زمینه های داخلی تهاجم فرهنگی
بی توجهی به فرهنگ خودی
هر یک از جوامع انسانی ، فرهنگ خاص خود را دارند ، که طی سالیان متمادی در اثر خاطرات تلخ و شیرین در تاریخ سرزمین آنها شکل گرفته و به صورت فرهنگ آن سرزمین درآمده است که از آن به«فرهنگ خودی» تعبیر می شود.
تا زمانی که فرهنگ خودی به حیات خود ادامه داده و قدرت هضم و دفع تازه های فرهنگ وارداتی را داشته باشد هیچگونه آسیبی نخواهد دید.
در اسلام عنصر مهم«امر به معروف و نهی از منکر» یکی از مصادیق بارزی است که به صورت یک موتور نیرو بخش عمل کرده و به فرهنگ جامعه، پویایی و حیات مستمر می بخشد.
خود باختگی فرهنگی
حالت خود باختگی بیشتر ناشی از«خود کم بینی و احساس حقارت» در قبال پیشرفت و موفقیتهای دیگران است . لذا استکبار جهانی با دست یافتن به پیشرفتهای مادی ، چنین تبلیغ می کند که علّت پیشرفتهای مختلف و شگفت آور جهان غرب ناشی از فرهنگ آنها است.
ج- بی لیاقتی سران حکومتها : شکّی نیست که قدرت و هیأت حاکمه در یک جامعه تأثیر چشم گیری بر فرهنگ آن جامعه دارد . اگر حکمرانان مقیّد و مطیع ارزشهای بومی و دینی جامعه خود باشند به دوام و گسترش فرهنگ خودی کمک بسزایی می نمایند و اگر فاسد و بی لیاقت باشند ، صدمات جبران ناپذیری بر فرهنگ و ذخایر معنوی و مادّی جامعه وارد می کنند.
رفاه طلبی و تجمّل گرایی
القاء روحیة رفاه طلبی و دنیا گرایی یکی از محورهای اصلی استکبار در تهاجم فرهنگی می باشد.
عقب ماندگی علمی و صنعتی
سرزمین شرق تا قبل از شروع انقلاب صنعتی، بعنوان مرکز صدور فرهنگ و تمدّن برای جهان محسوب می شد، غربی ها برای تهیه وسایل تجاری و اقتصادی خود از قبیل پارچه ، ادویه جات و غیره با پیمودن کیلومترها راه دریایی و خشکی و قبول همه خطرات به ملل شرق رو می آورند تا از امکانات و پیشرفتهای آنان بهره ببرند. مشکل مصرف از یک طرف و مشکل تهیه مواد اولیه مورد نیاز باعث شد که کشورهای صنعتی به جوامع عقب مانده رو آورده تا علاوه بر غارت منابع و مواد معدنی موجود در آن سرزمین و استثمار کارگران و افراد بومی ، کالاهای ساخته شده و مصرفی خود را بر بازارهای این جوامع تحمیل نمایند.
این عمل مستلزم این بود که کشورهای جهان سوم ، همواره محتاج استعمارگران و کشورهای صنعتی باقی بمانند.
عدم شناخت صحیح از دین و بی توجهی در عمل به آن
عدم درک و شناخت صحیح مسلمانان از فرامین دینی و احکام شریعت یکی از عوامل مهم سلطه پذیری ممالک اسلامی محسوب می شود . اگر همه ملّتهای مسلمان آگاه شوند که قرآن مجید با تأکید فراوان ، هرگونه سلطة سیاسی و اقتصادی و… بیگانگان را بر مسلمان نفی و منع کرده ، به هیچ وجه سلطة کفّار غربی را نمی پذیرفتند.