تسريع يا تأخير خداوند در کيفرهاي دنيوي
در قرآن سه رقم آيه داريم:
1- سيلي هاي فوري 2- سيلي هاي دير 3 - سيلي هاي ديرتر.
مردم اگر ايمان داشته باشند و خلاف کنند و خلافکار باشند فوري سيلي مي خورند ببينيد مثالي که زدم يادم هست که مثالم چه بود گفتم اگر قطره چايي به عينک بچکد فوري پاک مي کنيد ولي اگر قطره ي چاي به لباس چکيد ديگر روبروي مردم دستمال کاغذي را برنمي داريد و اينچنين کنيد مي گوييد مي روم خانه شستشو مي دهم مي شود، اما اگر قطره ي چاي به فرش چکيد اصلاً بعداً هم کاري به آن نداريد مي گويند شب عيد که مي خواهم فرش ها را بشوييم اصلا آخر آخر. اگر جاني باشند خيانتکار باشند وخلاف کنند اصلا مي گذاريم براي بعد بعد. پس قطره ي چاي به عينک فوري، به لباس بعد، به قالي آخر سال. خود شما اين کار را مي کنيد. سه تا آيه داريم يک آيه فوري، آيه فوري اين است «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِير ٍ الشورى/30» يعني بادست خودت يک خلافي کردي چون خوب بودي حالت را گرفت. آيه اي که بعداً قرآن مي گويد: «جعلنا لمهلکهم موعدا» موعدا يعني وعده يک موعدي برايش مي گذاريم عجله نمي کنيم موعد دارد باشد براي بعد. آيه اي که مي گويد بعد بعد هيچکاري با او نداريم آيه اش اين است« إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا آل عمران/178» يعني فرصت کامل مي دهم تا خوب پيمانش پر شود. شاگرد خوب تا خلاف کرد دبير مي گويد آقا از تو توقع نداشتم شاگرد بد را تو امتحانها تذکر مي دهد. آن کسي که اصلا سر کلاس بازيگوش است از روز اول رذل است معلم مي گويد حالا اعصابمان را ناراحت نمي کنم باشد آخر سال يک صفربه او مي دهم قد در قوري.
پس ببينيد شاگرد خوب را فوري گوشمالي مي دهند شاگرد بد را گاهي تنبيهش مي کنند تذکرش مي دهند آنهايي که اصلش ديگر قابل هدايت نيستند مي گويد باشد تا بعد که ديگه پيمانش پر شود. دادگاهها همينطور است اگر يک کارمندي خوب بود يک خلاف کرد فقط به او تذکر مي دهند اگر يک خورده خلافش پررنگ بود تذکر کتبي به او مي دهند و اگر يک آدم جاسوسي بود وزارت اطلاعات دنبالش ميرود ببيند تا آخر به چي مي رسد. و فوري بخاطر يک مقدار ترياک نمي گيرندش مي گويد: بگذار ببينيم اين آدم ترياکي چگونه است.
اين معلوم مي شود يک کاميون هايي رد و بدل مي کنند اصلاً ممکن است کاميون سرويس رد و بدل بکند و اصلاً وزارت اطلاعات کاري، يا نيروي انتظامات کاري نداشته باشد، چون مي خواهد در يک جاي حساسي مچ بگيرد. قطره ي چايي فوري، لباس بعداً، قالي آخر سال. «ما اصابکم من مصيبه فبما کسبت ايديکم»، « جعلنا لمهلکهم موعدا»، «انما نملي لهم ليزداد اثما» منتهي هر چي آخر باشد خطرش بيشتر است خدا کند هر کي مي خواهد سيلي بخورد تو همين دنيا سيلي بخورد که حواسش جمع بشود و توبه بکند. اگر فوري باشد دستمال کاغذي اگر يک خورده عقب بيفتيم مثل لباس مشت ومال مي دهند در ماشين لباسشويي، اما اگر کاريش نداشته باشند معلوم مي شود با دست بيل مي رويم سراغش چون قالي را با دست بيل مي شورند يعني قالي را دمر مي کنند با مشت و پا، يعني هر چي به عقب بيفتد کيفرش بيشتر است بيشتر و سخت تر مي شود. اين يک.( حجت الاسلام محسن قرائتی )