زيارت سيد الشهدا از نگاه اباصالح (عج)
eight: normal;” dir="rtl">
مولایم! چگونه می توانی تاب بیاوری این همه سال را و در آرزوی آن باشی تا به خونخواهی حسین (ع) بپاخیزی اما لحظه موعود فرا نرسیده باشد .
موعودم! آن زمان که به زیارت سالار شهیدان می روی، قلبت با کدام ضرب آهنگ صدا می کند حسین مظلوم را؟ نگاهت با نگاه کدام طفلان تشنه خیام حسین گره می خورد؟
می شنوی صدای رقیه را؟ عمویش عباس را می خواند .
حسین چگونه به رقیه بی قرار بگوید ماه بنی هاشم، ساقی خیمه های نور دیگر نمی آید .
مهدی جان! تو می توانی به آنها آب برسانی؟
دستان پر از آب فراتت را به سوی رقیه دراز کن تا این همه بی تابی نکند . هر چند تو هم می دانی که بی تابی او، فراق آن ماه مهربانی ها، عباس است نه تشنه کامی .
یا اباصالح! چه صدای محزونی داری وقتی می خوانی: «سلام بر غریب غریبان سلام بر شهید شهیدان; سلام بر سکونت یافته در کربلا، سلام بر آن گریبان های چاک شده; سلام بر آن لب های خشکیده; سلام بر آن جسدهای برهنه مانده; سلام بر آن پیکرهای تغییر رنگ یافته; سلام بر آن اعضای قطعه قطعه شده!» .
تا به حال زیارت کرده ای سیدالشهداء را با نگاه اباصالح، با زبان حال و احساس او؟ دوست داری تجربه کنی ذره ای از احساس مهدی موعود را وقتی به زیارت امام حسین (ع) می رود؟
پس بخوان زیارتنامه «ناحیه مقدسه » را با یاد حضرت حجت و بالا برو از پله های احساسی که می رساند تو را به منزلگاه غریب غریبان حسین (ع) .
کتاب زیارت ناحیه مقدسه مشتمل بر زیارتی است که از سوی یکی از نواب خاصه حضرت نقل شده است . این کتاب 40 صفحه درشت خط است که آقای حمیدرضا جندقی آن را خطاطی کرده و مؤسسه تحقیقاتی انتشاراتی هلال آن را به چاپ رسانده است .
جلد لیمویی با تذهیب زیبایی که رنگ های آبی و سبز مکمل آن شده اند و حاشیه درون کتاب، لطافت خاصی به این زیارتنامه بخشیده . هر چند که متن زیارت خود زیبنده ترین است .
تو، دوست خوبم می توانی به عنوان هدیه به مادر، پدر، مادر بزرگ و پدر بزرگ از این کتاب استفاده کنی، چون درشت خط بودن آن مناسب حال آنان است .
اگر برایت توفیق حاصل شد و توانستی کتاب را تهیه کنی و دعا را بخوانی، امام زمان را فراموش نکن . حتما برای تعجیل در ظهورش دعا کن . اگر یادت بود، دوستان خودت در مجله موعود جوان را هم دعاگو باش .
با هم بخشی دیگر از زیارتنامه را می خوانیم:
و راه نجات بر تو بستند . نمانده بود تو را یار و یاوری و تو همه چیز را به حساب خدا نهاده، صبر می کردی و از زنان و فرزندان حرمت دفاع می کردی [تا اینکه] اینگونه تو را از اسب سرنگون ساختند و با بدنی سرتاسر جراحت بر خاک افتادی . اسب ها تو را لگدکوب می کردند و تجاوز پیشگان کافر، [پیکر] تو را با شمشیرها ضربه می زدند . عرق مرگ بر پیشانی مبارکت نشست … و تو هنوز گوشه چشمی به سوی حرمت داشتی .
… بار خدایا! مرا از خطا و لغزش ها مصون دار و در رفتار و گفتار به من استقامت بخش . مهلت زندگانیم را وسعت بده . از دردها و بیماری ها عافیتم ده و به حق اولیائم و به فضل و احسانت مرا به بهترین آرزوهایم برسان .
بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و توبه مرا بپذیر . بر اشک هایم رحمت آور ونسل مرا از صالحان قرار بده .