شهید محبت
جان دادن همیشه یک جور نیست. با شمشیر می توان سر کسی را بزنی و او را بکشی. با احسان هم می توان. با عطا و احسان می توانی شهیدش بکنی.
اگر دوست اهل بیت (ع) هستی شهادت را تحویل بگیر که خیلی قشنگ تر از مردن است. آدم یک مرتبه، دو مرتبه یا صد مرتبه می میرد. بعد که دید خیلی خوب است، می گوید: بزن! از من مردن و شهید شدن، از تو هم میراندن و شهید کردن. بزن که وقت آن رسیده است! این را به خالق خودش می گوید: اول مرا بزن! مگر ندیدی روز عاشورا می گفتند: آقا اذن بده به میدان برویم.
دو پسر حضرت زینب (س) آمدند و مقابل حضرت اباعبدالله (ع) ایستادند. حضرت فرمود: آقازاده ها شما برای چه آمددید؟ گفتند: مادرمان گفته است بروید. حضرت زینب دو پسر داشت که به کربلا آورده بود. پدرشان عبدالله جعفر بود. به زینب گفته بود: داری می روی بچه هایت را هم با خودت ببر! بگذار همراهت باشند تا قربانی برادرت شوند.
بچه ها را راهی کرد و حضرت زینب (س) هر دو را قربانی برادر کرد. حضرت مسلم هم همین طور. بچه ها را می دادند. شاهزاده علی اکبر و آقازاده ها هم همه می گفتند: من به میدان بروم.غیر بنی هاشم همه می گفتند : اول ما برویم. از هم سبقت می گرفتند چون شهادت در راه خدا خیلی قشنگ است.
شهید محبت سرو صدایی ندارد. انسان را خیلی مخفی شهید می کند.