18 فروردین روز جهانی بهداشت
18 فروردین روز جهانی بهداشت روز سلامتی مبارک باد.
از 18 تا 24 فروردین هفته سلامت نامگذاری شده است.
بي تو ...
بی تو…
بی تو تنهایی سخت است ای عشق من،ای تمام هستی من.
بی تو بودن معنا ندارد. بی تو، چراغ زندگی ام خاموش است.
بی تو، گذران قافله عمر دلگیر است. بی تو، زینب تنها می شود، حسین می میرد. بی تو، بیت الاحزان مدینه تنها می شود.
بی تو، آسمان چگونه ببارد، زمین چگونه تاب بیاورد.
بی تو، مدینه سر بر بالین کدام دوست نهد.
بی تو، ستارگان خاموشند.
بی تو، دیگر صدای ضجه و ناله نمی آید. زهرا جان! ریحانه رسول!
بی تو، خورشید غمگنانه غروب می کند. ای بی همتا!… آسمان چگونه پهلویت را دید و نگریست، و زمین چگونه صورتت را دید و در هم نشکست.
ای برترین بانو! عارفانه عروج کردی و چشم در چشم رسول دوختی. عاشقانه پر کشیدی و در آغوش برترین بشر آرام گرفتی!
دهه فاطمیه
عالمانی که به راستی به درجات بالای علمی رسیده اند، خود معترف بودند که همه را به برکت عنایت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت او دارند.
مفسر و فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی می فرمود: «هر چه داریم از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داریم و همه آبروی خود را از محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم کسب کرده ایم.»
آن عالم بزرگ به سبب محبت فراون به حضرت زهرا علیهاالسلام و عرض ادب به محضر آن حضرت، هر ساله ایام فاطمیه، ده روز در خانه اش اقامه عزا می کرد و همه بستگان و اعضای خانواده، حتی آنهایی که در شهرهای دیگر سکونت داشتند، مقید بودند در مجلس شرکت کنند. علامه معمولاً به تهران که می رفت، کمتر دید و بازدید می کرد، ولی وقتی می گفتند در همسایگی یا فلان محل، مجلس روضه و توسل به حضرت زهرا علیهاالسلام است، فوری در آن حاضر می شد.
خورشید تابان
حضرت زهرا علیهاالسلام با کمالات معنوی بی نظیر و اخلاق نیکو و منش و رفتار پسندیده خود، گوی سبقت را از همگان ربود و با ویژگی های ارزشمند خویش، جاهلیت عرب را به انزوا کشید. حضرت زهرا علیهاالسلام زنی بود که به فرموده امام خمینی رحمه الله ، افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد؛ زنی که فضایل او، هم طراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و خاندان عصمت و طهارت بود.
یا فاطمة اغیثینی
یکی از رزمندگان می گوید: در یک عملیات مهم و شبانه بر ضد دشمن بعثی، هنگام پیشروی، به میدان مین برخوردیم، این برخورد برای ما ناگهانی بود. شرایط بسیار سخت و جانکاه بود. بنا شد بچه ها داوطلبانه روی مین ها بروند. فرمانده ما که هر چه از خوبی ها و دلاوری ها و ایمان و عشقش به فاطمه زهرا علیهاالسلام بگویم، کم گفته ام، گفت: «بچه ها چند دقیقه ای صبر کنید، شاید راه دیگری هم باشد». او این را گفت و دو رکعت نماز خواند. دوستان او همه می دانستند که نماز توسل به فاطمه زهرا علیهاالسلام می خواند. پس از نماز سر بر مهر گذاشت و «یا فاطمه اغیثینی» گفت و با حالتی پر سوز حضرت فاطمه علیهاالسلام را به کمک طلبید. شبی فراموش نشدنی بود. هر کدام از بچه ها را که می دیدی، در گوشه ای اشک می ریخت و دعا می کرد. او آن چنان غرق در توسل بود که حضور هیچ کس را احساس نمی کرد. به دلمان افتاده بود خبری می شود. ناگهان سر از سجده برداشت و فریاد زد: «بچه ها بیایید، بی بی راه را نشان داد، بی بی راه را نشان داد».
ياس
یاس یعنی بوی دل بوی بهشت یاس یعنی فاطمه حیدر سرشت
یاس یعنی کمترین عمرِ جهان یاس یعنی مادرِ صاحب زمان
یاس یعنی کوچه و آه و شرر یک گل و یک غنچه با هم پشتِ در
یاس یعنی قوتِ دستِ علی همدم رازِ دل و هستِ علی
یاس یعنی خانه داری نوجوان مادری افتاده حال و نیمه جان
یاس یعنی شانه بر موی حجاب ناله در بیداری و در وقت خواب
یاس یعنی حیدر و غسل و کفن اشکِ چشمِ زینب و آه حسن
یاس یعنی یا حسینِ زیرِ لب بوسه بر زیر گلویی نیمه شب
یاس یعنی انتقام از عاملین سیلی محکم به روی قاتلین
یاس یعنی مهدی و وقتِ ظهور انتقام از غاصبین پر غرور
یاس یعنی ما مدینه میرویم با امیرِ بیقرینه میرویم
آب ، بسوزد دلت
خاک ، شود خاک عزا بر سرت
باد ، پریشان شوی
چشم ! الهی که بباری فقط
پیش نگاه شما ، … مادر خورشید سوخت
ياس كبود
یاس کبود من!
حالا که نیستی
بی تو
کوچه پس کوچه های مدینه از قبل هم بیگانه ترند
و تنهای پناه من گریه های بیصداست
بوی غم می آید از نای علی *** در غم عظمی ی زهرای علی
بی تو ای یا وفادارم
مرا دیگر میلی به تنفس نیست
و زندگی...
همچون مزاحمتی ناخواسته مرا می آزارد
تصور دنیای بی تو را تحمل نتوانم کرد
و اینجا
علی
تنها
به یادت
و بر مزار پنهانت
هر روز و شب آه میکشد.
السلام علیک یا بضعه رسول الله
به یاد یاس کبود
عشق کلمه ای است آشنا ،
اما غریب ، ازعشق بسیار شنیده ایم .
عشق لیلی ومجنون ، شیزین وفرهاد گل وبلبل ،پروانه وشمع اما عشق چیست ؟
عشق یعنی زیبائی اگر زیبائی عشق نیست ومسلماً هر عاشق زیبائی شده است
واگرهم عاشقی برچیزیا کسی که به نظرما زیبا نیست عشق می ورزد ازچشم او حتماً زیباست.
عشق یعنی معرفت.
اگرمعرفت به زیبائی نباشد عشق نیست واگرکسی درک زیبائی راکه وجود دارد نکندمسلماًعشقی پدیدار
نمی شود.
پس عشق یعنی زیبائی معشوق وبینائی عاشق هرچه معشوق زیباتر وعاشق بیناتر کوران عشق بالاترحال ببینیم عشق کجاست ؟
عصمت یعنی تمام خوبی وزیبائی وتمام علم وبینائی هم امام علی ( علیه السلام) معصوم بودم وهم فاطمه
( علیه السلام ) پس عشق بین آن دو چه می کرد خدا می دانی وبس،ازطرفی هر اشتراک دو فرد بزرگتر باشد عشق نیز بیشترمی شود. علی وفاطمه بزرگترین اشتراک عالم را با هم داشتندوآن خدا بود.
عشق را بسیارمعنی کرده اند
عشق را بیسار داعی بوده اند
عشق را بسیار بازی کرده اند
عشقی باید دید تا باور نمود
عشق باید داشت تا ظاهر نمود
عشق یعنی خود فنا کردن به دوست
عشق یعنی آتش اندرجان ولی گفتن زدوست
عشق یعنی خود ندیدن بهر دوست
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد؟
عشق را مانند زهرا دادمی باید کشید!
عشقی یعنی خم گیسوی علی
عشق یعنی شکوه برق چشمان علی
عشق یعنی آن صفای دست تنهای علی
عشق یعنی همه مولامان علی
عشق را می باید از زهرا بیاموزیم وبس
عشق یعنی اشک آن یاس کبود
عشق یعنی پهلوی بشکسته وخنده به رخسارعلی
عشق یعنی عالم عصمت میان خون وآتش غوطه ور ودر آن غرغابه گویان یا علی
عشق یعنی اشم آن اشک یاس کبود در دم پرپر شدن
عشق یعنی روی نیلی را نهان کردن زدلدارش علی
عشق یعنی دخترخاتم معشوف? شیرخدا بودن سیلی ازنامرد خوردن دم فروبستن زغمخوارش علی
عشق یعنی اشک آن یاس کبود در دم پر پر شدن از غم تنهائی یارش علی
عشق یعنی شان? لرزان مردی چون علی
عشق یعنی آن نگاه آخر بین زهرا وعلی
خدای من بمان
با دیدگانی تار … می نویسم … برای تو و برای دل !
دل !….این دل تنگ و تنها … امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم…..
تو هستی ! …. در تار و پود لحظاتم…. اما …
اما…..سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ….
چشمانم را از من مگیر…بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم… برای تو و از تو ! ….تویی که مهربانترینی…
خدایا !……….دریاب حال مرا که….از وصف حالم عاجزم….و خسته….
دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را….
صبر !….صبر را به من هدیه کن !
خدایا !…بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد …و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم….
خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !
خدای مهربانم ای بی کران نازنین !…عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !
بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن …ای قدرتمند بی نهایت کریم.
دوستت دارم ای مهربان …تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت …
با من بمان….خدا….با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم.
نكات ناب
مطالب زيبا و كاربردي :
1- به مردم بیش از آنچه انتظار دارند، بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید.
2-همه آنچه را که می شنوید، باور نکنید، همه آنچه را که دارید، خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید ،نخوابید.
3-وقتی می گویید: “دوستت دارم” ، منظورتان همین باشد.
4-وقتی می گویید: “متاسفم” ، به چشمان شخص مقابل نگاه کنید.
5-به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید.
6- هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید . مردمی که رؤیا ندارند، هیچ چیز ندارند.
7- عمیقاً و بااحساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ، ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید.
8-در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید.
9-مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید.
10-آرام صحبت کنید ،ولی سریع فکر کنید.
11- وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید :"چرا می خواهی این را بدانی؟”
12- به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند.
13- وقتی چیزی را از دست می دهید ، درس گرفتن از آن را از دست ندهید.
14- این سه نکته را به یاد داشته باشید : احترام به خود ، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.
15-اجازه ندهید یک اختلاف کوچک ،به دوستی بزرگتان صدمه بزند.
16- وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید ، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید.
17- وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید ، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود.
18-زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید.
19-یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را لمس کند.
13 فروردین روز طبیعت
سیزده به در
سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویمهای رسمی ایران این روز روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است. برخی بر این باورند در این روز باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. اما برای اثبات اینکه ایرانیان قدیم هم این دیدگاه را داشتند هیچ روایت تاریخی و قابل استنادی وجود ندارد.
بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.
عقاید مردم
چند نسل پیشین ایرانیان، شاید از آنجایی که در مورد این روز آگاهی کمتری داشتند این روز را بدشگون میدانستند و بسیاری از آنان معتقد بودند که باید برای بیرون کردن بدشگونها از خانه و کاشانه خود کنار جویبارها و سبزه ها بروند و به شادی بپردازند.
این دیدگاه هنوز هم در بین عدهای از مردم ایران وجود دارد . اما امروزه بیشتر مردم، با رفتن به دامان طبیعت در جشن سیزده به در، جشنهای نوروزی را به طور رسمی پایان میدهند
فلسفه سیزده به در
به طور کلی در میان جشن های به جا مانده از دوره ی باستان جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشن ها را ندارد. در کتابهای تاریخی اشارهی مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما در منابع کهن اشاره هایی به روز سیزدهم فروردین داریم.
گفته می شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.می توان گفت معقول ترین موردی که درباره ی سیزده به در گفته می شود همین است.
اما اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذشته اشاره ای به سیزده به در و هفت سین نمی یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است؟ سیزده به در رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد.
علاوه بر این می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده به در، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد و شاید «نحس» بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود
واژه «سیزده به در»
مشهور است که واژه ی سیزده به در به معنای « در کردن نحسی سیزده» است . اما وقتی به معانی واژه ها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه می توان داشت. «در» به جای «دره و دشت» می تواند جایگزین شود .به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» می داند
چو هر دو سپاه اند آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پای
یکی از معانی واژه «به» ، « طرف و سوی » می باشد .مانند اینکه می گوییم «به فروشگاه».
پس با نگاهی کلی می توان گفت واژه «سیزده به در» به معنای « سیزدهم به سوی در و دشت شدن» می باشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را می دهد.
.
پیشینه
در کتابهای تاریخی پیش از قاجار اشارهی مستقیم و دقیقی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشارهای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بیروپوش و روبنده در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی میکند.که این موضوع نزدیک به آیین های سیزده به در می باشد
آیینهای سیزدهبه در
این رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد.
گره زدن سبزه
سبزه به رود سپردن
خوردن کاهو و سکنجبین
پختن غذاهای متنوع به ویژه آش رشته
سبزه گره زدن
یکی از آیین های این روز سبزه گره زدن است که معمولا جوانان در این روز این کار را انجام می دهند. گره زدن سبزه به معنای گره زدن زندگی با طبیعت است که هیمشه سبز و شاداب باقی بمانیم.
فلسفه سبزه گره زدن
افسانه ی آفرینش در ایران و مسأله ی نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی کیومرث حائز اهمیت زیادی است . در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است .
گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات 29 -23 و گفته های آثار الباقیه بر پایه ی همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند . در آن زمان چون عقد و نکاهی شناخته شده نبود آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی مورد، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را - بویژه دختران و پسران دم بخت - انجام می دادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می کنند و علف گره می زنند.
12 فروردین روزجمهوری اسلامی
12 فروردين، روز تجلي حكومت عدل الهي است
يوم الله 12 فروردين روز وحدت ملي ايرانيان و روز ظهور شخصيت واقعي مردم ايران روز تثبيت انقلاب اسلامي، روز تجلي حكومت عدل الهي و تحقق وعده حق تعالي در بذل عزت و بزرگي به مستضعفان جهان و روز استقلال طلبي واقعي ملت غيور و رشيد ايران اسلامي است.
يوم الله 12 فروردين سالروز استقرار و تثبيت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، روز تجلي مشاركت واقعي مردم در تعيين سرنوشت خود و از رخدادهاي عظيم و استثنايي تاريخ معاصر در همه پرسي مردمي در رد يا قبول نوع و شكل حكومت خود در جهان ميباشد كه امروز سي سالگي آن را جشن گرفته و به سوي افق سند چشم انداز بيست ساله شتابان در حركت هستيم.
اين روز مقدس اين يوم الله پربركت سر آغازي بر حيات واقعي اسلام در عصر دنيامداران زرپرست زور مدار است كه از معنويت و روحانيت گسسته و سعادت ابدي خود را در پيروي از اميال و آرزوهاي پست مادي - حيواني جستجو مينمايند.
اين روز فرخنده 12 فروردين روز جريان يافتن خون تازه در شريانهاي هستي ايران بخشيدن جاني دوباره به پيكر اسلام و دميدن روح اميد در كالبد زمانه و نويد بخش پگاه پيروزي و غلبه حق عليه باطل است.
يوم الله 12 فروردين ثبت برگ زريني ديگر بر تارك درخشان و تابناك مجاهدتهاي استقلال طلبانه و آزاديخوانه تاريخ بشري است كه ميتوان به جرات آن را بي نظير در تاريخ معاصر دانست به طوري كه تا هم اكنون هيچ رفراندومي در اين سطح و با اين گستردگي و اهميت در يك كشور اتفاق نيفتاده است.
به درستي كه ملت آگاه آزاده و فهيم ايران اسلامي در دوازدهم فروردين ماه سال 1358 با راي قاطع آري و حداكثري خود به نظام بزرگ ايران بود مهر تاييد زدند و آن را در تاريخ به ثبت و ضبط رسانده و به آن رسميت دادند.
در اين روز عظيم مردم انقلابي و مومن ايران اسلامي در جهت تحكيم اركان انقلاب اسلامي تازه متولد شده ايران با تصميم قاطع و اكثريت قريب به اتفاق 98.2 درصد آراي آري خود وحدت ملي و يك پارچگي و انسجام اسلامي خود را به نمايش گذاشتند و با اين انتخاب آگاهانه در همه پرسي فراگير و تاريخي خود خود تاريخ ساز شده و طومار استبداد و ظلم 2500 ساله رژيم ستم شاهي را برچيده و دست ردي بر سينه زورگويان خارجي زده و به دوران سياه استعمار و استبداد ستم شاهي در ايران پايان داده و آن را به زبالهدان و موزه عبرتهاي تاريخ سپردند.
اين بود نقش محوري و كليدي مردم در تعيين مستقيم سرنوشت خود كه تاريخ آن را ثبت و ضبط كرد تا تاريخ رقم و صفحات آن ورق بخورد.
اين واقعه عظيم بر تارك آن به تلالو نشسته است و صداي سيلي ای كه استكبار جهاني از ملت قهرمان ايران خورد در طول دوران طنين انداز است.
اين همان تحقق شعار استقلال آزادي جمهوري اسلامي است و بيانگر اين واقعيت كه مردم مبارزه ايران ملتي عدالتخواه و آزادي طلب هستند و هرگز اجازه دخالت در تعيين سرنوشت خود را به بيگانگان نميدهند.
هم اكنون در اولين سال از دهه چهارم از حيات طبيه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران دهه عدالت و پيشرفت عبوري سرافرازانه از سي سالگي تولد انقلاب اسلامي، سيامين دوازدهم فروردين در شرايطي فرا مي رسد كه نسلهاي دوم و سوم انقلاب اسلامي همراه با نسل اوليها حضوري پر شور و دشمن شكن در رفراندومي ديگر راهپيمايي عظمي و مردمي يوم الله 22 بهمن سال 1387 داشته و بار ديگر همان راه پدران و مادران خود را برگزيده و رسما مهر تاییدي ديگر بر نظام خود زده و در تجديد عهد با شهدا و امام شهدا همپيمان شدند تا راه آن بزرگواران را تا رسيدن اين حكومت به دست صاحبالامر ادامه داده و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نورزند.
حال در اين ميان مردم قدر شناس ايران اسلامي بار ديگر در سال نو كه به تدبير داهيانه مقام معظم رهبري به نام سال اصلاح الگوي مصرف در تمامي زمينه ها نام گرفته ميكوشند تا با حضور جدي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري آراي خود را به صندوق هاي راي ريخته و نظام اسلامي را تائيد كنند.
اينك ملت ايران آماده يك حركت پرشتاب و بزرگي به سمت پيشرفت و عدالت است و در اول راه گذر از پيچ و خمهاي عادتهاي دست و پا گير و رسم و رسوم غلط در موارد مصرفي است و توجه به اصلاح الگوي مصرف در تمامي زمينهها به سمت بهبود و بهره وري از منابع طبيعي و خدادادي است كه اين خود شكر نعمت است.