چرا در قرآن مسئله زکات مطرح است ولی از اهمیّت خمس خبرى نیست درحالى که زکات براى کشاورزان و دامداران است وخمس همه را شامل می شود؟
این که بگوییم در قرآن و حدیث فقط زکات مطرح شده و از خمس خبرى نیست، صحیح نمىباشد، زیرا این مسئله هم در قرآن بیان شده و هم احادیث فراوان بر واجب بودن خمس دلالت دارد.
قرآن کریم مىفرماید: “واعْلموا أنّما غنمتم مِن شىء فأنّللَّه خمس و للرسول والذى القربى والیتامى والمساکین وابن السبیل إنْ کنتم آمنتم باللَّه؛ بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا و براى پیامبر و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و درماندگان در راه است، اگر به خدا ایمان آوردهاید".(1)
این آیه که براى بیان وجوب خمس نازل گردیده، با تأکیداتى همراه است که کاملاً اهمیت خمس را مىرساند: در احادیث در مورد خمس به تفصیل سخن گفته شده است، که چند روایت را ذکر مىکنیم:
امام باقر(ع) فرمود: “بر احدى حلال نیست که در خمس تصرّف کند و چیزى با آن بخرد مگر این که حق ما را به ما برساند".(2)
حضرت صادق(ع) فرمود: “من با این که نیازمند نیستم، از شما درهم (خمس) را مىگیرم، به خاطر آن که مىخواهم با دریافت خمس، مال شما را پاکیزه گردانم".(3)
امام باقر(ع) فرمود: “خمس بسیار مهم است. عمل نمىکند به آن مگر کسى که قلبش با ایمان مورد آزمایش قرار گرفته باشد".(4)
حضرت صادق(ع) فرمود: “خداوند صدقه (زکات) را بر ما حرام نموده و به جایش خمس را حلال فرموده است".(5)
پس مسئله خمس به عنوان یک واجب دینى در قرآن و حدیث مطرح شده، آن هم به گونهاى که کاملاً حکایت از عنایت شرع انور به این واجب الهى مىکند. بلى زکات در قرآن بیشتر مطرح شده و در 32 آیه از زکات نام برده شده، ولى باید توجه داشت که اوّلاً وجوب زکات فقط در یک آیه آمده:(6) بقیه آیات زکات یا درباره صدقات مستحبى است،(7) یا پرداخت زکات به عنوان صفتى از صفات مؤمنان و مردان خدا ذکر شده،(8) یا در مورد زکات در ادیان گذشته است.(9) در برخى آیات “زکات” به معنى پاکى به کار رفته،(10) نه به معناى زکات واجب؛ بنابراین معناى زکات گسترده بوده و شامل انواع مختلف کمک مالى و غیر مالى، واجب یا مستحب مىشود، در حالى که معناى خمس یک چیز بیشتر نیست.
ثانیاً ممکن است علت کثرت آیات زکات این باشد که در زمان نزول قرآن و محیطى که قرآن نازل گردید، عمده ثروت مردم آن زمان، چیزهایى بود که زکات در آنها واجب است، مثل جو و گندم و خرما و گاو و گوسفند و شتر. غالباً مردم غیر از اینها چیزى نداشتند تا در قرآن گفته شود.
ثالثاً شاید بتوان گفت که چون موارد مصرف زکات بیشتر بوده، تأکید بیشترى بر زکات و پرداخت آن شده است. مصرف خمس فقط براى پیامبر و ذوى القرباى بوده و اینان بخششى کوچک از جامعه بودند، ولى مصرف زکات بسیار وسیعتر بود، زیرا تمامى فقرا و مساکین وابن السبیل و فى سبیل اللَّه و غارمین (بدهکارن) مشمول گرفتن زکات مىشدند.
رابعاً: چون مصرف خمس، مخصوص پیامبر و خویشان حضرت بود، کمتر به آن گوشزد شد، تا کسى توهم نکند پیامبر براى خود و خویشان دست و پا زده است، ولى چون زکات براى عموم مردم بود، بسیار در قرآن و روایات نسبت به پرداخت آن تأکید شده است، بنا بر نقل تاریخ، سیره و روش مسلمانان و حاکمان صدر اسلام در گرفتن زکات با اجبار بوده است. پیامبر پنج نفر را از مسجد به خاطر عدم پرداخت زکات اخراج کرد و فرمود: “تا زکات مالتان را پرداخت نکردهاید، در مسجد نماز نخوانید".(11) بدین جهت زکات از بیت المال مسلمین محسوب مىشود که مورد مصرف آن مردم فقیر و بدهکار و کارهاى به زمین مانده مربوط به مسلمین مىباشد. البته این مطلب مورد بحث است که آیا زکات فقط به نُه چیز تعلق مىگیرد یا به کل اموال (اعم از مال التجاره، انواع میوه، محصولات کشاورزى و غیره)؟
اگر به کلّ اموال زکات تعلق بگیرد، بودجه بسیار عظیمى خواهد شد که صدها برابر خمس خواهد گشت.
———————————————————————————————————
پى نوشتها:
1. انفال (8) آیه 41.
2 و 3 و 4. وسائل الشیعه، ج 6، ص 337 و 338 و 350.
5. همان، باب 29، از ابواب مستحققین زکات، حدیث 7.
6. توبه (9) آیه 103.
7. نمل (27) آیه 3؛ روم (30) آیه 39 و… .
8. حج (22) آیه 41؛ لقمان (31) آیه 4؛ نور (24) آیه 37.
9. مریم (19) آیه 31 و 55؛ انبیا (21) آیه 73.
10. کهف (18) آیه 81؛ مریم (19) آیه 13.
11. وسائل الشیعه، ج 9، ص 24.