لینک ثابت
پيامبر خدا” صلي الله عليه و آله” سيب را ناشتا بخوريد ؛ چرا كه تميز كننده معده است .ح1591
خوردن سيب در سحر گاهان ، عمر را مي افزايد . ح1592
امام باقر “عليه السلام” : هنگامي كه خواستي سيب بخوري ، آن را ببوي و سپس بخور .
اگر اين كار را انجام دادي ، هر درد و عارضه اي از تنت بيرون مي رود و همه آنچه از
سوي ارواح ، در انسان ايجاد مي شود ، فرو مي نشيند . ح1593
امام صادق “عليه السلام” : اگر مردم مي دانستند در سيب چيست ، بيمارانشان را جز به آن درمان نمي كردند .
بدانيد كه سيب ، سودمند ترين چيز براي قلب و مايه شست و شوي آن است . ح1584
سيب حررات را فرو مي نشاند ، و درون را خنك مي كند و تب و وبا را مي برد .ح1585
سيب ، پالاينده و خوش بو كننده معده است .ح1581
ما خاندان ، در هنگام بيماري ، جز از خرما پرهيز نمي كنيم و بيماران خويش را با سيب و آب سرد ، درمان مي سازيم . ح1586
امام كاظم “عليه السلام” : سيب براي چند چيز ، سودمند است ، براي : زهر ،افسون، ديوانگي اي كه از سوي ساكنان زمين (جنيان) به كسي مي رسد و بلغمي كه چيرگي يافته است . هيچ چيز زودتر از آن اثر نمي بخشد .ح1589
دانشنامه احاديث پزشكي، ج2 محمدي ري شهري
الكافي عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِينُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِينُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ التَّقِيِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ الْأَرضْ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج64، ص: 222
كافى (ج 2 ص 259) به سندش از امام صادق عليه السّلام كه در كتاب على عليه السّلام است بلاكش تر مردم پيغمبرانند، وانگه هر كه بدان ها مانند و پس مانندتر است بترتيب، و همانا مؤمن به اندازه كارهاى خويش بلا كشد، و هر كه دينش درست و كردارش نيك است بلايش سخت باشد ، براى آنكه خدا عز و جل دنيا را نه پاداش مؤمن ساخته و نه كيفر كافر، و هر كه دينش سبك و عملش سست است ، بلايش كم است، و راستى بلا شتابانتر است به سوى مؤمن با تقوى ، از باران به قرارگاه زمين (زمينهاى پست و گودالها)
اخلاق اسلامى-ترجمه جلد پانزدهم بحار الانوار، ص: 175
خداوند متعال مؤمن را با گرفتاري ها و مصيبتها مورد تفقد و نوازش و مرحمت قرار مي دهد همان گونه كه مسافران براى خانواده هاى خود تحفه و هدايا مي آورند،
خداوند ، دنيا را از بنده مؤمن خود نگه مىدارد ، همان گونه كه طبيب بيمارى را از شخص دفع مىكند.
حضرت رضا عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت مي كند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: از حالا تا روز قيامت هيچ مؤمنى نخواهد بود ، مگر اينكه همسايهاى او را اذيت مىكند.
سماعه گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در كتاب على عليه السّلام آمده كه پيامبران بيش از همه گرفتار مصيبت مي گردند و بعد اوصياء و پس از آن كسانى كه به آنها نزديكترند و مؤمن هم به اندازه كارهاى نيكش گرفتار مىشود ، هر كس دينش درست و اعمالش نيك باشد گرفتاريش بيشتر خواهد شد.
يونس بن عمار گويد: به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: اين بيمارى كه در چهره ام ظاهر شده مردم خيال مىكنند ، كه خداوند به هر بندهاى كه نياز ندارد او را به اين درد مبتلا مىكند، امام عليه السّلام فرمود: مؤمن آل فرعون هم دستش معيوب بود ولى با همه آنها تبليغ دين مي كرد.
ايمان و كفر-ترجمه الإيمان و الكفر بحار الانوار، ج1، ص: 112
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَوْ لَا أَنِّي أَسْتَحْيِي مِنْ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ مَا تَرَكْتُ عَلَيْهِ خِرْقَةً يَتَوَارَى بِهَا وَ إِذَا كَمَلَتْ لَهُ الْإِيمَانُ ابْتَلَيْتُهُ بِضَعْفٍ فِي قُوَّتِهِ وَ قِلَّةٍ فِي رِزْقِهِ فَإِنْ هُوَ حَرِجَ أَعَدْتُ إِلَيْهِ فَإِنْ صَبَرَ بَاهَيْتُ بِهِ مَلَائِكَتِي
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج64، ص: 226
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ، خداي عز و جل فرمود: اگر شرم از بنده مؤمنم نداشتم تيكه جامهاى برايش نگذاشتم كه خود را بدان پوشد و چون ايمانش را كامل كنم دچارش سازم به سستى نيرو و كمى روزى، و اگر دل تنگ و ناشكيب شد به او باز دهم و اگر شكيبا شد به وجود او بر فرشتههايم ببالم .
اخلاق اسلامى-ترجمه جلد پانزدهم بحار الانوار، ص: 178
نرم افزار گنجينه روايات شيعه
…ْ وَ عَسىَ أَن تَكْرَهُواْ شَيًْا وَ هُوَ خَيرٌْ لَّكُمْ وَ عَسىَ أَن تُحِبُّوا شَيًْا وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(216.بقره)
و بسا چيزى را خوش نداريد و آن براى شما بهتر است، و بسا چيزى را دوست داريد و آن براى شما بدتر است، و خدا مىداند و شما نمي دانيد.
بدان چيزهايى كه نفس به آن سازگار است همه آنها محبوب و مطلوب انسان در مرتبه بشريّت است و چيزهايى كه با نفس ناسازگار است ، هر چه كه مىخواهد باشد- در مرتبه بشريّت نبوده و مكروه و ناپسند است، و بيشتر اوقات انسان آنچه را كه با نفس يا قوّه عاقله سازگار است يا نيست مىداند.
پروردگار جهان با اين لحن قاطع مىگويد: كه افراد بشر نبايد تشخيص خودشان را در مسائل مربوط به سرنوشتشان حاكم سازند ، چرا كه علم آنها از هر نظر محدود و ناچيز است و معلوماتشان در برابر مجهولات همچون قطرهاى در برابر دريا است. آنها با توجه به علم محدود خود نبايد در برابر احكام الهى روى در هم كشند.
توجه به اين حقيقت روح انضباط و تسليم در برابر قوانين الهى را در انسان پرورش مىدهد، و درك و ديد او را از محيط هاى محدود فراتر مىبرد و به نامحدود ؛ يعنى علم بىپايان خدا پيوند مىدهد.
نرم افزار جامع التفاسير شيعه
وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ .30 شوري
و آنچه از مصيبتها به شما برسد ، به خاطر گناهانى است كه خود كسب كردهايد، و از بسيارى نيز درمىگذرد.
خطاب در اين آيه اجتماعى و متوجه به جامعه است، و مانند خطابهاى ديگر منحل به خطابهاى جزئى و به فرد فرد اجتماع نيست، و لازمهاش اين است كه مراد از مصيبت هم مصائب عمومى و همگانى از قبيل قحطى، گرانى، و با، زلزله و امثال آن باشد.
پس مراد آيه اين شد: مصائب و ناملايماتى كه متوجه جامعه شما مىشود، همه به خاطر گناهانى است كه مرتكب مىشويد، و خدا از بسيارى از آن گناهان درمىگذرد و شما را به جرم آن نمىگيرد
ممكن هم هست خطاب در آيه منحل به خطابهاى جزئى و متوجه به فرد فرد بشر بشود، آن وقت مراد از” مصيبت” ناملايماتى است كه متوجه جان و مال و فرزند و عرض تك تك افراد مىشود و ناشى از گنا هانى است كه هر كس خودش مرتكب شده، و خدا از بسيارى از آن گناهان درمىگذرد.
و به هر حال چه خطاب عمومى غير منحل باشد، و چه عمومى منحل، از سياق بر مىآيد كه اولا مؤمن و كافر را يكسان شامل مىشود، و مؤيد اين معنا آيه بعدى است كه به طور مسلم متوجه مؤمن و كافر است. و ثانيا مراد از جمله” بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ” تنها گناهان و زشتي ها است، نه تمامى اعمال چه خوب و چه بد. و ثالثا مراد از مصائبى كه به انسانها مىرسد آثار سوء دنيايى اعمال است، آثارى كه بين آنها و آن اعمال ارتباط و تداعى خاصى است، نه جزاى آخرتى اعمال.
با اين بيان اولا جواب يك شبهه در خصوص آيه شريفه، داده مىشود. و ثانيا تفسيرى كه بعضى در باره آيه كردهاند رد مىشود.
اما شبهه اى كه شده اين است كه بعضى گفته اند: اگر منظور از مصائب عموم مصيبتها باشد، اين عموميت با مصائبى كه انبياء (عليهم السلام ) با آن مواجه شدند منتفى مي شود، چون انبياء (عليهم السلام) معصوم بودند و گناهى نداشتند تا مستوجب آن مصائب گردند، و همچنين اطفال و ديوانگان مكلف به هيچ تكليفى نيستند تا به خاطر مخالفت با آن تكاليف مستوجب مصائب شوند، پس ناگزير بايد از عموميت آيه صرف نظر نموده آن را به مصائب انبياء و اطفال و مجانين تخصيص زد.
جواب اين شبهه اين است: اين كه در آيه فرموده” فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ” و مصائب را مستند به گناهان كرده خود دليل است بر اينكه خطاب در آيه متوجه كسانى است كه صدور گناه از آنان ممكن باشد، پس آيه شريفه از اول شامل انبياء و افراد غير مكلف نيست، و شامل نشدن آن از باب تخصص است نه تخصيص.
و اما تفسيرى كه براى آيه كرده اين است كه: به مقتضاى اين آيه بايد تمامى گناهان همه مؤمنين آمرزيده شود، براى اينكه گناهانشان يا از آنهايى است كه مصائب دنيوى را به بار مي آورد، و عقوبتش را در همين دنيا مىچشند، و يا از آنهايى است كه مورد عفو قرار مىگيرد، پس در آخرت هيچ گناهى ندارند.
وجه بى پايگى اين تفسير اين است كه (سياق آن را در نظر نگرفته اند، و فقط مفاد تحت اللفظى آن را ملاك قرار دادهاند و) آيه شريفه در مقام اثبات ارتباط بين مصائب و گناهان است، و تنها مىخواهد بفرمايد: گناهان آثار سويى هم در دنيا دارند، چيزى كه هست بعضى از آن آثار به صاحبش اصابت مىكند، و بعضى بخشوده مىشوند، و به خاطر عواملى از قبيل صله رحم، صدقه، دعاى مؤمنين، توبه و امثال آن- كه در اخبار آمده- آثار آنها از صاحبش برمىگردد، و اما در باره آثار سوء آخرتى گناهان، همانطور كه گفتيم آيه شريفه ساكت است، و در مقام اثبات يا نفى آن نيست.
مانعى ندارد كه برخى از كيفر مجرمان را خدا در دنيا بدهد و بعضى را عفو كند و اما كسانى مانند معصومين يا اطفال غير مكلف و ديوانگان كه جرمى ندارند هر گاه دچار دردهايى چون بيمارى و جز آن شوند. براى اين است كه خدا عوض آن را در اخرت به آنها بدهد و نيز آنچه خدا مصلحت بداند.
از على عليه السلام از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله
روايت شده كه فرمود : بهترين آيه در قرآن اين آيه است .
يا على هيچ خراش چوبى يا لغزش قدمى براى آدمى پيش نمي آيد ؛ مگر در مقابل گناهى كه كرده است.
و اما گناهانى را كه خدا در دنيا عفو كرده، كريمتر از آن است كه در آخرت عقوبت كند.
و گناهانى را كه در دنيا كيفر داده ، خداوند عادلتر از آن است ، كه دوباره در اخرت كيفر دهد.
ترجمه جوامع الجامع، ج5، ص: 497
نرم افزار جامع التفاسير شيعه .
حضرت آيت الله مجتهدي مي فرمايند :
وصيت نكن كه بعد از من چه ها بكنيد ، خودت انجام بده ، زيرا مردم گرفتار كار خودشان هستند و به وصيت نامه ات عمل نمي كنند.
اگر بر فرض تمام ورثه خوب باشند ، يك نااهل پيدا مي شود و بين آنها وسوسه مي كند و نمي گذارد به وصيت تو عمل كنند . اين كار براي خود من هم ، اتفاق افتاد و ما خودمان نتوانستيم به وصيت پدرمان عمل كنيم و در طول اين عمر دنيوي ما ديديم كه به وصيتها عمل نكردند .
شخصي از دنيا رفت و يازده ورثه داشت ، به آنها گفتند به وصيت پدرتان عمل كنيد ، پدرتان در قبر مي سوزد ، در جواب گفتند ، آن يك نفر بسوزد بهتر از اين است كه ما يازده نفر بسوزيم .
شخص خيّر ي بود كه ، ماه رمضان ها سر كوچه مي ايستاد و هركس كه رد مي شد تعارف مي كرد و افطاري مي داد و در غير ماه رمضان تخم مرغ آب پز مي كرد و مي آورد در مسجد ، اين بچه هاي كوچك كه به مسجد مي آمدند يك تخم مرغ جلو آنها مي انداخت تا كم كم به خاطر تخم مرغ هم شده مسجدي بشوند .
يك سال شبهاي احياء بعضي نانوائيها ي تهران مجاني نان مي دادند زيرا يك نفر ، پول نانها را قبلا حساب كرده بود.
آيه الله العظمی حاج آقا حسين قمی رحمه الله عليه گاهی زيارت جامعه کبيره می خواندند و هديه می کردند به حضرت عزرائيل عليه السلام تا هنگام مرگ برايشان آسان بگيرد .
اينها کار خير است هر قدر کم باشد انجام بده و خودت را آماده کن .
بعضی افراد وقتی به مسافرت می روند چمدان را بسته و آماده حرکت هستند ، ما هم بايد برای مرگ اين طورآماده باشيم ، چمدان اعمال را بسته باشيم ، پاسپورت بهشت هم ولايت مولا امير المومنان علی عليه السلام است بايد همراه خود داشته باشيم نه اينکه فقط به اعمال خود دل ببنديم بدون ولايت و نه اينکه فقط با ولايت و دوستی و بدون اعمال صالحه (بلکه هر دو با هم )
برخوردار فريد،شاکر ، آداب الطلاب ،ج1 ، ص403-398
سلسله مباحث حوزوي توسط آيت الله مجتهدي تهراني
وقتی از وزیر دفاع وقت آمریکا درباره چگونگی شکست مفتضحانه عملیات نجات پرسیدند، گفت: «آیت اللّه خمینی در بالکن منزل خویش ایستاده بود و با هر حرکت او یک هواپیما به زمین می افتاد.
شیطان بزرگ در پنجم اردیبهشت سال 1359، با تعدادی هواپیمای نظامی و بالگرد، حمله خویش را به ایران آغاز کرد.
بهانه این هجوم، آزادی جاسوسانی بود كه در سیزدهم آبان 1358 به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند.
کماندوهای آمریکا برای اجرای بهتر این عملیات، از مدت ها قبل به منطقه آریزونا اعزام شده و در شرایط سخت آنجا که شبیه به شرایط طبس بود، تمرین های لازم را انجام داده بودند.
به دنبال تجاوز نافرجام کماندوهای آمریکا در طبس، حضرت امام خمینی؛ رهبر بزرگ ترین انقلاب ضد آمریکایی با صدور پیامی فرمود: «اشتباه کارتر در آن است که گمان می کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه، می تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری روی گردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است، منصرف کند.
کارتر نفهمیده با چه ملتی رو به روست و با چه مکتبی بازی می کند. ملت ما، ملت خون و مکتب جهاد است. حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است.
وقتی از وزیر دفاع وقت آمریکا درباره چگونگی شکست مفتضحانه عملیات نجات پرسیدند، گفت: «آیت اللّه خمینی در بالکن منزل خویش ایستاده بود و با هر حرکت او یک هواپیما به زمین می افتاد.
بعدها وی در مصاحبهای گفت: “دوران ریاست جمهوری من ، بدترین دورههای ریاست جمهوری در آمریكا بوده است؛ زیرا در آن زمان، دولت آمریكا در دست آیت الله خمینی در ایران به گروگان گرفته شد.
خوردن و معتاد شدن به آن ، بيماري سپرز مي آورد
و ايجادكننده بادهايي در سر معده است.
پيامبرخدا"صلي الله عليه و آله"- در سفارش هايي به امام علي “عليه السلام” : اي علي ! از ميان تخم ها ي پرندگان ، آنهايي را بخور كه دو سرشان ، فرق مي كند.ح1573
به نقل از زراره – به خداوند سوگند ، هرگز همانند امام باقر” عليه السلام” نديده ام ؛ چرا كه
از او پرسيدم و گفتم: خدايت به سامان دارد!از پرندگان ، كدام ها خورده مي شوند؟
فرمود:آن را كه هنگام پرواز كردن بال مي زند، بخور و آن را كه بال هاي خويش را صاف نگه مي دارد (بال نمي زند)نخور.
پرسيدم: تخمي كه در نيزار است ، چه طور؟
فرمود : آنچه را دوسويش همانند است ، مخور و آنچه را دو سويش ناهمگونه است ، بخور.
گفتم :پرندگان آب چه طور ؟
فرمود : آنچه را كه چينه دان دارد ، بخور و آنچه را چينه دان ندارد ، مخور. ح1574
امام باقر ” عليه السلام “ هركس فرزند ندارد ، تخم مرغ بخورد و فراوان از آن بهره ببرد ، چرا كه نسل را مي افزايد . ح1556
امام صادق “عليه السلام” زرده تخم مرغ ، سبك و سفيده ، سنگين است .ح1567
امام صادق"عليه السلام” يكي از پيامبران ، از كمي فرزندان ، به درگاه خداوند شكايت برد . خداوند فرمود: گوشت با تخم مرغ بخور .ح1565
امام رضا"عليه السلام”تخم مرغ بسيار خوردن و معتاد شدن به آن ، بيماري سپرز مي آورد و ايجادكننده بادهايي در سر معده است و زياد خوردن تخم مرغ آب پز ، نفس تنگي و نفس بريدگي مي آورد .ح1572
امام رضا"عليه السلام” خوردن هميشكي تخم مرغ ، سبب كك مك در صورت مي شود.ح1571
به نقل از علي بن محمد بن آشيم –نزد امام رضا"عليه السلام ” از مشكل گوارش غذا اظهار ناراحتي كردم .
فرمود: زرده تخم مرغ بخور
اين كار را انجام دادم و آُز آن سود بردم . ح1569
امام كاظم"عليه السلام” هركس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد ، استخوان فرزندش درشت خواهد شد . ح1566
دانشنامه احاديث پزشكي ، ج2، محمدي ري شهري
هر بلاي بر سر ما مي آيد نتيجه عمل ما است ، مدركش هم قرآن است : ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم ؛ هيچ بلا و مصيبتي به شما نمي رسد مگر اينكه خودتان باعث آن بوده ايد“20،شوري”
آيت الله مجتهدي تهراني ( رحمه الله عليه ) مي فرمايند :
كسي كه حمام رفته است و لباس تميز پوشيده است همين كه يك سياهي روي صورت يا لباسش بنشيند مي فهمد ، ولي كسي كه مثلا در مكانيكي كار كرده و سياه شده ، هر قدر هم خاك بخورد و سياه شود متوجه نمي شود . گناه همين طور است .
كسي كه تزكيه كرده و خودش را تميز كرده مي فهمد ، يك گناه چقدر اثر دارد ، ولي كسي كه غرق گناه است هر چقدر كه گناه كند ، كَكَش هم نمي گزد .
آقاي سيبويه واعظ “حفظ الله”مي فرمايند: ما را از كربلا بيرون كردند ، علتش گناه بود.
اين محنتي كه مي كشم ز تنگي قفس كفران نعمتي است كه در باغ كرده ام
حضرت آيت الله مجتهدي فرمودند : تهران براي من قفس است.گاهي هم كه گريه ام نمي آيد خودم را ملامت مي كنم كه گناه كرده اي كه اشك نداري ، الان كارشناسان ومهندسين مربوطه ، يكسره در فكر اين هستند كه خانه ها و ساختمانها ي ضد زلزله بسازند ، عوض اين كار ، بايد بيايند علت زلزله را بفهمند و جلوي آن را بگيرند ، علت زلزله و بلاهاي ديگر هم ، چيزي نيست مگر گناه .
آيه الله شهرستاني مي فرمودند : تا خوب نشويم و دست از گناهان نكشيم وضع ما همين است ،
اگر صد دام برود ، هزار دام مي آيد .
يك روز سوار ماشيني بودم ، شخصي از دور شانه تخم مرغ را به من نشان داد و با حالت اعتراض گفت : دانه اي شش تومان ، من هم گفتم تا خوب نشويم وضع همينه .
چرا با انقلاب بد هستي ، چرا ناراحت مي شوي و به دولت فحش مي دهي …
هر بلاي بر سر ما مي آيد نتيجه عمل ما است ، مدركش هم قرآن است : ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم ؛ هيچ بلا و مصيبتي به شما نمي رسد مگر اينكه خودتان باعث آن بوده ايد .
و باز خداوند متعال مي فرمايد : و لو انّ اهل القري امنوا واتّقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض ؛ اگر اهل شهرها ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند ، ما نعمتها و بركتها را ، از آسمان و زمين براي آنها جاري مي كنيم . “96،اعراف”
اگر كسي واقعا بنده خدا باشد و گناه نكند ، علاوه بر اينكه رزق و روزي او را مي رساند ،
بلكه چشم و دل او سير و نسبت به آنچه كه دارد قانع مي سازد و اگر اين روش عبوديت
و بندگي و اطاعت را ادامه دهد صفات خدايي را هم كسب مي كند .
برخوردار فريد،شاکر ، آداب الطلاب ،ج1 ، ص392-390
سلسله مباحث حوزوي توسط آيت الله مجتهدي تهراني
هر كس به خدا دل نبندد، حسرت دنيا او را از پاى در مىآورد و
هر كس نعمت خدا را تنها در خوردنيها و نوشيدنيها ببيند،
دانشش كم و عذابش نزديك است.
وَ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلىَ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنهُْمْ زَهْرَةَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنهَُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيرٌْ وَ أَبْقَى“ا31 طه”
هرگز چشم خود را مدوز به نعمتهاى مادى كه به گروه هايى از آنها داده ايم كه اينها شكوفه هاى زينتهاى زندگى دنياست و براى آن است كه آنان را بيازمائيم و روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است.
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ… يعني: نگاه كردن طولانى است كه به سبب نيكو شمردن و اعجاب و آرزوى اين كه شىء ديده شده كاش براى او مي بود دلش نمي خواهد ، نگاهش را از آن بردارد.
كنايه است از شدت علاقه و محبت به آن
زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا… خرمى و تازگى و منظره هاى جالب و ديدنى زندگى دنيا، نبايد ترا مشغول و خيره گرداند.
در اينجا يك سؤال مطرح مي شود، و آن اينكه چرا خداوند حكيم در دنيا اين همه ثروت و اموال را در اختيار كفار قرار مي دهد. آيا اين عمل باعث نمي شود كه مسلمين اغفال شوند، و گمان كنند كه حق با كفار است؟
پاسخ اين اشكال را در جمله بعد مىدهد كه ميفرمايد:
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ… اين نعمتهاى گوناگون و جالب و خيره كننده را به ايشان داده ايم كه ما به اين وسيله آنها را (در دنيا) بيازماييم، يا در آخرت به سبب لذتهاى (نامشروع دنيوى) كيفرشان كنيم.
آنها را در معرض امتحان قرار دهيم. و آنچه هستند در مورد عمل به حق و اداى حقوق، آشكار شوند.
و چون آنان فريفته مزخرفات دنيوى مي شوند و از عهده امتحان بر نمي آيند پس مستوجب دوزخ خواهند شد.
سر انجام: هم از دنيا بى بهره، و هم از آخرت نا اميد مي گردند. و اين عمل نه تنها باعث اغفال مسلمانان نمىشود؛ بلكه موجب هدايت و عبرت و هوشيارى ايشان خواهد شد.
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
اگر دنيا نزد خداوند به اندازه بال مگسى ارزش داشت،
به كافر شربتى آب هم نمي داد.
ايمان و كفر-ترجمه الإيمان و الكفر بحار الانوار،ج2 ،
نرم افزار گنجينه روايات 570
وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى… آنچه روزى فرموده تو را پروردگار تو از هدايت و رسالت و علوّ درجه و تقرب بر جميع انبيا و ساير امت، بهتر و پاينده تر است از مال هاى فانى بي اعتبار ايشان، زيرا روزى تو حلال و بي رنج است و لكن اموال آنها غالبا حرام و با وزر است.
نكته :
چون پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هيچگاه فريب مال دنيا و مزخرفات و زرق و برق آن را نمي خورد. و چشمى به اموال و ثروت احدى نمي دوخت پس معلوم مي شود:
منظور از معنى و محتواى اين آيه: عموم مسلمانان گذشته و آينده مىباشد.
يعنى : اى مسلمين! مبادا به اين مال و منال دنيوى كه ما به اصناف و گروه هائى از كفار داده ايم چشم بدوزيد! چرا كه مال و منال دنيوى همچون شكوفه اى هستند كه زرق و برقش محدود و موقت و بى دوام است “زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا” چرا كه شكوفه ها با آن همه لطافتى كه دارند به اسرع وقت پژمرده و پلاسيده و نابود مي شوند.
در كافى شريف- حضرت باقر “عليه السلام” فرمايد: بر تو باد دورى از اينكه بلند كنى چشم خود را بر كسى كه فوق تو باشد در دنيا، پس آرزو كنى حال او را و راضى نشوى به آنچه خدا عطا فرموده تو را و شكر او را به جا نياورى.
پس كافى است تو را به آنچه خداى عزّ و جلّ به پيغمبر خود فرموده «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ» «55و85 توبه». و فرمود «و لا تمدّن عينيك الى ما متّعنا به ازواجا منهم …»
“نرم افزار جامع التفاسير شيعه”
و سئل عليه السّلام عن الخير ما هَوفقَالَ لَيْسَ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ- وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ
يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ عَمَلُكَ- وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ- فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ
اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ
از على- عليه السّلام- پرسيدند: خير چيست؟
فرمود: خير اين نيست كه مال و فرزندت بسيار شود ؛ بلكه آن است كه علمت زياد و عملت كامل گردد، و خداوند به عبادت تو مباهات كند؛ اگر خوبى كنى سپاس خدا گزارى و اگر بد كردى توبه نمايي
تحرير المواعظ العددية، ص: 181 ترجمه:نصايح، ص: 83
نرم افزار گنجينه روايات
سعدی در شیراز در میان خاندانی که از عالمان دین بودند ولادت یافت. سعدی از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت؛ ولی در کودکی یتیم شدو ظاهراً در حضن تربیت نیای مادری خود که بنابر بعضی اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطب الدین شیرازی بوده، قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت.
به راه راست توانی رسید در مقصود
تو راست باش که هر دولتی که هست تو راست
تو چوب راست بر آتش دریغ میداری کجا به آتش دوزخ برند مردم راست
سعدی پس از سفرهای بسیار به شیراز بازگشت و تجارب خود را به نگارش در آورد این شاعر گرانمایه در سال 655 هجری زیباترین و لطیفترین شعرهای خود یعنی بوستان را در ده باب سرود و در آن به مهمترین مسایل اخلاقی و انسانی مانند عدل، احسان، عشق ، تواضع ، قناعت ، شكر و توبه پرداخت.
سعدی همچنین در سال 656 اثر دیگر خود یعنی گلستان را به رشته تحریر در آورد كه آمیزهای از نظم و نثر و مجموعه حكایاتی است كه سعدی موضوع آن را تجربه كرده یا ساخته ذهن او است.
آرامگاه سعدي در ابتدا بقعه و باغي داشت و از يك ساختمان ساده و دو طبقه آجري مركب از چند اتاق تشكيل شده بود و قبر سعدي در درون معجري چوبي قرار داشت. در زمان كريم خان زند و در سال 1187ه.ق ضمن اقدامات عمراني در شيراز آرامگاه اين بزرگوار بازسازي شد.
آن شب که تو در کنار مایی روزست و آن روز که با تو میرود نوروزست
دی رفت و به انتظار فردا منشین دریاب که حاصل حیات امروزست
امید خلق برآور چنانکه بتوانی به حکم آنکه تو را هم امید مغفرتست
که گر ز پای درآیی بدانی این معنی که دستگیری درماندگان چه مصلحتست