وظیفه انسان در قبال نعمتهای الهی
بیاناتی که حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام در این قسمت از این روایت شریف خطاب به عبدالله بن جندب میفرمایند، ناظر به همین مسایل است. آن حضرت در این فراز از سخنان خود با اشاره به این مطلب میفرمایند، کسی که خداوند دین حق را به او شناسانده و او را هدایت کرده و به رشد رسانیده و عقلی به او داده که بتواند به وسیلهی آن نعمتهای خدا را بشناسد و او را از علم و حکمت بهرهمند ساخته تا بتواند کارهایش را با تدبیر انجام دهد؛ باید شکرگزار خدا باشد و دربارهی نعمتهای خدا بیندیشد و کفران نعمت ننماید و همواره روح اطاعت از خدا و ترک گناه و معصیت در او وجود داشته باشد: و الواجب علی من وهب الله له الهدی و اکرمه بالایمان و الهمه رشده و رکب فیه عقلا یتعرف به نعمه و آتاه علما و حکما یدبر به امر دینه و دنیاه ان یوجب علی نفسه ان یشکر الله و لا یکفره و ان یذکر الله و لا ینساه و ان یطیع الله و لا یعصیه.
امام صادق علیهالسلام در این بیان، به سه فضیلت اخلاقی اشاره میکنند که برای نیل به کمالات انسانی جنبهی کلیدی دارند؛ یعنی با انجام دادن آنها، انسان به فضایل اخلاقی دیگر نیز دست مییابد. اول، تقویت روحیهی شکرگزاری و حقشناسی است. کسی که نسبت به خدمت کوچک انسانهای عادی حقشناسی میکند، چگونه حاضر است از کنار نعمتهای بینهایت الهی بیتفاوت بگذرد؟! دوم این است که انسان همیشه و در همه حال یاد خدا باشد. خلق سوم نیز این است که انسان نسبت به ولی نعمت خود فرمان بردار و مطیع بوده، مرتکب عصیان و گناه نشود.
حضرت در ادامه به بیان چگونگی متخلق شدن انسان به این سه خلق کلیدی میپردازند و میفرمایند: للقدیم الذی تفرد له بحسن النظر و للحدیث الذی انعم علیه بعد اذ انشأه مخلوقا و للجزیل الذی وعده و الفضل الذی لم یکلفه من طاعته فوق طاعته و ما یعجز عن القیام به و ضمن له العون علی تیسیر ما حمله من ذلک و ندبه الی الاستعانة علی قلیل ما کلفه و هو معرض عما امره و عاجز عنه قد لبس ثوب الاستهانة فیما بینه و بین ربه متقلدا لهواه ماضیا فی شهواته مؤثرا لدنیاه علی آخرته و هو فی ذلک یتمنی جنان الفردوس… مضمون سخنان حضرت امام صادق علیهالسلام در این قسمت از حدیث شریف این است که انسان باید دربارهی نعمتهایی که خداوند به او عطا کرده است بیندیشد. نعمتهای خداوند سه دستهاند: یک دسته، نعمتهایی است که مربوط به پیش از تولد انسان میشود. دستهی دوم، نعمتهایی است که خداوند در این دنیا به بندگان خود مرحمت میکند و دستهی سوم، نعمتهایی است که خداوند وعدهی آنها را در روز قیامت داده است. شرط رسیدن به نعمتهای اخروی، اطاعت از دستورات الهی است. البته این تکالیف، فوق طاعت و توان انسان نیست و تکالیفی که دین اسلام بر عهدهی مسلمانان گذاشته، دستورات و اعمال سادهای است که همه میتوانند آنها را انجام دهند. علاوه بر این که در صورت پیش آمدن عسر و حرج، همان تکلیف آسان نیز از گردن انسان ساقط میشود: و ما جعل علیکم فی الدین من حرج. [حج/ 78].
خداوند حتی در انجام دادن همین تکالیف آسان نیز انسان را تنها نگذاشته و ضمانت فرموده که در صورت کمک خواستن انسان، او را یاری رساند: و ندبه الی الاستعانة علی قلیل ما کلفه اما انسان با این که غرق در نعمتهای الهی است ناسپاسی میکند: ان الانسان لظلوم کفار. [ابراهیم/34] انسان از امر و نهیهای الهی غافل است و آنچه را که مربوط به ارتباط او با خدا است سبک میشمارد و آن قدر تابع هوا و هوس و نفس خود است که از نعمتهای خداوند و تکالیفی که بر عهدهی او گذاشته شده غافل است. او میخواهد به کمالات عالیه و مقام قرب الهی برسد، اما حاضر نیست به شرایط آن تن دهد و در پی آن است که نعمتهای اخروی را آسان و رایگان به دست بیاورد!
صفحات: 1· 2