لینک ثابت
شیوه های مهر ورزی به کودکان
بوسیدن فرزند
ابراز محبت به کودکان شیوه های گوناگونی دارد،بهترین آنها درآغوش گرفتن،نوازش کردن،سخن گفتن ملایم ودلپذیز
،بازی بافرزند وبوسیدن اوست.
پیامبرفرمود:
فرزندان خود راببوسید،زیرا به هر بوسه ای رتبه ای است در بهشت وفاصله دو رتبه از یکدیگر پانصد سال است.
مشاهده شده در کتاب حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت علیهم السلام/محمد جواد مروجی طبسی/ص70
اذا أراد الله بعبد خیرا
زهده فی الدنیا و فقهه فی الدینو بصره عیوبهاو من أوتیهن فقد أوتی
خیر الدنیا و الاخرة .
امام جعفر صادق (علیه السلام) :
چون خدا خیر بنده ای را خواهداو را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 196
سوال
با توجه به اینکه نماز خواندن واجبی است بر عهده تمام مسلمانان، من به این نتیجه رسیده ام که من و بسیاری از مسلمانان در این زمینه کوتاهی کرده ایم و مقصریم. من تازه مسلمانم و زبان عربی زبان مادری من نیست و نماز به زبان عربی آن تأثیری که دعا به زبان خودم در قلب من می گذارد ندارد. به یاد آوردم که بسیاری از دوستان من با سرعتی بیش از سرعت نور نماز می خوانند. پسر بزرگم که سالها از ما دور بوده روزی به من گفت که چرا مسلمانان همیشه در پنج نوبت با یک سری لغات مشخص بدون تغییر در آن خدا را عبادت می کنند. قرآن می گوید مردم نماز بخوانند اما نمی گوید که چرا باید نماز بخوانند. من به عنوان یک مادر فوری گفتم که این عربی و یک شکل بودن نماز موجب وحدت است، علاوه بر آنکه آنچه پیامبر (صلی الله علیه وآله) گفته فرمان خدا بوده و ما باید اطاعت کنیم، ولی هنوز مطمئن نیستم که او را قانع کرده باشم. چرا این اعمال خاص عبادی و الفاظ ویژه در هنگام نماز بر مسلمانان واجب شده و فقط صرف دعا واجب نشده. در حقیقت من می خواهم نمازم را به گونه ای بخوانم که مجبور نباشم و از ترس جهنم نباشد. من دوست دارم منتظر وقت اذان باشم نه اینکه به هنگام اذان ناراحت از خواب خود باشم و یا نمازم را برای آخر وقت بگذارم…
پاسخ
در پاسخ به سؤالهایی که نوشته بودید لازم است ابتداً ما تصور روشن و صحیحی از مفاهیمی مانند عبادت، نماز و دعا داشته باشیم.
عبادت به معنای اظهار ذلت و بندگی در برابر خداوند جهان آفرین است و در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند می فرماید، وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)( سوره ذاریات آیه 56)
و در جای دیگر می¬فرماید: وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ .. (سوره نحل آیه 36)
“ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید ..”
عبادت، گونه های متعددی دارد و هر کسی به طریقی می تواند با گفتار یا کردار خود، بندگی حقیقی خود را نمایان سازد، و البته در میان گونه ها و مصادیق عبادت، نماز از برترین و بارزترین آنها و از مهمترین سفارش¬های انبیاء بوده است، نماز، یاد خدا، اهرم استعانت در غم¬ها و مشکلات، نور چشم پیامبر عزیز، داروی تکبر، پرچم و نشانة مکتب اسلام و بلکه پایه و اساس دین است.
نماز مانند سایر عبادت¬ها مراتبی دارد که بالاترین و کاملترین مرتبه آن را در نماز انبیاء و اولیاء می شود مشاهده کرد. چنانچه نماز همراه با آداب و شرایطش بجا آورده شود بدون شک تاثیرات شگرفت خود را در جسم و بدن بنده نماز گزار خواهد گذاشت و چنان می شود که خداوند متعال می فرماید:اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ.( سوره عنکبوت آیه 45 )
آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
تحصیل چنین مرتبه ایی با کسب معرفت نسبت به خداوند متعال، مفهوم نماز و اهمیت آن رابطه مستقیمی دارد. اگر بنده بداند در حقیقت در مقابل چه کسی ایستاده است و چه عبارت¬هایی را دارد ادا می کند به یقین دیگر از نماز احساس کراهت و خستگی نمی کند.
نوشته اید که از دعا لذتی می برید که … از شما می پرسیم که همین دعا را مگر نمی شود به هر زبانی که نمازگزار اراده کند در نماز بیان کرد؟ شما می توانید از هر دعایی که از آن لذت می برید در نماز و در قنوت بخوانید ولو با زبانی غیر از عربی.
در مورد اینکه چرا باید نماز را به عربی خواند؟ علاوه بر پاسخی که خود آن به واقفید و بدان اشاره داشته اید باید به مضامین عالی و الهی نماز و لطافت خاص آنها که بصورت کامل، واژگان زبانهای دیگر این ظرفیت را ندارند که آن را منعکس کنند اشاره کرده و این نکته بر آگاهان پوشیده نیست. علاوه بر آن، نماز، عبادت است و در عبادیات ما قائل به توقیف هستیم یعنی عبادت را آنگونه که خدا و رسولش برایمان گفته اند باید بجا آوریم و احدی را یارای پس و پیش کردن آن و یا ایجاد تغییر در آن نیست.
اما اینکه گفتید: عده ای با سرعت نور نماز می خوانند، اینها در واقع حالت ظاهری نماز را بجای آورند و از آن استفاده معنوی را نخواهند داشت. کسی که با توجه نماز بخواند قطعاً اثرات آنرا خواهد دید.
مشاهده شده درحوزه نت
موانع اجابت نیایش
یکی از عوامل روشنایی جوامع اسلامی، دعا و نیایش است که همواره باعث طراوت، شادابی و امیدواری این جوامع بوده است.
شناخت شرایط اجابت دعا از سویی و معرفت نسبت به موانع اجابت از سوی دیگر، در حیات این سنت ارزشمند مؤثر است.
اگر چه «نیایش» در هر شرایطی دارای نتیجه ای است، ولی اگر خواسته باشیم در حد کمال، دارای نتایج مورد نظر باشد، می بایست علاوه بر در نظر داشتن شرایط و آداب آن، به موانع و اموری که ممکن است دعا را از اثر بخشی حقیقی دور کند توجه کافی داشته، در حد امکان در رفع آن ها کوشش کنیم.
در این نوشته ی کوتاه به بخش دوم، یعنی موانع اجابت دعا، اشاره ای گذرا خواهیم نمود. قبل از شمردن موانع اجابت دعا، مناسب است سخنی ارزشمند را از کتاب شریف «المیزان» نقل کنیم، که فرموده است:
«درخواست حقیقی - با زبان فطرت - همیشه با اجابت همراه بوده و از آن تخطی و تخلف نمی کند و دعاهایی که به اجابت نمی رسد، فاقد یکی از این دو امر است:
1.یا در خواست حقیقی در آن ها نیست، بلکه به واسطه ی روشن نبودن مطلب برای دعا کننده - به اشتباه - امری را خواستار می شود و یا چیزی را می خواهد، که اگر بر حقیقت امر مطلع می شد، نمی خواست؛ برای مثال، دعا کننده کسی را مریض پنداشته و شفای او را از خدا می خواهد، در صورتی که عمرش تمام شده، شفای مرض در آنجا مورد ندارد، بلکه باید زنده کردن او را از خدا خواست و او چون از زنده شدن مرده به واسطه ی دعا مأیوس است، به طور حقیقی آن را خواستار نمی شود و البته اگر کسی مانند پیامبران، چنین امیدی داشته باشد و دعا کند، مستجاب خواهد شد.
2.یا اینکه سؤال و درخواست هست، ولی - به طور واقعی - سؤال و درخواست از خدا نیست؛ مثل اینکه کسی حاجتی را از خدا بخواهد ولی به سبب های عادی - یا امور وَهمی که گمان دارد امرش را کفایت می کند - دل بسته باشد. در این صورت خواستن به حسب حقیقت از خدا نیست؛ زیرا خدایی که دعاها را مستجاب می کند، کاری را با شرکت اسباب و اوهام انجام نمی دهد. پس، این دو دسته از دعا کنندگان، گرچه با زبان، دعای خالص می کنند، ولی در دلشان چنین نیست.¬»( المیزان، ج 2، ص 43، با تصرف)
مشاهده شده در حوزه نت
سوال
راهکارهای عملی برای اشتیاق و لذت بردن ازعبادت و جلوگیری از اشتیاق به گناه چیست ؟ اگر منبع خاصی دارید معرفی کنید.
پاسخ
در مورد مسئله ای که طرح فرموده اید نکاتی را به اختصار بیان می کنیم:
1. محبت و علاقه فرع بر معرفت و آگاهی است ما هرگز از یک شیء مجهول لذت نمی بریم و تا آن را نشناسیم نمی توانیم بدان ابراز علاقه یا نفرت کنیم. پس این یک معادله منطقی است که ما هر چه معرفت و آگاهیمان به امری بیشتر شود نفرت یا محبت ما نسبت به آن بیشتر خواهد شد. البته ممکن است این آگاهی منطقی و یا احساسی و یا عرفانی باشد. و با این حساب ما هر چه معبود را بهتر و بیشتر بشناسیم و با صفات رحمانیت و رحیمیت و نعمت بخشی او آشنا شویم، محبت او و به تبع محبت در ارتباط با او در ما بیشتر می شود.
2. ایجاد محبت در قلب آدمی از اموری است که ممکن است حاجتمند یک فرآیند زمان دار باشد و نباید توقع داشت که یکباره برای ما معرفت واقعی حاصل شود یا یکباره، ما دلداده حقیقت و شیفته و واله معبود شویم. بلکه فرآیند تکاملی این معرفت و محبت باید به طریق منطقی طی شود.
3. برای ایجاد معرفت و به تبع آن محبت به یک محبوب، این ذهن تنها نیست که باید فعالیت کند، بلکه لازم است که آدمیان به لحاظ عملی هم متحمل اعمالی بشوند و به اصطلاح خود را از ناپاکی ها و رذایل پاک کند و در این راه باز از افراط و تفریط اجتناب کند. هوسهای سرکش و میلهای پایان ناپذیر نفس، موانع جدی و سترگی هستند که ما را از نیل به مقصود باز می دارند و مبارزه و تنش با این میلها است که در فرهنگ اسلام به جهاد اکبر معروف است در حالی که به جنگیدن در زیر سایه شمشیر و تیر و به کام خطر رفتن، جهاد اصغر (کوچکتر) می گویند.
4. حقیقت آن است که همه محبتهای آدمی جز برای معبود نیست و این تنها اشتباه در مصداق است که ما این میل و محبت را هزینه دیگران می کنیم. عارف و سالک تمام، جناب محی الدین عربی جمله ای دارد می گوید که “ما احب احد غیر خالقه و لکنه تعالی احتجب تحت زینب و سعاده و غیر ذلک. یعنی احدی جز خالق و آفریننده خود را دوست ندارد و لکن حضرت حق در پس حجاب و پرده زنان و غیر زنان نهان شده است. یعنی این علاقه ها عین علاقه به خداوند است و کار انبیاء هم این است که مصداق اصلی و صحیح محبوب را به ما نشان می دهد تا مظهر با ذات اشتباه نشود.
5. کتابهایی که برای مطالعه مفید است: تفسیر سوره حمد امام خمینی (قدس سره الشریف) معراج السعاده مرحوم نراقی (بخش مربوط) و روح مجرد علامه سید محمد حسین طهرانی (ره) و آداب الصلوه امام خمینی (پرواز در ملکوت با شرح آقای سید احمد فهری) راز نماز محسن قرائتی و مثنوی مولانا و اشعار حافظ و هر آنچه که معرفت آدمی را تکمیل و نفس او را تزکیه و ذوق او را تلطیف می کند.
6. راه جلوگیری از گناه همانا معرفت به حقیقت گناه است که سم مهلکی است که آدمی آن را می پسندد. کار شیطان و نفس دعوت و تزئینی است، اشیاء و امور زشت را زیبا جلوه داده و آدمی را به سوی آن وسوسه می کند تا این سم در زرورق را میل کند. البته طبیعی است که انسان در برابر بعضی از این وسوسه ها تاب نمی آورد و می لغزد ولی راه آن نه نومیدی و نه بی تفاوتی است، بلکه راه آن توبه و استغفار است و مادامی که گناه شغل انسان نشده و تنها استثنائاً از او صادر می شود نه قاعدتاً، می توان امید داشت که با استغفار و توبه راه حقیقت را زودتر بدست آورد و از اوساخ و نکبت گناه به دور ماند.
7. چنانچه کراراً بیان شد همه این امور نیازمند حوصله و تمرین هستند چنانچه یک ورزشکار باید طی سالها تمرین و ممارست دارای ماهیچه های قوی و نیرومند شود یک انسان متقی هم باید با حوصله و تمرین طی سالهایی دارای تقوای نیرومند و صیانت نفس گردد و تعجیل و توقع بی جا موجب نومیدی و انحراف می شود.
مشاهده شده درحوزه نت