اعتدال دردوستی
اعتدال دردوستی ودشمنی
امیرالمومنین(علیه السلام):
(احبب حبیبک هونا ماعسی ان یکون بغیضک یوما ماوأبغض عدوک هونا ماعسی أن یکون حبیبک یوما ما)
دوستی آنچنان نمی باید که نگنجد درآن میان موئی
دشمنی هم بدان صفت خوش نیست که زیارش نباشد بوئی
هردوجانب نگاه خواهدداشت هرکراهست معتدل جوئی
(ازلابلای گفته ها،سیدمحمدجواد مهری)
10 نکته اقتصادخانواده
1. امام حسین (علیه السلام)می فرمایند:بهترین مال ودارایی آن است که به وسیله آن آبرو حفظ شود.
2. کنفسیوس می گوید:شغلی رابرگزین که دوست داری.زان پس یک روزاز زندگیت را به (کارکردن )نخواهی گذراند.
3. ولترمی گوید:فعالیت اقتصادی انسان رااز سه بلای عظیم دور می کند:افسردگی،فسق،احتیاج.
4. فرصتهابزرگ ترین رمز موفقیت درامور اقتصادی اند.
5. درفعالیت های اقتصادی هرگز مضطرب نشوید تاعمرطولانی داشته باشید.
6. اقتصادقسمتی اززندگی است ولی زیربنای زندگی نیست وعنایت به آن عامل تقویت بنیان زندگی است.
7. تفکراقتصادی درست ومیانه روی عامل آرامش درزندگی است همانگونه که افراد در اقتصاد ودرآمدزایی تنش واضطراب به همراه دارد.
8. امام علی(علیه السلام)درتوصیف پرهیزکاران می فرمایند:(منطقهم الصواب وملبسهم الاقتصاد ومشیهم التواضع)؛ایشان سه ویژگی پرهیزکاران رامنطق صحیح ،پوشاک میانه رو وتواضع درحرکت وراه رفتن می دانند.
9. ملتهای سرافراز نسبت به اقتصاد ملی خود روش صادرکنندگی تولیدات راپیشه کرده اند نه ذخائر.
10. زن خوب از ویژگی های شناختی اش هنراقتصادی اودر تدبیرمنزل است.
مهارتهای زندگی،حسین خنیفر،ص465
حکایتی ازیک مکاشفه
یکی ازفرزندان عارف کامل آیت الله العظمی حاج محمدعلی شاه آبادی (قدس سره)نقل می کردند که مرحوم پدرم فرمودند:درمحضرمیرزاهاشم رشتی درمدرسه مشیرالسلطنه تهران درس مصباح الانس می گرفتیم.برای مباحثه عرفان روزی درهمان مدرسه باهم مباحثی خودم بودم که من خیال کردم ایشان خوابش برده ؛اودرحالی که نشسته بودچشمهایش رابرهم نهاد.بعدازچنددقیقه ای چشم بازکردوگفت:می دانی،چه شده گفتم:نه،گفت:الان دیدم تمام علمای گذشته تاحالااز شیخ مفید تاحال ،آمده اند تامیرزای شیرازی راببرند درجایگاه خودش دربهشت،سپس بعدازساعتی تلگراف آمد که میرزای شیرازی (قدس سره)مرحوم شده است واین مطلب درهمان ساعتی بود که آن شخص چشم برهم نهاده بود وبه طور مکاشفه مطالب رادیده بود.
کرامات ابرار،عبدالرحمن باقرزاده بابلی،ص64
حق انتخاب
حق انتخاب یک کودک درخرید وپوشیدن پوشاک چقدر است؟
درموقع خریدپوشاک برای کودکان ،مسئولیت ماایجاب می کندکه تصمیم بگیریم آنهاچه چیزی نیازدارند وچه قدر بایدبرای آنها بودجه درنظرگرفته شود.
درداخل مغازه ماچندنمونه راانتخاب می کنیم.نمونه هایی که باسلیقه وبودجه ی مامطابقت دارند.کودک آن چیزی راکه بیشتردوست دارد،انتخاب می کند؛به این صورت حتی یک بچه ی شش ساله هم می تواند درمورد پوشاک حق انتخاب داشته باشد.
دربسیاری از خانواده ها ،بچه هاکمترین تجربه یامهارتی دررابطه باخرید لباس برای خودشان به دست نمی آورند وهمین هاهستند که وقتی بزرگ می شوند،برای خریدلباس ،بایدیک نفر راباخودببرند،زیراخودآنها قادرنیستند به راحتی انتخاب وتصمیم گیری کنند.
کودکان بزرگتر بایداجازه داشته باشند،پوشاکی انتخاب کنند که با استانداردهای مورد قبول دوستان آنها تفاوت چندانی نداشته باشد.اگراکنون کودکان برای راه مدرسه کفش های ورزشی استفاده می کنند ومایک کفش چرمی مهمانی برای اوبخریم واستدلال کنیم که این ازکفش ورزشی بهتر یاشیک تر است،بی جهت اورادرمعرض تمسخرات دوستان وهم شاگردی هایش قرارداده ایم .والدین بایدمتوجه آنچه که امروز بین بچه ها رایج است،باشند.
خانواده وبهداشت روانی کودک ونوجوان،حسین میرزابیگی،ص46
توسیر وهمسایه گرسنه
تو سیر وهمسایه گرسنه
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط (ره)می گوید:ازایشان شنیدم که فرمود :(شبی درعالم رویادیدم مجرم شناخته شدم ومامورانی آمدند تامرابه زندان ببرند،صبح آن روزناراحت بودم که سبب این رویا چیست ؟باعنایت خداوندمتعال متوجه شدم که موضوع رویا به همسایه ام ارتباط دارد .ازاهل خانه خاستم که جستجوکند وخبری بیاورد.همسایه ام شغلش بنایی بود،معلوم شدکه چندروزکارپیدانکرده وشب گذشته هم او وهمسرش گرسنه خوابیده اند ؛به من فرمودند :وای برتو! توشب سیرباشی وهمسایه ات گرسنه؟! درآن هنگام من سه عباسی پول نقد ذخیره داشتم !فوراازبقال سرمحل یک عباسی قرض گرفتم وباعذرخواهی به همسایه دادم وتقاضا کردم هروقت بیکاربودی وپول نداشتی مرامطلع کن.
کرامات وحکایات عاشقان خدا،جبراییل حاجی زاده،ص31
ازغصه نجاتم دادند
دوش وقت سحر ازغصه نجاتم دادند واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخوداز شعشعه پرتوذاتم کردند باده ازجام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری وچه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعدازاین روی من وآیینه وصف جمال که درآنجا خبرازجلوه ذاتم دادند
من اگرکامروا گشتم وخوشدل چه عجب مستحق بودم واینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که برآن جوروجفا صبرثباتم دادند
این همه شهدوشکر کزسخنم می ریزد اجرصبری ست کزان شاخ نباتم دادند
همت حافظ وانفاس سحرخیزان بود که زبند غم ایام نجاتم دادند
حافظ
جمال وکمال
مال و جمال، یا کمال؟ کدام انگیزه؟
اگر چنانچه کسی به خاطر مال و جمال ازدواج کند، طبق روایت ممکن است خدای متعال مال و جمال را به او بدهد و ممکن هم هست که ندهد. اما اگر چنانچه برای تقوا و عفاف قدم بگذارد و ازدواج بکند، خدای متعال به او مال هم خواهد داد، جمال هم خواهد داد. ممکن است کسی بگوید جمال که اعطا کردنی نیست؛ یک کسی یا جمال دارد یا ندارد! معنایش این است که چون جمال در چشم شما و در دل شما و در نگاه شماست، اگر انسان کسی را که خیلی جمیل هم نباشد، دوست داشت او را جمیل میبیند. وقتی کسی را دوست نداشت هر چقدر هم جمیل باشد به نظر او جمیل نمیآید.
برگرفته ازسایت امام خامنه ای