سلام من به محرم
سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه کودکانش
نيكي در حق خانواده
امام صادق عليه السلام می فرمایند
مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِ بَيتِهِ مُدَّ لَهُ فى عُمُرِهِ؛
هر كس به شايستگى در حقّ خانواده اش نيكى كند، عمرش طولانى مى شود.
كافى، ج2، ص105، ح11
پنج كهكشان نور
روز مباهله پیامبر اکرم صلي الله عليه وآله)، با دانشمندان مسیحی
در هاله ای از نور، آرام آرام پیش می آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم می شد.
عده ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور را دارند؛ با صلیب های به ظاهر آراسته، با ناآرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آن چه در د ست و دلشان بود.
امّا آنان که در هاله ای از نور پیش می آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می داد که آن «پنج تن»، آیینه ی جمال الهی اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه ی عظمت الهی و سر چشمه ی زلال معرفت است.
چه کسی می تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی الله علیه و آله وسلم …؟
وقتی که نوح بگوید: …، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: … چه کسی می تواند انکار کند!
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام یعنی: محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش د ست هایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می نشیند، او که آسمان و زمین می ستایندش. از آن لحظه که دست هایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه ی دشت ها و کوه ها را متلاشی خواهد کرد. از جا می خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می گذارد: ای ستوده ترین خلقت الهی، ای آسما نی ترین آیینه ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته ی جان ما در د ست های آسمانی ات.
در دایره ی قسمت، ما نقطه ی تسليميم لطف، آنچه تو اندیشی، حکم، آنچه تو فرمایی
از فرمايشات مقام معظم رهبري(دامت بركاته) : قرآن گنج پر بها .
مقام معظم رهبری ( دامت بركاته) :
طلبه برای این که بتواند در راه طلبگی خود موفق باشد و وظیفه خود را به خوبی انجام دهد نیاز به یک سری ابزار و وسایل دارد که یکی از این ابزار بسیار مهم ،تامل و تدبر و تفکر و استفاده از قرآن کریم می باشد علمای پارسا و پرهیزکار شیعه هرگز از قرآن کریم و استفاده و بهره بردن از این گنج پربها غافل نبودند و همواره با تمسک به کلام الهی زندگی خود و مردم را روشن و نورانی ساختند.
طلبه در کنار پرداختن به دروس معمول طلبگی باید زمانی را هم برای تامل و تفکر در آیات الهی و بهره بردن از قرآن مجید اختصاص دهد.
رسول الله (صلي الله عليه واله) لما قیل له : امتک ستفتتن ، فسئل : ما المخرج من ذلک؟-:کتاب الله العزیز ، الذی لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه ، تنزیل من حکیم حمید ، من ابتغی العلم فی غیره اضله الله. وقتی به پیامبر خدا گفته شد : بزودی امت تو گرفتار فتنه خواهد شد ، [در جواب این پرسش که :] راه خلاص از آن چیست؟فرمود: کتاب گرامی خدا ، همان که باطل نه از پیش و نه از پس بدو راه نیابد ، فرود آمده [و] از سوی حکیمی ستوده است . هر که علم را در جز قرآن بجوید، خداوند گمراهش کند.(میزان الحکمه /ج9/ص324/ح16571)
مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی، استاد عرفان امام دریاره عظمت کلام وحی و لزوم بهره بردن از این گنجینه آسمانی چنین می فرمایند: تمام علوم در سکرات موت و لحظه جان دادن، از انسان گرفته می شود، مگر علوم قرآنی.
امام علی (علیه السلام) در کلامی زیبا با بیانی شیوا در این راستا می فرماید:اعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لایغش ، و الهادی الذی لا یضل. و المحدث الذی لایکذب، و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیادة او نقصان ، زیادة فی هدی ، او نقصان من عمی.
بدانید که این قرآن مشاوری است که خیانت نمی ورزد و راهنمایی است که گمراه نمی کند و گوینده ای است که دروغ نمی گوید هیچ کس با این قرآن ننشست ، مگر این که با افزایشی یا کاهشی از نزد آن برخاست : افزایش در هدایت یا کاهش در کوری و گمراهی.(میزان الحکمه/ج9/ص327/ح16576)
امام علی (عليه السلام) در وصف قرآن کریم فرمودند: جعله الله ریا لعطش العلماء ، و ربیعا لقلوب الفقهاء ، و محاج لطرق الصلحاء ، و دواء لیس بعده داء، و نورا لیس معه ظلمة.
خداوند ، قرآن را مایه فرونشاندن عطش دانشمندان و بهار دلهای فهمیدگان و شاهراه درستکاران قرار داد و دارویی که با وجود آن دیگر دردی باقی نمی ماند و نوری که با آن ظلمتی همراه نیست.(میزان الحکمه /ج9/ص327/ح16575)
علامه ملاّ محمد باقر مجلسی (ره) درباره قرآن کریم و استفاده از آن فرمود: هر قدر در آیه ای بیشتر دقت می کردم، حقایق بیشتری نصیبم می شد تا این که ناگهان حقایق و معارف فراوانی بر قلبم فرود آمد.
پس در هر آیه ای که تدبر کردم، همین گونه به من از حقایق و معارف عطا می شد.
امیرالمومنین علیه السلام در کلامی دیگر درباره جایگاه والا و بی نظیر قرآن کریم این گونه می فرماید :تعلموا کتاب الله تبارک و تعالی ، فانه احسن الحدیث و ابلغ الموعظة ، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب ، و استشفوا بنوره فانه شفاء لما فی الصدور ، و احسنوا تلاوته فانه احسن القصص.
کتاب خداوند تبارک و تعالی را بیاموزید ، زیرا که آن نیکو ترین سخن و رساترین اندرز است و قرآن را بفهمید ، زیرا که آن بهار دلهاست و از نور آن شفا جویید، زیرا که آن شفابخش بیماری های سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید ، زیرا که آن بهترین داستان (تاریخ) است.(میزان الحکمه/ج9/ص331/ح16593)
حاج شیخ رضا سراج (ره) درباره انس با کتاب الهی چنین می گوید: قرآن را نباید خواند، بلکه بایدآن را خورد. (یعنی فقط خواندن نباشد که عبارات در دهان تلفظ شود، بلکه قرآن را باید در اعماق وجود خود جای داد؛ هم از نظر حفظ و قرائت و هم از نظر معنی و عمل) .
قرآن کریم چراغی فروزان در دستان طلبه می باشد که وی می تواند در پرتو این چراغ فروزان راه زندگی را برای خود و دیگران روشن سازد و سعادت و نیک بختی را برای جامعه و مردم به ارمغان آورد.
امام خمینی(ره) این عارف الهی که عمر خود را در خدمت به قرآن و اسلام سپری نمود درباره اهمیت قرآن در صحیفه نور چنین می فرماید:«… و این جانب از روی جد، نه تعارف معمولی میگویم از عمر به باد رفته خود، در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم و شما ای فرزندان برومند اسلام، حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار كنید.
تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را محطّ نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید، مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر كه ضعف پیری بر شما هجوم كرد
از كردهها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید، همچون نویسنده…»[صحیفه نور، ج 20، ص 20 ]
منبع:
2-پایگاه اطلاع رساني تبيان
عيد ولايت
عید غدیر عیدی است که مسلمین از خطر گمراهی نجات پیدا کردند و امامت همچون شمعی در شب تاریک باعث پیدا نمودن راه ها در بین مسلمین قرار داده شد و عبور از این راه خطرناک و پر پیچ و خم که همراه با پرتگاه های خطرناکی است بدون استفاده از نور امامت امکان پذیر نیست و جهان بدون امامت نیست و نابود خواهد شد.
در باب عید غدیرآمده است:
روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(صلي الله عليه وآله) است و در روایتی از امام صادق(عليه السلام) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟
فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.
راوی گفت: کدام عید است؟
حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(صلي الله عليه وآله) امیر المومنین علی(عليه السلام) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.
راوی گفت: در آن روز چه کار باید انجام داد:
فرمود: باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمد(صلي الله عليه وآله) را یاد کنید و بر ایشان صلوات فرستید. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)، علی(عليه السلام) را وصیّت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیّت می کرد این روز را عید گرداند.
برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)
1- روزه.
2- غسل کردن.
3- زیارت حضرت علی(عليه السلام) که یکی از آنها زیارت “امین الله” است.
4- خواندن دعای “ندبه".
5- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام.»
و برای این امور فضیلت بسیاری ذکر شده است:
پوشیدن لباسهای نیکو - زینت کردن - استعمال بوی خوش - شادی کردن و شاد نمودن شیعیان امیر المومنین - گذشت از تقصیر شیعیان - برآوردن حاجت آنان - صله رحم - اطعام اهل ایمان - شکر و سپاس به خاطر نعمت بزرگ ولایت و…
سيزدهم آبان ، تو را خوب مي شناسم
سیزدهم آبان ،
سیزدهم آبان، تو را خوب می شناسم . تاریخ میهنم در این روز تلا لویی خدایی دارد.
روزی که سرزمینم ، مردمانم ، جوانانم از پیر مرید خود جدا افتادند ،
و دگر روز دانش آموزان وطنم صف به صف ، با اراده ای آهنین ، نماز عشق را به جماعت اقتدا کردند ؛
روزگاری دیگر چنین روزی دانشجویانم ، به پیروی از پیر خمین، دیوارهای بلند و پوشالی استکبار را فرو ریختند و زیبنده ترین درفش شجاعت را برافراشتند.
روزی که سرزمینم ، مردمانم ، جوانانم از پیر مرید خود جدا افتادند ،دیدی که ایرانیان از پای ننشستند و با رهبر خود تا پای جان عهد جانانه بستند .
دیدی که سالیان دراز فراق آخر شد ، دیدی که پیر فرزانه ام مرا در اغوش کشید و اکنون تو ای جهان، باز می بینی؛
رفته از جهان ،اگر چه آن روح خدا لیکن علم مهرش ، بر پاست هنوز
و تا تاریخ می نگارد ؛ چنین خواهد نگاشت : روح الله برای همیشه در دلهای آزادیخواه جهان جاودانه خواهد بود.
این یکی را بشنو !
اگر چه برگ برگ کتابت نقش بر زمین شد ؛ بوی باروت دژخیمان در فضا پیچید ؛ گلهای بهاری به پاییز خزان شد ، اکنون خوب نظاره کن همکلاسی شهیدم ؛
من از تبار دانایی، امید و زندگی ؛ بنگر، بنگر ؛ چگونه گلستان اندیشه های دانش اموزان وطن به بار نشسته است.
آری، تاریخ چنین خواهد نگاشت :
در این روز وحدت کلمه و تکیه بر قدرت ایمان و قدرت رهبری دینی جلوه گر شد.
چنین روز پرشکوه و ماندگار، روزی که جوانان همیشه غیور ایران و دانشجویان خط امام با عمل انقلابی خویش، به جهانیان فهماندند که می توان با توکل به خدا و تکیه بر اقتدار دین و ایمان، در برابر اهریمن ایستاد.
ادامه مطلب : آداب تبليغ از منظر آيت الله مشكيني
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>
آشنایى با مسایل فکرى و فرهنگى
مبلّغ و روحانى باید در تبلیغ، مطالب علمى و پاسخ هاى کامل به سؤالات و مسایل روز را دراختیار داشته باید باشد و با ادلّه کامل و مقنع پاسخ گوید.
تواضع شرط توفیق
در روایت هست: «ثلاثة تورث المحبّة: الدّین والتواضع والبذل»(5) اگر دین مبلغ قوى و محکم باشد، همه او را دوست خواهند داشت: «إنّ الذین آمنوا وعملوا الصالحات سیجعل لهم الرّحمن وُدّاً(6)
روحانى و مبلّغ باید متواضع باشد، فروتن باشد، هیچ وقت، خودش را حساب نکند، با مردم متواضعانه رفتار کند.
در جلسات و منبرها، بخشى از وقت را باید به بیان احکام شرعى و فقهى اختصاص داد.
قطع طمع از مردم یکى از جهات خوب است. مبلّغ نباید طمعى در مردم داشته باشد، طمعش به خدا باشد و از او بخواهد. روایتى از امام صادق(ع) نقل است که مى فرمایند:
ثلاثة هنّ فخرالمؤمن وزیَّنهُ فى الدّنیا والآخرة؛ الصلاة فى آخر اللیل ویأسه مما فى ایدى الناس وولایة الامام من آل محمد(ص). (7)
تقویت مبانى دینى و حب ولایت
یکى از وظایف روحانى، این است که بین مردم و اهل بیت(علیهم السلام) رابطه ایجاد کند. حضرت امام حسن عسکرى(ع) در تفسیرى که به ایشان منسوب است مى فرمایند:
«رحمه الله امرأً اخذ بأیدى ایتامنا واوصلهم الینا».
خداى رحمت کند آن بنده اى را که دست یتیمان ما را بگیرد و به ما برساند، آقا یتیمان شما چه کسانى هستند؟ شیعیانى که مسایل دینى را نمى دانند. آنهایى که آشنا به معارف نیستند، آنهایى که آگاهى شان به اصول و فروع دین کم است.
و خوشا به حال آن مبلّغ و واعظي که مردم را به اهل بیت(علیهم السلام) نزدیک کند و خود نیز به اهل بیت(علیهم السلام) نزدیک باشد و با آنان رابطه داشته باشد.
تبیین مسایل مهم سیاسى
گرچه کمبود اساسى در زمینه مسایل دینى است امّا در عین حال آگاهى دادن در امور اجتماعى و سیاسى نیز لازم و ضرورى است. آشنایى و تبیین قانون اساسى به ویژه اصول مهم و اساسى آن لازم است.
استکبار با اصل صد و پنجم قانون اساسى در ستیز و مخالفت است، براى این که حکومت اسلامى و شرعیّت نظام و شرعیّت قانون اساسى و شرعیّت نظام ادارى کشور، وابسته به وجود رهبر است.
مبلّغان با منطق به مردم بگویند و بفهمانند، آنهایى که مى گویند دیانت از سیا ست جدا است چه مى گویند؟ اسلام منهاى روحانیّت یعنى چه؟ یعنى بیمارستان منهاى دکتر، اگر دکترها را از بیمارستان بیرون ببرند، مى شود بیمارستان منهاى دکتر، در چنین وضعى این دیگر بیمارستان نیست، مى شود غسالخانه، اسلام منهاى روحانیّت معنایش این است.
خدا به محمد(ص) و اهل بیتش(علیهم السلام) دل هاى ما را به نور علم و ایمان منوّر بفرماید. (8)
طلب یاری از خداوند و تغافل؛ احترام به دیگر مبلّغان؛ استمداد از دیگران؛ سخنان مختصر و مفید و کلام گویا و روشن از دیگر شرایط و آداب تبلیغی است که یک مبلغ خوب باید به آنها توجه داشته باشد.
پی نوشتها:
5. بحارالانوار، ج74، ص229.
6. سوره مریم(19): 96.
7. بحارالانوار، ج75، ص107.
8. برگرفته از مجلّه پیام حوزه. شماره 21، بهار 1378.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله مشکینی
آداب تبليغ از منظر آيت الله مشكيني
آداب تبلیغ از منظر آیت الله مشکینى
هر کاری نیاز به آداب و شیوه خاصی دارد که اگر آن آداب مراعات و لحاظ شوند، آن عمل به نتیجه دلخواه و مطلوب می رسد. تبلیغ یکی از کارهای مهم و اساسی است که قطعا از این قانون و قاعده مستثنا نخواهد بود.
مبلّغ موفق کسی است که آداب و شیوه های تبلیغ را مراعات کند. در این نوشتار بر آنیم که به برخی از آداب تبلیغ از منظر مرحوم آیت الله مشکینی اشاراتی داشته باشیم.
امید آنکه «مبلغان» مخلص و دلسوز با بهره بری از این نکته ها همراه با تجربه ها و اندوخته های خویش تبلیغ موفقی داشته باشند.
اخلاص در تبلیغ
اولین نکته که هر مبلّغی باید به آن توجه داشته باشد، اخلاص در عمل است.
امر به معروف و نهى از منکر أعلى الفرائض است. اکمل الفرائض است. افضل الفرائض است. و بهما قوام الفرائض.
سفر مبلغ انجام رسالت الهى است.
و از کسى که به قصد حج مى رود مأجورتر است. در این سفر باید قصد، خالص و هدف، تنها خداوند باشد. باید در دیدگاه مبلغان، انجام وظیفه و تبلیغ «ما انزل اللّه» اصل و مهم و ثمرات مادى تبلیغ فرع و حاشیه باشد.
قربة الى الله برود. هدفش الله باشد. درد دین داشته باشد. دلش براى دین بسوزد، براى اسلام بسوزد که از هر طرف هزارها دشمن به آن حمله کرده «بدأ الاسلام غریباً وسیعودُ غریباً».(1)
دل سوزى در تبلیغ
اگر مبلّغی بخواهد موفق باشد، در هدایت مردم باید دلسوز باشد؛ یعنی واقعا هدایت مردم به عنوان یک خواسته مهم و واقعی برای او مطرح باشد. وقتی چنین شد، قطعا هم تلاش بیشتری می کند و هم سعی می کند با آنان با مهربانی و نرمی برخورد کند.
آیت الله مشکینی در این زمینه فرمودهاند:
«فلعلّک باخعٌ نفسک على آثارهم ان لم يؤمنوا بهذا الحدیث أسفاً.» (2)
پیامبر آن چنان براى هدایت و اصلاح آنان دل سوزى مى فرمودند و تأکید و اصرار داشتند، کأنَّهُ مى خواستند خودشان را هلاک کنند که چرا اینها هدایت نمى شوند.
روحانیان نیز مبلغینى هستند که مى خواهند مانند رسول اللّه انجام وظیفه کنند، پس باید درباره هدایت دیگران همین قدر حساس باشند.
شکرگزارى براى توفیق
«تخلَّقوا باخلاق اللّه»(3)روحانى اگر در تبلیغ موفق شد و توانست که تأثیرگذارى کند، خداوند را سپاس گوید، سپاسگزارى و شکر براى توفیقات، از اخلاق نبى اکرم(ص) است.
یکى از تقصیرهاى ما قصور در شکر است؛
فکیف اشکرک الهى والشکر لک یحتاج الى شکر وکلّ ما قلت لک الحمد وجب لى أن أقول لذلک لک الحمد؛ فماندرى ما نشکر أجمیل ما تنشر ام قبیح ما تستر ام عظیم ما ابلیت و اولیت ام کثیر ما منه نجیت وعافیت.»
خدایا مرا تعظیم فرمودى و به حوزه علمیه وارد کردى و در زىِّ شریف روحانیان درآوردى و به افتخار تبلیغ دینت مشرف فرمودى.
«الهى هب لى کمال الانقطاع الیک وأنر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور».(4)
خدایا توفیقم ده که حجاب هاى نور را هم پاره کنم، قبل از حجاب نور، حجاب ظلمت است. حجاب ظلمت چیست؟ گناهان زیاد است که حاجب مى شود بین بنده و بین ارادة الله. در حوزه ها «بحمدالله» حجاب ظلمت کم است.
امّا حجاب نور داریم، حلال ها حجاب است. هواى نفس حلال، حجاب است. حب خوردن و پوشیدن، تمتعات و زینت هاى دنیا و خانه و امکانات رفاهى، اینها حجاب است، از خداوند بخواهیم اگر از پاره اى امکانات محروم ماندیم، دنیا برایمان تنگ نشود.
پی نوشتها:
1. بحارالانوار، ج25، ص136.
2. سوره کهف(18): 6.
3. بحارالانوار، ج61، ص129.
4. مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله مشکینی
ادامه دارد…