نقد انیمیشن رالف خرابکار (قسمت چهارم)
در سیر انیمیشن و بعد از معرفی دو سرزمین با نماد های خاص از دو تفکر متفاوت و به دست آوردن مدال قهرمانی توسط رالف، وی به طور ناگهانی و با یکی از ویروس های بازی وظیفهی قهرمان به سرزمین پر زرق و برق و آبنباتی شکر شتاب وارد میشود.
سرزمینی ثروتمند و سرشار از منابع که در ابتدای ورود رالف به آن این موضوع به خوبی به چشم میخورد؛ این سرزمین بر خلاف دو سرزمین قبلی دارای حاکمیت فردی، توسط پادشاهی به نام سلطان نبات (King Candy) اداره میشود،؛ سلطانی غاصب و فریبکار با چهره ای دلقک گونه که خود با نفوذ از سرزمین دیگری به حکومت در بازی شکر شتاب دست پیدا کرده است؛ سلطان نبات با ورود به به این سرزمین و دستکاری هسته بازی، خود را به جای پادشاه واقعی که ونلوپه است جا زده است.
در ابعاد استراتژیک، سازندگان انیمیشن رالف خرابکار این سرزمین را به نمایندگی از کشورهای پادشاهی و دیکتاتوری اعراب بازسازی کرده اند؛ سزمینی که سرشار از منابع و ثروت میباشد که در جایگزینی با نفت، آن را با تصویر سازی توسط نبات و شکلات های رنگین به مخاطب خود القا کرده اند.
مقوله قدرت نرم و سبک مدیریت بر توده های مردم در سرزمین سلطان نبات از دیگر مواردی میباشد که کارگردان فیلم به آن توجه ویژه ای کرده است؛ سلطان نبات برای حکومت بر مردم نیاز به اغواگری و اقناع آن ها دارد به این دلیل او با پاک کردن حافظه مردم و قفل زدن به آن توانسته است بر مردم حکومت کند و تمامی سرزمین شکر شتاب را زیر سلطه خود قرار دهد بدون آنکه کمترین نارضایتی و شکایت از سوی مردم این سرزمین به وجود آید.
وی موفق به حکومت بر مردم شده است زیرا توانسته است بر ذهن های مردم تفوق پیدا کند که این مبحث در حوزه جنگ نرم از پیچیده ترین تعریف های اقناع گرانه محسوب میشود؛ از طرفی دیگر سلطان نبات صاحب اصلی این سرزمین را که ونلوپه میباشد گوشه گیرکرده و از او در میان مردم چهره ای منفی درست کرده است به تصویر کشیدن قدرت نرم و اغوا گری توسط سلطان نبات به خوبی توسط سازندگان فیلم به نمایش درآمده است اما مسائل محتویی در این سرزمین محدود به قدرت نرم نمیباشد.
به هنگام ورود رالف به سرزمین شکر شتاب، او با خود ویروسی را از سرزمین وظیفهی قهرمان وارد میکند که در صورت عدم پیدا شدن آن، ویروس شروع به تخم گذاری کرده و در نهایت موجب نابودی کل سرزمین شکر شتاب می شود، همین امر بهانه میشود تا فرمانده کالهون که نمادی از اندیشه غرب می باشد به همراه فلیکس، سنبلی از تمدن شرق برای کمک به رالف و نابودی ویروس ها وارد شکر شتاب شوند.
شاید بتوان اصلی ترین پیام کارگردان و القای آن به مخاطبان کودک و بزرگسال این انیمیشن را سکانس ورود نمایندگان این دو تفکر به سرزمین پادشاهی دانست، ویروس هایی که با ایجاد تهدید برای مردم شکر شتاب حکم تروریست ها را دارند موجب شده است.
کالهون به عنوان سربازی از تمدن غرب به همراهی فلیکس تعمیر کار، برای ایجاد ثبات و تعادل و حفظ سرزمین مردم شکر شتاب از دست تروریست ها به این سرزمین ورود کنند و همین تصویر سازی ماهرانه القایی غیر مستقیم را در ضمیر نا خود آگاه کودک بنشاند؛ کودکی که با این تصویر سازی ها بزرگ میشود در آینده حمله نظامی آمریکا به سرزمینی پادشاهی، دیکتاتوری و یا هر سرزمی ندیگری که مورد خصم آمریکا واقع شده است، در ضمیر وجودیش توجیه شده است و کودک از هم اکنون در خود اعتماد به تصمیمات مدیران کلان آمریکایی و به طور کلی تمدن غرب را بدون چون و چرا میپذیرد؛ به تصویر کشیدن سلطان نبات ظالم که در انتهای فیلم با ویروس ها یا همان تروریست ها تلفیق می شود القایی منفی از این سرزمین را در ذهن کودک می نشاند.
پایان قسمت چهارم