کسی که حلم ندارد، از باطن انسانی محروم است.(قسمت دوم)
انسانی که حلیم نیست با خودش نمیتواند کنار بیاید و در نتیجه، با دیگران هم نمیتواند کنار بیاید. و از دست خودش دائماً کلافه است. همین وضع روحی بیمارگونه، موجب می شود که با دیگران هم نتواند کنار بیاید. زیرا بخاطر نداشتن صفت انسانی حلم،در ارتباط با دیگران، دائما تنش و تشنج شدید ایجاد میکند.
آن که حلم ندارد، مثل کسی است که بیاختیار زبانش را گاز میگیرد. هر چند نمیخواهد این کار را بکند، اما نمیتواند؛ چون کنترل و مدیریت رفتار خود را هم از دست می دهد.آدمی که حلیم نیست، با خودش کنار نمیآید، یعنی آنقدر «منِ» حیوانی اش وسعت پیدا میکند که در ارتباط با دیگران، در زیر دست و پا له میشود.
حتی اگر کسی وارد بهشت هم بشود، اگر در دنیا اهل حلم نباشد، ممکن است در کنار ائمه باشد، اما نمیتواند وارد جمع های ویژه و مقامات آنها بشود؛ یعنی در بهشت یک مجالس و مهمانیها و جلسات خاصی هست که مال نمره بالاهاست. درست است که همه در بهشت هستند، اما اصلا این دو طبقه یعنی افراد حلیم و کسانی که حلم ندارند، قابل مقایسه نیستند.
بردبارى، پرده اى پوشنده است که انسان را از هیجانات زندگی محافظت می کند.
«غطاء ساتر یعنی پرده پوشاننده»، یعنی حلم، آدم را از اینکه به هیجانات جهنمی مبتلا شود و عیوبش آشکار شود، میپوشاند. مثلاً ممکن است انسان در خانه با پدر و مادر، همسر، عروس و داماد یا فرزندش درگیر شود یا یک حرفی پیش بیاید که هیجان او را بگیرد و به قهر کردن یا شکستن چیزی یا تند حرف زدن منجر بشود، در این مواقع، انسان نیاز به حلم دارد. همین حلم است که مثل پرده ای بر این عیوب نما می افتد و آنها را می پوشاند.
انسان باید بتواند با حلم جلوی هیجانات خودش را بگیرد. ما باید این را بر خودمان واجب کنیم. مثل یک سلسله کارهای طبیعی که همیشه انجام میدهیم، از جمله: نماز خواندن، تمیزی و نظافت بدن و… این را باید بر خود واجب کنیم که خود را متصف به صفتی کنیم که در مقابل هیجانات، خود را نگه داریم.
من قبل از اینکه بخواهم همسر کسی بشوم، قبل از اینکه بخواهم وارد ارتباطات با کسی بشوم یا وارد فعالیت اجتماعی، سیاسی، هنری و فعالیتهای دیگر بشوم، اگر حلم نداشته باشم، مثل یک شیشه ای هستم که وسط یک جایی که صدها سنگ متحرک هست، قرار بدهند و اینها موجب شکسته شدنش می شوند. حلم پرده ی پوشانندهای است که انسان را محافظت میکند؛ یعنی شخص میداند که قرار است وارد ارتباط و فضایی بشود که نباید سنگینی و آرامش و سکون خودش را از دست بدهد.
ادامه دارد…