دختران می پرسند چرا؟
گاهی دختران سؤال می کنند که چرا گاهی توصیه می شود دختران قبل از ادامه تحصیل ازدواج کنند؟
یکی از آسیب های تحصیل دختران بحث عدم قبول خاستگار در زمان آماده شدن برای کنکور ودر زمان قبولی دانشگاه به بهانه ادامه تحصیل است به همین ترتیب سن دختر بالاتر می رود…
پس غالب پسر های هم سن این دختران با دختران جوان تر ازدواج می کنند .سن دختران دانشجوی ما بالاتر می رود دیگر از آن همه خاستگار اولیه که هر روز وهر هفته مزاحم می شدند خبری نیست.
وگاه بعد از چند ماه یک خاستگار پیدا می شود که شرایطش مورد پسند دختر خانم دانشجوی دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکترای ما نیست.مثلا جوان مدرک دانشگاهی یا شغل مناسب ندارد!دختر خانم فارغ التحصیل می شود .حالا حدود 28یا30 سال یابیشتر دارد . در پی کار می گردد،مرکز خصوصی یا دولتی پیدا می کند نیروی کار مونث فراوان می شود ومراکز به این نیروها که به دستمزد کمتر نیز قانع هستند، پر می شود،پسر ها ومردها بیکار می مانند و وقتی به خاستگاری می روند چون شغل ندارند کسی به آن ها زن نمی دهد.
سن آن ها نیز بالا می رود،غرایز جنسی به هر دوی آن ها فشار می آورد .در مرکز شغلی بعضی اززنان گرفتار مردان هوس ران می شوند وآسیب های جدی جسمی وروحی می بینند.
هر روز که می گذرد آمار دخترانی که به خاطر ادامه تحصیل از سن ازدواج آن هاگذشته بیشتر می شود. برخی ازآن ها گرفتار پدر ومادر پیر خود شده وبه ناچار تجرد دائمی مونس آن ها می شود وبرخی دیگر به ازدواج با مردان مسن یا زن مرده یا دارای همسر تن می دهند وگروهی دیگر گرفتار امراض روحی شده ،سرخورده ،افسرده، ناامید ازآینده و دچار تشویش واضطراب های دائمی شده ویا مستأجر دائمی بیمارستان های روانی شده و یاحتی گاهی دست به خود کشی می زنند.
گاه برخی ازآن ها به اولین مردی که به آن ها پیشنهاد ازدواج بدهد قبول می کنند ، گرچه فاقد همه شرایط یک همسر ایده آل باشد وپس ازاندکی که از زندگی مشترک آن ها گذشت وگاه با وجود یک فرزند مجبور به طلاق می شوند وبه قافله مطلقه ها می پیوندند. قافله ای که در خطر دائمی مردان هوس باز ودور از آرامش است.
راهنمای سعادت،صالحین کرمان،ص20