زندگي نامه ميرزا جواد ملكي تبريزي
ميرزا جواد ملكي تبريزي در خانوادهاي با تقوا، پارسا و ثروتمند در شهر تبريز به دنيا آمد. پدرش حاج ميرزا شفيع در ابتدا عامل مضاربه ناصرالدين شاه بود؛ اما موفق شد در محضر مرحوم ميرزا علي نقي همداني مراتب تهذيب و تذكيه را طي كند و از راه گذشته باز گردد.
ميرزا جواد آقا در قم جلسات درس خصوصي و عمومي فقه و اخلاق داشت، سوز و گداز و راز و نياز اين عارف زبانزد خواص است. او را در شمار بكائين عصر خويش دانسته اند. نقل است شبها كه براي تهجد برمي خواست، تا وضو بگيرد چندين بار بر زمين مينشست و مي گريست و آيات آخر سوره آل عمران را با حال عجيبي مي خواند، بارها شنيده شده بود كه در قنوت نمازهاي مستحبي اين بيت را تكرار مي كرد:
زان پيشتر كه عالم فاني شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب كن
آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي در توصيف مجالس آتشين ميرزا جواد آقا مي فرمايند:« چنان بر دلها اثر مي گذاشت كه از اثر صحبت ايشان عده اي غش مي كردند و بيهوش مي شدند.»
در وصف نمازهاي مستانه اش گفته اند نماز صبحش آنقدر طولاني مي شد كه ده دقيقه مانده به طلوع آفتاب به پايان مي رسيد!
از مرحوم حاج آقا حسين فاطمي نقل شده است:« عصر جمعه بود، به من گفتند: آقاي ملكي جوياي حال تو شده، چون مي دانستم كه ايشان بيمار است با شتاب به خدمتشان رفتم، ايشان را ديدم استحمام كرده، خضاب بسته و پاك و پاكيزه در بستر بيماري افتاده و آماده اداي نماز است.در ميان بستر اذان و اقامه گفت همين كه به تكبيرة الاحرام رسيد و گفت: الله اكبر، روح مقدسش از بدن پاكش به سوي عالم قرب پرواز كرد و معني الصلوة معراج المؤمن درمورد او به تحقق پيوست.
(نوشته شده براساس كتاب افلاكيان خاك نشين)