تفكر و تعقل به عنوان معيار ارزش و كرامت آدمي در پيشگاه خداوند
شرافت و برتري انسان در همان انديشه ورزي اوست.
اگر كسي عقل خويش را به كار نگيرد و تعقل و تفكر نداشته باشد، بهاي واقعي انسانيت را از آن خود نخواهد كرد.
* إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُون. انفال/22
همانا بدترين جنبندگان نزد خداوند، كران و گنگان هستند همانها كه نمىانديشند.
*وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الجِْنِّ وَ الْانسِ لهَُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بهَِا وَ لهَُمْ أَعْينٌُ لَّا يُبْصِرُونَ بهَِا وَ لهَُمْ ءَاذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بهَِا أُوْلَئكَ كاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئكَ هُمُ الْغَافِلُون.اعراف/179
و بدرستيكه آفريدم براى جهنّم بسيارى از جن و انس را براى آنان دلهائى است كه بآن ادراك نميكنند و چشمهائى است كه بآن نمىبينند و گوشهائى است كه بآن نميشنوند چنين مردمانى مثل چهارپايان بلكه پستتر و بدتر از آنها ميباشند و چنين گروهى آنهايند كه غافل شدند.
انسان عاقل هنگامي كه عقل خويش را فعليت مي بخشد، در مسير كمال گام بر مي دارد و مسئوليت ها و حقوق بسياري بر دوش مي گيرد.
فعليت بخشي عقل
همان چيزي است كه در زبان و فرهنگ عربي از آن به تفكر و تعقل ياد مي شود و در ادبيات پارسي از آن به انديشه ورزي تعبير مي گردد.
فكر به معناي به كارگيري عقل در مسير شناخت خود و هستي است.
انسان با كشف هر مجهولي در ذهن و بيرون، مي تواند گام هاي بلندي به سوي تكامل و تعالي فردي و جمعي بردارد.
*الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب.زمر/18
آنان كه سخن را مىشنوند و بهترين آن را پيروى ميكنند، اينانند كسانى كه خداوند راهشان نموده، و ايشانند خردمندانند.
قرآن در آيه فوق، صاحبان «هدايت الهى» را منحصر در اين قوم شمرده، همان گونه كه خردمندان را منحصر به اين گروه دانسته است.
اين گروه مشمول هدايت ظاهر و باطنند، هدايت ظاهر از طريق عقل و خرد، و هدايت باطن، از طريق نور الهى، و امداد غيبى،
خداوند در اين آيات بندگان ويژه را کساني مي داند که با نيروي عقل و خرد خود در مسائل مختلف بهترين راه را انتخاب مي کنند و آنها را خداوند هدايت کرده و مشمول هدايت ظاهر و باطنند .
جامع التفاسير شيعه