برگی از زندگی بزرگان(سروی مازندرانی)
11 مرداد 1395
محمد صالح بن احمد سروی مازندرانی ، در دوران نوجوانی به مرحله بالائی از فضل و دانش رسید و کتاب ارزشمند ((معالم الاصول)) را در همان روزهای نوجوانی توضیح و شرح داده است .
او در شدت فقر و تنگدستی میزیست ، پدرش به علت فقر و ناداری به او گفت :
خودت باید شغلی را پیدا کنی ، تا مخارج زندگی و تحصیل خویش را به دست آوری .
زیرا پدرش از اداره زندگی و تحصیل فرزندش ناتوان بود . محمد صالح ناچار از مازندران به اصفهان هجرت کرد و در یک مدرسه علمیه ساکن گردید . حقوقی که از محل موقوفه مدرسه ، به طلاب میدادند ، به اندازهای نبود ، که مخارج زندگی ساده او را تأمین نماید . محمد صالح حتی برای مطالعه در شب ، وسیله روشنائی نداشت ، ناگزیر در تمام دوران تحصیل ، به دستشوئی مدرسه میرفت و از نور چراغ دستشوئی ، برای مطالعه استفاده میکرد .
سروی مازندرانی خودش میگوید :
زندگی من برای طلاب علوم دینی ، از جانب پروردگار عالم ، حجت و شاهد زندهای بود ، زیرا در میان طلاب فقیر و تهیدست ، کسی از من فقیرتر نبود . مدت زیادی از زندگی من گذشت و جز چراغ دستشوئی ، وسیله روشنائی دیگری ، برای مطالعه نداشتم . در مورد درک و حافظه هم ، از همه بدتر بودم ، به طوری که کسی از من کند ذهنتر وجود نداشت ، گاهی راه خانه را گم میکردم و یا اسم بچههای خودم را فراموش مینمودم ! اما طولی نکشید ، که سروی مازندرانی در سایه دقت برای فهمیدن درس و تصمیم جدی برای آموختن علم به مدارج علمی بالائی دست یافت ، تا آنجا که او را فخر المحققین لقب دادند .
منبع: داستانهای کودکی مردان بزرگ ، ص 104 .