شیخ شوشتری
شيخ جعفر شوشترى از نظر علم و عمل به مقامات عاليه رسيد، نفوذ او در مردم به وقت نصيحت نفوذى عجيب بود.
ازمادرش پرسيدند به داشتن چنين فرزندى دلخوشى گفت:نه، گفتند: چرا؟گفت: من براى يك بار در مدت دو سال او را بدون وضو و طهارت شير ندادم و در آغوش نگرفتم، آرزويم اين بود حضرت امام جعفر صادق شود، ولى جعفر شوشترى شد!!
چرا در قرآن مسئله زکات مطرح است ولی از اهمیّت خمس خبرى نیست درحالى که زکات براى کشاورزان و دامداران است وخمس همه را شامل می شود؟
این که بگوییم در قرآن و حدیث فقط زکات مطرح شده و از خمس خبرى نیست، صحیح نمىباشد، زیرا این مسئله هم در قرآن بیان شده و هم احادیث فراوان بر واجب بودن خمس دلالت دارد.
قرآن کریم مىفرماید: “واعْلموا أنّما غنمتم مِن شىء فأنّللَّه خمس و للرسول والذى القربى والیتامى والمساکین وابن السبیل إنْ کنتم آمنتم باللَّه؛ بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا و براى پیامبر و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و درماندگان در راه است، اگر به خدا ایمان آوردهاید".(1)
این آیه که براى بیان وجوب خمس نازل گردیده، با تأکیداتى همراه است که کاملاً اهمیت خمس را مىرساند: در احادیث در مورد خمس به تفصیل سخن گفته شده است، که چند روایت را ذکر مىکنیم:
امام باقر(ع) فرمود: “بر احدى حلال نیست که در خمس تصرّف کند و چیزى با آن بخرد مگر این که حق ما را به ما برساند".(2)
حضرت صادق(ع) فرمود: “من با این که نیازمند نیستم، از شما درهم (خمس) را مىگیرم، به خاطر آن که مىخواهم با دریافت خمس، مال شما را پاکیزه گردانم".(3)
امام باقر(ع) فرمود: “خمس بسیار مهم است. عمل نمىکند به آن مگر کسى که قلبش با ایمان مورد آزمایش قرار گرفته باشد".(4)
حضرت صادق(ع) فرمود: “خداوند صدقه (زکات) را بر ما حرام نموده و به جایش خمس را حلال فرموده است".(5)
پس مسئله خمس به عنوان یک واجب دینى در قرآن و حدیث مطرح شده، آن هم به گونهاى که کاملاً حکایت از عنایت شرع انور به این واجب الهى مىکند. بلى زکات در قرآن بیشتر مطرح شده و در 32 آیه از زکات نام برده شده، ولى باید توجه داشت که اوّلاً وجوب زکات فقط در یک آیه آمده:(6) بقیه آیات زکات یا درباره صدقات مستحبى است،(7) یا پرداخت زکات به عنوان صفتى از صفات مؤمنان و مردان خدا ذکر شده،(8) یا در مورد زکات در ادیان گذشته است.(9) در برخى آیات “زکات” به معنى پاکى به کار رفته،(10) نه به معناى زکات واجب؛ بنابراین معناى زکات گسترده بوده و شامل انواع مختلف کمک مالى و غیر مالى، واجب یا مستحب مىشود، در حالى که معناى خمس یک چیز بیشتر نیست.
ثانیاً ممکن است علت کثرت آیات زکات این باشد که در زمان نزول قرآن و محیطى که قرآن نازل گردید، عمده ثروت مردم آن زمان، چیزهایى بود که زکات در آنها واجب است، مثل جو و گندم و خرما و گاو و گوسفند و شتر. غالباً مردم غیر از اینها چیزى نداشتند تا در قرآن گفته شود.
ثالثاً شاید بتوان گفت که چون موارد مصرف زکات بیشتر بوده، تأکید بیشترى بر زکات و پرداخت آن شده است. مصرف خمس فقط براى پیامبر و ذوى القرباى بوده و اینان بخششى کوچک از جامعه بودند، ولى مصرف زکات بسیار وسیعتر بود، زیرا تمامى فقرا و مساکین وابن السبیل و فى سبیل اللَّه و غارمین (بدهکارن) مشمول گرفتن زکات مىشدند.
رابعاً: چون مصرف خمس، مخصوص پیامبر و خویشان حضرت بود، کمتر به آن گوشزد شد، تا کسى توهم نکند پیامبر براى خود و خویشان دست و پا زده است، ولى چون زکات براى عموم مردم بود، بسیار در قرآن و روایات نسبت به پرداخت آن تأکید شده است، بنا بر نقل تاریخ، سیره و روش مسلمانان و حاکمان صدر اسلام در گرفتن زکات با اجبار بوده است. پیامبر پنج نفر را از مسجد به خاطر عدم پرداخت زکات اخراج کرد و فرمود: “تا زکات مالتان را پرداخت نکردهاید، در مسجد نماز نخوانید".(11) بدین جهت زکات از بیت المال مسلمین محسوب مىشود که مورد مصرف آن مردم فقیر و بدهکار و کارهاى به زمین مانده مربوط به مسلمین مىباشد. البته این مطلب مورد بحث است که آیا زکات فقط به نُه چیز تعلق مىگیرد یا به کل اموال (اعم از مال التجاره، انواع میوه، محصولات کشاورزى و غیره)؟
اگر به کلّ اموال زکات تعلق بگیرد، بودجه بسیار عظیمى خواهد شد که صدها برابر خمس خواهد گشت.
———————————————————————————————————
پى نوشتها:
1. انفال (8) آیه 41.
2 و 3 و 4. وسائل الشیعه، ج 6، ص 337 و 338 و 350.
5. همان، باب 29، از ابواب مستحققین زکات، حدیث 7.
6. توبه (9) آیه 103.
7. نمل (27) آیه 3؛ روم (30) آیه 39 و… .
8. حج (22) آیه 41؛ لقمان (31) آیه 4؛ نور (24) آیه 37.
9. مریم (19) آیه 31 و 55؛ انبیا (21) آیه 73.
10. کهف (18) آیه 81؛ مریم (19) آیه 13.
11. وسائل الشیعه، ج 9، ص 24.
انتظارات رهبری از حوزه های علمیه
1- لزوم ورود حوزه در مسائل چالشی سیاسی و اجتماعی و پرهیز از بیطرفی:
الف- حاشیهنشین شدن حوزهى علمیه قم و هر حوزهى علمیه دیگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشى نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد. لذا روحانیت شیعه با کلیت خود، با قطع نظر از استثناهاى فردى و مقطعى، همیشه در متن حوادث حضور داشته است.
ب- اگر روحانیت می خواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوى شود، دین آسیب می دید.
پ - بىطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشىِ اساسى، موجب نمی شود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بىطرف و ساکت بماند پس سکوت و بىطرفى علما و روحانیون و حوزههاى علمیه به هیچ وجه نمی تواند دشمنى دشمن را متوقف کند. بنابراین حرکت حوزههاى علمیه، بىطرف نماندن حوزههاى علمیه در قبال حوادث جهانى، در قبال مسائل چالشىِ ملى و بینالمللى یک ضرورتى است که نمی شود از آن غافل شد.
2-تاکید آگاهی به مسائل روز جامعه:
امروز شما اگر عالم هم باشید، بسیار با تقوا هم باشید، اما زمانتان را نشناسید، آن وقت آسیب پذیر و لغزش پذیر و کم فایده خواهید بود؛ آن طوری که دیگر حکایتش فصل مفصلی است؛ «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس». ما کسانی را دیدیم که عالم هم بودند، بی دین هم نبودند، اما در دورانی که می توانستند برای اسلام و مسلمین مفید واقع بشوند، مفید واقع نشدند؛ بعضاً حتّی خدشه ها و ضررهایی هم وارد کردند!
پس، شد علم و تقوا و آگاهی سیاسی و اجتماعی؛ که این آگاهی، سلاحی است که در اختیار شما قرار دارد. با این سه خصوصیت، باید سربازان خط مقدم هم باشید. بله، اگر طلبه ای با این خصوصیات، واقعاً سرباز خط مقدم انقلاب و اسلام بود، ارزشش خیلی بالا می رود و خیلی شیوایی پیدا می کند
3- استقلال روحانیت در گذشته، حال و آینده:
روحانيت شيعه هميشه مستقل بوده، هرگز در قبضهى قدرت ها قرار نگرفته است؛ امروز هم همين جور است، بعد از اين هم بايد همين جور باشد و به توفيق الهى همين جور خواهد بود.
اما در اينجا هم مراقب باشيد يك مغالطه ديگرى به وجود نيايد؛ استقلال حوزهها به معناى عدم حمايت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود؛ يك عدهاى اين را مي خواهند. بعضىها مي خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطهى حوزه را با نظام قطع كنند؛ اين نمي شود. وابستگى غير از حمايت است، غير از همكارى است. نظام به حوزه مديون است؛ بايد به حوزهها كمك كند.
4- لزوم حفظ دین توسط روحانیون:
روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهاى دین حیثیتى ندارد. اگر روحانیت از مسائل اساسى – که نمونه برجستهى آن، انقلاب عظیم اسلامى است – کناره می گرفت و در مقابل آن بىتفاوت می ماند، بدون تردید دین آسیب می دید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است.
5- لزوم نظریه پردازی روحانیون در مورد ملت و کشور:
الف- نظریهپردازى سیاسى و نظریهپردازى در همهى جریان هاى اداره یک ملت و یک کشور در نظام اسلامى به عهده علماى دین است. آن کسانى می توانند در باب نظام اقتصادى، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتى و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینى باشند و دین را بشناسند. اگر جاى این نظریهپردازى پر نشد، اگر علماى دین این کار را نکردند، نظریههاى غربى، نظریههاى غیردینى، نظریههاى مادى جاى آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامى، هیچ مجموعهاى در خلأ نمی تواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتى دیگرى، یک نظام اقتصادى دیگرى، یک نظام سیاسى دیگرى که ساخته و پرداختهى اذهان مادى است، مىآید جایگزین می شود؛ همچنان که در آن مواردى که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد.
ب- حوزههاى علمیه و علماى دین پشتوانههائى هستند که موظفند نظریات اسلامى را در این زمینه از متون الهى بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، براى برنامهریزى، براى زمینهسازىهاى گوناگون.
6- لزوم مواجهه با شبهات و غبارها:
- امروز شبهههائى مطرح می شود که آماج آن شبههها نظام است. شبهات دینى، شبهات سیاسى، شبهات اعتقادى و معرفتى در متن جامعه تزریق می شود – بخصوص در میان جوانان – هدفش فقط این است که یکى را از یک فکرى منتقل کند به یک فکر دیگرى؛ هدفش این است که پشتوانههاى انسانى نظام را از بین ببرد؛ مبانى اصلى نظام را در ذهن ها مخدوش کند؛ دشمنى با نظام است. لذا برطرف کردن این شبههها، پاک کردن این غبارها از ذهنیت جامعه – که به وسیله علماى دین انجام می گیرد – این هم یک پشتوانه دیگر براى نظام اسلامى است.
صفحات: 1· 2
مبلغ دین
پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم :
لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِداً خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا.
منیه المرید، ص 101
اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت کند برای تو از دنیاو آنچه در دنیاست بهتراست.
سرور زنان
حسن بن زياد عطّار گويد: به امام صادق علیه السلام گفتم: آيا قول پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم كه فرمود: فاطمه علیها السلام سرور زنان بهشت مىباشد، به اين معناست كه او سرور و سيّد زنان زمان خود بوده است؟ امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت مريم علیها السلام سرور زنان زمان خود بوده است، و فاطمه سرور تمام زنان بهشتى، از اوّلين و آخرين آنها مىباشد.پس پرسيدم: معنى فرمايش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه گفت: حسن و حسين سرور جوانان بهشت هستند، چيست؟امام فرمود: به خداوند سوگند آن دو، سرور و بزرگ تمام جوانان بهشت، از اوّلين و آخرين آنها هستند. بحارالانوار ج43 ص21، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، ترجمه بحار الأنوار ،ص:198
چرا کاهو با سکنجبین
به اعتقاد درمانگران طب سنتي مصرف كاهو در كنار سكنجبين علاوه بر درمان خارش و ترك هاي پوستي به بهبود رنگ زرد ناشي از افزايش صفرا در بدن كمك مي كند.
افرادي كه ميزان صفراوي تجمع يافته در بدن شان زياد است و گرماي بدن شان بالاست با مصرف كاهو و سكنجبين مي توانند اين گرمي را كنترل كنند و صفراوي مازاد بدن را دفع مي كنند.
خوردن كاهو و سكنجبين مي تواند به مرور خشكي و عصبانيت فرد گرم مزاج را كاهش دهد و حتي بر حالات روحي او نيز اثر بگذارد.
شب پانزدهم ذی القعده را دریاب
از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روايت شده است كه شب پانزدهم ماه ذى القعده، شب مباركى است و خداوند در اين شب، به بندگان مؤمن، نظر رحمت مى افكند و آن كس كه در اين شب به اطاعت خداوند مشغول باشد، پاداش بسيار زيادى دارد.
در ادامه فرمود: چون شب به نيمه رسيد، به عبادت خدا و نماز بپرداز و از خداوند حاجت بطلب كه در اين شب، حاجت كسى بدون پاسخ نخواهد ماند!
مهمترین کار انسان ؟؟
انسان کاری مهم تر از خودسازی ندارد، و ساختن هر چیز متناسب با همان است؛ دیوار را سنگ و گل و انسان را علم و عمل. انسان تا به لقاء الله نرسیده است، به کمال مطلوبش نایل نشده. بابا افضل را کلامی کامل در این باره است که: «عالم درختی است که ثمره ی او لقای خدای تعالی است>> امّا نفس رهزن است و باید مراقب بود. حکیمان گفته اند که اگر نفس را مشغول نداری، او تو را مشغول می کند. باید از وساوس او در حذر بود و در تربیتش به صفات الهی و اخلاق ربوبی کوشید که : هر کس که هوای کوی دلبر دارد از سر بنهد هر آن چه در سر دارد ورنه به هزار چلّه ار بنشیند سودش ندهد که نفس کافر دارد (علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله،دیوان اشعار، ص 216( به سوی خدا برو. خدا جواد است و جود گدا می خواهد، و چون خود او می فرماید: « و گدا را مران»«وَ اَمَّا السَّآئِلَ فَلاَ تَنهَر»(سوره ی ضحی،آیه ی 11)، پس خود با سایل چگونه رفتار کند؟ عارف رومی چه خوش گفته که: «چنان که گدا عاشق کریم است، کریم هم عاشق گداست.» گدایی کن تا محتاج خلق نشوی. (علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله، دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک، ص55) و(مناسک حج، علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله، ص89 و90)