدیگران کند،مرد بیچاره بیک تعریف خالی و تشکر مفت و مجانی دلخوشاست از این هم دریغ دارید؟!
اگر یکی از خویشان یا دوستان یک جفت جوراب بیارزش یادسته گل بیقابلیتبشما تقدیم نمود صدها مرسی متشکرم را نثارش میکنیدلیکن احسانهای دائمی شوهرتان را به روی مبارک نیاورده از یک اظهارتشکر بیمایه هم دریغ میکنید؟!
راه و رسم شوهرداری چنین نیست.اصلا منافع شخصی خودتانرا تشخیص نمیدهید،تکبر و خودخواهی بلای بزرگی است،گمان میکنیداگر تشکر کنید کوچک میشوید در صورتی که بر محبوبیتشما افزودهمیشود،حق شناس و با ادب شناخته میشود.
امام صادق علیه السلام فرمود:«بهترین زنهای شما زنی است کهوقتی شوهرش چیزی آورد سپاسگزاری کند و اگر نیاورد راضی باشد (2) ».
حضرت صادق علیه السلام فرمود:«هر زنی که به شوهرش بگوید:
از تو خیری ندیدم تمام اعمالش باطل و از درجه اعتبار ساقط میگردد. (3) »
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی که از احسان مردمقدردانی نکند شکر خدای را نیز بجای نمیآورد (4) ».
پینوشتها
1-سوره ابراهیم ع :7
2-بحار ج 103 ص 239.
3-شافی ج 2 ص 139.
4-وسائل ج 11 ص 542.
فرم در حال بارگذاری ...