کرامات علما
نه، وفات نکرده است!
مرحوم آقا سید ابوطالب یکی از علماي اراك به مکه رفته بود، خبر وفاتش به مردم اراك رسید، مسجدها و تکیه ها را سیاه
پوش کردند و عزاداري نمودند، و مجالس ختم براي ایشان گرفته شد. شخصی نزد مرحوم آقا نور آمد - همان کسی که
استادش مرحوم نراقی درباره ي او فرموده بود: مجتهد، تنها شهید اول - رحمه الله - است و من و تو. - و خبر وفات
مرحوم ابوطالب را به ایشان داد، ایشان دست روي پیشانی گذاشت و سر به زیر انداخت و بعد از مقداري تامل فرمود: نه،
وفات نکرده است. گفتند: آقا چه می فرمایید؟ خبر قطعی است، تمام شهر سیاه پوش است، و مردم براي او مجالس ختم و عزا
برپا کرده اند. بار دیگر سر به زیر انداخت و توجه و تاملی نمود و سر برداشت و دوباره فرمود: وفات نکرده. عرض شد: شما از
کجا خبر می دهید؟ فرموده بود: وقتی یکی از اعاظم از دنیا می رود، فرشته اي به تمام جاها خبر می دهد و صداي او شنیده
می شود، و من صداي آن را نمی شنوم، و اکنون خبر و صدایی نمی آید. اگر ما پیرو علما بودیم، چنین بلاها به سر ما نمی
آمد، یا اگر می آمد مثل جناب میثم بودیم که هر چه بلا به سرش می آمد ایمانش قوي تر می گردید، بدون این که
دست از ولایت بردارد، و حاضر نشد که حتی زنده بماند و براي این جهت هم تقیه نکرد! بلاد شیعه پر بود از این گونه علما
آیا ما قدردان
آن ها بودیم که از میان ما لا الی بدل رفتند؟! شاید در زمان حیاتشان کسی پیدا نمی شد که از آن ها یک مساله هم
بپرسد! این قدر کتوم و ناشناخته!
مشاهده شده درکتاب درمحضر ایت الله بهجت،محمدحسین رخشاد،ص41