مواجهه با نسل جدید؛ زبان مشترک وجود ندارد
میزان زیاد اطلاعات هرچند ناقص شیوه پذیرش آنها را تغییر داده است وعدم درک این موضوع سبب شده است تا بین دو نسل زبان مشترکی که بتواند تجربیات را منتقل کند وجود نداشته باشد. لاتقسراولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندانتان را برآداب خود مجبور نکنید؛ چرا که آنها برای– آینده و – زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند . امیرالمومنین علی (علیه السلام ) در روزگار ما عوامل متعددی سبب شده است تا تغییر نسلها با سرعت بیشتری صورت پذیرد وتفاوت بین آنها نیز معنادار شده باشد به گونهای که عدهای آن را چشم یک بحران نگاه میکنند و بسیاری دیگر اگرچه آن را بحران نمیخوانند اما هراس زیادی از آن دارند. به راستی آیا در همه روزگاران تغییر نسل همین اندازه مردم جامعه را دچار مخاطره میکرده است؟ از حدیث بالا برداشت میشود که در روزگار امیرالمومنین نیز رفتارهایی وجود داشته که نشان میداده انسانهایی که “امروز” حاصل زندگی آنان است از” فردا"یی که به دست جوانان ساخته خواهد شد در هراس بودهاند وسعی بر آن داشتهاند که نسل بعد را به گونهای تربیت کنند که باورهایی شبیه خودشان داشته باشند. شاید در همه زمانها ترس از تغییر نسل و در هم شکسته شدن سنتها و آداب و رسوم وجود داشته است! ترس از اینکه نسل بعد با آنچه ما ساختهایم چه خواهد کرد؟ آیا فرزندانمان راه ما را ادامه خواهند داد؟ چگونه میتوان آینده همان گونهای رقم زد که ما دوست داشتیم و تصور میکردیم؟ آیا این نسل به آنچه ما برایش گذاشتهایم احترام خواهد گذاشت؟ دقیقا همین ترس است که تعامل بین دو نسل را به چالش میکشد. نسل جدید در آرزوی فردایی نو و نسل قبل در هراس برای از بین رفتن آنچه حاصل عمر اوست. اما در کنار همین ترس امیدی نیز وجود داشته است امیدی که نشان میدهد فردا از امروز بهتر خواهد بود زیرا فرزندان ما حصل زندگی وتجربه ما را دیدهاند و امروز به دنبال آن هستند که فراتر از تجربیات ما حرکت کنند . اگرچه گاهی اوقات ما این ترس خود را از پشت نقاب دین نشان میدهیم و به آن رنگ تقدس و درد دین میدهیم ولی این واقعیت وجود دارد که مهمترین درد ما گذر جوانان از چیزهایی است که ما ساخته ایم. گسترش دین و وسعت دانستههای دینی وتولیدات دین برای زندگی امروز ما نشان از این دارد که هر نسلی تلاش ویژهای برای حفظ و گسترش آن داشته است اگرچه از سوی نسل پیش از خودش متهم میشده. فهم امروز ما از دین الزاما بهترین فهم از دین نیست همانطور که اگر همین فهم را به گذشتگان نشان دهیم هراسی وجود آنها را در بر خواهد گرفت که وای بر دین که شما با آن چه کرداید! گسترش اطلاعات وآگاهیها همیشه منجر به فهمهای جدیدتر شده است. اما آنچه ما امروز با آن مواجه هستیم اندکی متفاوتتر است. شاخصه اصلی روزگار ما ارتباطات است. میزان گسترده ای از اطلاعات وآگاهیها و ارتباط با نقاطی که در گذشته حتی رویای آن هم نبوده است . طی چند دهه گذشته بشر گونهای از ارتباط را تجربه میکند که از پرواز در آسمان دست نیافتنی تر بوده است. بسیاری از نوجوانان وجوانان امروز دوستان در سراسر دنیا دارند که آنها را ندیدهاند و درست نمیشناسند اما اطلاعات و آگاهیهایشان را با هم به اشتراک گذارند و از هم منتفع میشوند. آنچه امروز سبب شده ما در ارتباط با نسل آینده دچار حیرت وسرگردانی شویم این است که پاسخهایی که ما را قانع میکرد برای این نسل قانع کننده نیست. میزان زیاد اطلاعات هرچند ناقص شیوه پذیرش آنها را تغییر داده است و عدم درک این موضوع سبب شده است تا بین دو نسل زبان مشترکی که بتواند تجربیات را منتقل کند وجود نداشته باشد. دسترسی نسل جدید به گستره بیانتهایی از اطلاعات او را از شنیدنها باز داشته است و ارتباطات وسیع او سبب شده ارتباط موثر خود را با نسل قبل از دست بدهد. اما ما نیز نتوانستهایم این روند رو به رشد را آنچنان که باید درک کنیم وخودمان را برای آن آماده کنیم و این عدم درک صحیح شرایط و اقتضائات ما را به سمت نفی و رد حرکت آنان کرده است. نسل امروز محتاج اطلاعات و آگاهی نیست زیرا راه به دست آوردن آن را بلد است. نسل امروز بیش از هر چیز محتاج دیدن و لمسکردن یک الگوی عینی و واقعی برای زندگی خود است. آنچه دینداران ما و کسانی که درد دین دارند از آن غافل هستند. ما بیش از آن که بتوانیم الگویی زیبا برای نسل امروز باشیم به دنبال افزایش اطلاعات و آگاهیهای آنها هستیم یعنی درست همان چیزی که برای نسل امروز جذاب و شیرین نیست زیرا هر روز خود را در مواجه با هجمهای از اطلاعات رنگارنگ میبیند. اما دیدن الگویی برای زندگی بسیار دشوار است. خواندن زندگینامه بزرگان وشنیدن از آنها نتوانسته جای خالی یک زندگی عینی را برای آنها پر کند. به همین سبب است که او در پی اجتماعی میگردد که بتواند الگوی عملی زندگی را به او نشان بدهد. در این میان برخی رفتارهای نسنجیده و از روی شتاب ما کار را دچار گرههای بیشتری نیز کرده است. نبود یک زبان مشترک برای درک تغییر و رفتارهای عجولانه و نسنجیده هراس ما را از آینده پیش رو دو چندان کرده است.