سرداران جنگ چه گفتند
شهید ابراهیم همت:
“پیام من فقط این است: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید."
______________________
شهید چمران:
“من نمیگویم ولی فقیه معصوم است، ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد."
______________________
شهید صیاد شیرازی:
“صحبتی را كه ولايت مطرح می كند، به محض ایراد سخن، بر ما واجب می شود
______________________
شهید باکری:
“برادران میدانند که ولایت، محور اصلی جامعه ماست. یعنی همه چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم."
______________________
شهید خرازی:
“از مردم می خواهم كه پشتيبان ولايت فقيه باشند، راه ما راه حق است."
______________________
شهید کاوه:
“دشمن بايد بداند و اين تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهای را که عليه انقلاب طرحريزی کند، امت بيدار و آگاه با پيروي از رهبر عزيز آن را خنثی خواهد کرد."
______________________
شهید مدافع حریم عشق (هادی ذوالفقاری):
“وصیتم به مردم ایران این است که قدر کشورمان را بدانند و پشت سر ولی فقیه باشند و با بصیرت باشند چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید.”
فرم در حال بارگذاری ...
شوهرت را دلداری بده
دشواری زندگی بر دوش مرد است.مخارج خانواده را بهر طورشده باید تامین کند،در خارج منزل با صدها مشکل مواجه میشود،ممکناست مورد توهین یا توبیخ رئیس قرار بگیرد، ممکن استبا اذیت وکارشکنی همکارانش برخورد کند،ممکن است مطالباتش را نتواند وصولکند،ممکن است محل چک و سفتههایش را نتواند تامین کند،ممکن استبه کسادی بازار و عدم درآمد برخورد نموده باشد،ممکن استشغلمناسبی پیدا نکند،
...
گرفتاریهای مرد یکی دو تا نیست،در زندگی روزمره باصدها از این قبیل حوادث برخورد میکند،آنهم نه یک مرتبه و دو مرتبهبلکه دائما و پیوسته،کمتر اتفاق میافتد روزیکه ناراحتی تازهای نداشتهباشد، بیخود نیست که عمر مردها غالبا کوتاهتر از زنهاست.آخر اعصابیکنفر چقدر میتواند حوادث و ناراحتیها را تحمل کند!انسان در اینگونه مواقع احتیاج شدیدی دارد به شخص دلسوزمهربانیکه دلداریش بدهد و روح و اعصابش را تقویت کند.
خانم گرامی،شوهر شما دلسوز ندارد،احساس غربت و تنهاییمیکند،از مشکلات فرار نموده به محیط خانه و شما پناه میآورد،بهدلجوییهای تو نیازمند است،اگر با روی درهم کشیده و اوقات تلخ واردمنزل شد و آثار ناراحتی را در چهرهاش مشاهده نمودی سلام و تعارف تواز همه روزه گرمتر باشد،اسباب استراحت و غذا و چای او را زود فراهمکن،درباره موضوعات دیگر اصلا صحبت نکن،ایراد نگیر،تقاضا نکن،از گرفتاریهای خودت شکایت و درد دل نکن، بگذار خوب استراحت کند، اگر گرسنه استسیر شود،اگر سرما خورده گرم شود،اگر گرما خوردهخنک شود،آنگاه که از خستگی در آمد و اعصابش راحتشد با زبانخوش سبب ناراحتیاش را بپرس اگر دیدی باز هم میل نداردصحبت کند اصرار نکن،اما اگر شروع به درد دل کرد خوب گوشبده،تمام حواست پیش او باشد،از خنده بیجا جدا اجتناب کن،بلکه از شنیدن عوامل ناراحتی او اظهار تاسف کن،طوری وانمودکن که بیش از خودش از عوامل گرفتاری او اندوهگین هستی،با اظهار محبت و دلسوزی زخمهای دلش را مرهمبگذار،با نرمی و ملایمت دلداریش بده،موضوع را در نظرش کوچک وبیاهمیت جلوه بده،او را در قبال حل مشکل تشجیع کن.بگو:اینگونهحوادث از لوازم لا ینفک زندگی است و برای همه کس اتفاق میافتد،چندان مهم نیست،انسان میتواند با نیروی صبر و استقامتبر مشکلاتپیروز گردد،اما به شرط اینکه خودش را نبازد،اصولا مردانگی وشخصیت انسان در اینگونه موارد ظاهر میشود،غصه نخور،صبر و کوششکن تا مشکل حل شود،اگر احتیاجی به راهنمایی دارد و راهی به نظرتمیرسد پیش پایش بگذار و اگر راه صحیحی به نظرت نرسید پیشنهاد کنبا یکی از دوستان یا خویشان عاقل و خیر خواه مشورت کند.
خانم محترم،شوهرت در مواقع گرفتاری به مهربانیها و دلجوییهایتو نیازمند است.باید بداد او برسی و مانند یک پرستار مهربان بلکه یکروانپزشک دلسوز از او دلجویی کنی،از این بالاتر بگویم،باید شخصیتخویش را باثبات رسانی و شوهرداری کنی،آری پرستار و روانپزشککجا میتوانند مانند یک بانوی فداکار شوهرداری کنند؟غافلی که مهربانیهاو دلداریهای تو چه اثر معجز نمایی در روح شوهرت میگذارد!دل واعصابش را آرام میکند،به زندگی دلگرم میشود، برای مبارزه با مشکلاتآماده میگردد،میفهمد که در این جهان تنها و بیکس نیست،به وفا وصمیمیت تو اطمینان پیدا میکند،دوستدار و عاشق تو و اخلاقت میشود،پیمان زناشویی شما استوار و محکم میگردد.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:«در دنیا چیزی بهتر از همسرشایسته وجود ندارد.زنیکه شوهرش از دیدار او مسرور و شاد گردد (1) ».
حضرت رضا علیه السلام فرمود:«یک دسته زنها آنهایی هستند کهزیاد بچهدار میشوند، مهربان و با عاطفه هستند،در سختیها و پیش آمدهایروزگار،در امور دنیا و آخرت پشتیبان شوهرشان هستند،بزیان او کارنمیکنند و گرفتاریهایش را زیاده نمیگردانند (2) ».
پینوشتها
1-بحار ج 103 ص 217.
2-مستدرک ج 2 ص 534.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین وصیت شهید مدافع حرم
آخرین وصیت شهید مدافع حرم نیز درست مانند پدر شهیدش در دوران دفاع مقدس، این بود: «خواهرم! بهترین زینت تو حفظ حجاب است.حجاب تو از خون من ارزشمندتر است. من میروم تا تو پاک بمانی. خواهرم! گوهر ارزشمند حجاب را حفظ کن تا برادرت به تو افتخار کند. …»
این روزها به خیابان که میآیی، بخصوص در شهرهای بزرگ و از همه بدتر در پایتخت، دیگر چیزی به نام «عفاف» را پررنگ نمیبینی. به هر طرف که مینگری، بدحجابی و بدپوششی است، آرایشهای غلیظ است و لباسهاس تحریککننده و نامناسب و مردان باغیرتی که دست در دست زنان بزک کردهشان، پیادهروهای شلوغ شهر را گز میکنند تا ناموسشان، به بهای «هیچ» بازار چشمان هیز و ناپاک را گرم کند.
میگویند اینها، نشانههای آخرالزمان است … اما براستی این بانوان در برابر خون برادران رشید و شهیدشان چه پاسخی دارند؟ مسؤولانی که این وضعیت آشفته و آسیبزا را می بینند و دم برنمیآورند، در برابر خدا و خون پاک شهدا چه پاسخی خواهند داشت. براستی ما به کجا میرویم؟
فرم در حال بارگذاری ...
فرهنگ غربی و آثار آن بر پوشش نامناسب
و روباه صفتان چه حیله گرانه نقشه راه کشیده اند: از زمان آغاز جنگ فرهنگی با بیرون گذاشتن موهای خود از پس وپیش شروع شد و قرار است در آینده ای نزدیک به کجا برسد.
تاچند سال قبل زنان خیابان های شهر گیسوان خود را وسیله زینت و تبرج خود نموده اند و دیدگان را به سمت خود جذب میکنند و اما این قصه سر دراز دارد و زنان بی حیا به همین اکتفانکرده اندو گویا هر روز بد تر از دیروز میشوند، شلوارهای کوتاه نماد تمدن و خیابان ها جولانگاه زنانی شده است که هر لحظه جامعه را به سمت عریانی سوق می دهند..
حال دیگر تهران وشهرهای دیگر پرشده از باربی های خوش خط و خال.
دولت ها یکی پس از دیگری آمده اند ورفته اند چه اصلاح طلب چه اصول گرا، بماند که آن روزها می گفتند فلان دولت آمد حجاب تعطیل می شود بعد هم گفتند آن دیگری آمد اوضاع حجاب درست می شود، دیگر چشمم آب نمی خورد که با آمدن کسی جز مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حیا و عفت فاطمی بر سرزمینمان حکم فرما گردد.
این روزها دیگر دارد عادی می شود که زنان با لباس های آستین کوتاه ومانتوهای چاک دار به کوچه وخیابان راه پیدا کنند.
در نهایت حربه جدید دشمن که زیرکانه این بار اندام زنان ایرانی را هدف گرفته، پوششی است به نام (ساپورت) البته شرمم می شود بگویم پوشش!!! نمی دانم بعضی هاچگونه این جرأت را به خود داده اند ،همانطور که در مراسم های عروسی و در برابر محارم خود ظاهر می شدند اکنون خود را بزک کرده و به خیابان ها و پاساژها نفوذ کنند.
...
جالب اینجاست که با کمترین تأملی می توان گامهای آرام ابلیس در ترویج اباحه گری و عریانی را فهمید: تغییر نام جوراب شلواری زنانه به ساپورت، هماهنگی ورود و تولید بیشمار آن درکشور، مسلح شدن مانکن های پشت ویترین ومانکن های انسانی خیابان گرد به آن، سایت های پرشده ازفروش مدل های رنگارنگ ساپورت بدون کوچکترین فیلتر و در آخرتبلیغ های زیرکانه آن در شبکه های ماهواره ای أعم از کنسرت گوگوش (طبق مطالعات اینترنتی) که با سیاست هرچه تمام تر با آنکه می توانند زنان را با پاهای عریان به صحنه بیاورند اما از ساپورت استفاده می کنند.
اما باید بانهایت تأسف گفت بعضی از این زنان ساده اندیش هستند که بدون اندکی درنگ و دقت در نقشه های شوم دشمنان این مرزوبوم شخصیت وحیای خود را بازیچه دست آن ها کرده اند.
دیگر وقت آن رسیده که سکوتمان را بشکنیم و دراین جنگ نرم با سلاح قلم بر دشمن خاصم یورش ببریم تا شاید بعضی از مسئولین در خواب مانده و بعضی ازعلما و روحانیونی که احیانأ از تأثیرکلامشان اطمینان ندارند این نوشته ها را دیده و به جنب وجوش بیفتند، هرچند شاید آن ها هنوز هم از بحث و پیگیری این مسائل خجالت می کشند وسطح آن را پایین ترازسطح علمی و معنوی خود می بینند. حال آنکه همین بعضی ها هنوز نمی دانند ساپورت چیست، چه شکلی دارد و چه کسانی آن را پوشیده اند.
و روباه صفتان چه حیله گرانه نقشه راه کشیده اند:
موهای بیرون افتاده از پس وپیش
روسری های کوتاه آب رفته
شلوارهای سوراخ سوراخ وکوتاه شده
مانتوهای اندامی وچاک خورده
لباس هایی با دکمه های روی آستین جهت سهولت برای بالازدن
ساپورت
هدف بعدی دشمنان!!! خدا نکند که عریانی کامل اندام باشد
به امید آن روز که مسئولین، علما و دلسوزان این نظام با ذره بین قوی تری سیاست های زیرکانه دشمن را نظاره گر بوده و سازنده سدهای مستحکم در برابر نفوذ صفات رذیله باشند.
فرم در حال بارگذاری ...
دلایل عقلی ولایت فقیه
بدون شک حکومت فقیه واجد شرایط یک امر عقلی مطابق با آیات و روایات است که در اینجا چند مورد از دلایل عقلی آن را مورد بحث قرار میدهیم.
دلیل اول: اسلام مجموعهای کامل از قوانین و بایدها و نبایدهای مربوط به همه ابعاد زندگی انسان است. اجرای این حجم وسیع احکام و قوانین اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، قضایی، نظامی و خانوادگی اسلام بدون تشکیلات حکومتی میسر نیست و رئیس این تشکیلات هم یک جاهل و ناآگاه به اسلام نمیتواند باشد، بنابراین باید فردی اسلام شناس اجرای این احکام را به عهده گیرد، و اداره این تشکیلات وسیع در کشور فقط بهدست یک اسلام شناس که همان حکومت ولیّفقیه بر جامعه اسلامی باشد محقق خواهد شد و ملت مسلمان و آگاه ایران اسلامی در سال 1358 به آن رأی مثبت داد.
از دلیلی که بیان شد پنج مطلب مهم استفاده میشود:
...
1 - اثبات حاکمیت ولایت فقیه واجد شرایط.
2 - اثبات مطلقه بودن ولایت فقیه. زیرا اگر ولایت و حکومت فقیه مقید و محدود باشد انتظار نمیرود ولیّفقیه اسلامی بودن جامعه را در همه ابعاد آن تضمین کند. و مطلقه بودن ولایت به این است که فقیه بتواند هر نفی و اثباتی را که لازم باشد برای تحقق احکام، اهداف، آرمانها و ارزشهای اسلامی و مصالح امت انجام دهد. توضیح بیشتر درباره این موضوع در بحث حدود ولایت خواهد آمد.
3 - نکته دیگری که از این دلیل استفاده میشود این است که ولایت فقیه مولود طبیعی اسلام است که وجود آن از جمله امور مسلم اسلام به شمار میرود. و به تعبیر دیگر ولایت فقیه جزء بافت اسلام است.
فقیه نامی حاج آقا رضا همدانی میگوید: ولایت فقیه در هر بابی، از امور مسلم در نزد فقها بوده و حتی عدهای از آنها دلیل آن را اجماع ذکر کردهاند.(1)
مرحوم ملا احمد نراقی میگوید: از تصریح بسیاری از علما معلوم میگردد که ولایت فقیه از امور مسلم و قطعی است.(2)
4 - نکته دیگری که استفاده میشود این است که با وجود این دلیل عقلی متقن نیاز به روایاتی که ولایت فقیه را اثبات میکند نخواهد بود و در نتیجه اشکالاتی که بعضی به آن روایات کردهاند کمترین مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
البته ما روایات را برای تأیید این دلیل عقلی بیان خواهیم کرد بلکه میتوان آنها را به عنوان یک دلیل مستقل برای اثبات ولایت فقیه ذکر کرد و نتایج دیگری هم از آنها گرفت.
آیةاللَّه العظمی بروجردیرحمه الله میفرماید: در مجموع - از نظر عقل - این که فقیه عادل، منصوب از ناحیه ائمهعلیهم السلام عهدهدار کارهای مورد نیاز جامعه اسلامی است، کمترین اشکالی وجود ندارد و ما برای اثبات این ولایت نیازی به روایت مقبوله عمربن حنظله هم نداریم اگر چه آن روایت هم به عنوان یک شاهد بر مدعا است.(3)
و امام خمینیقدس سره میفرماید:
«ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و چندان به برهان احتیاج ندارد.(4)
صاحب جواهر نیز فرموده است:
بالجمله فالمسأله من الواضحات التی لاتحتاج الی ادّلة.(5)
مسئله ولایت فقیه از امور واضحی است که نیازی به دلیل ندارد.
5 - نکته آخر این که فقیه باید با همه امکانات علمی و اجرایی و ابزارهایی که در اختیار دارد جهت تحقق احکام و اهداف اسلامی حضور کامل و چشمگیر در تمام صحنهها داشته باشد و این حضور بیش از یک نظارت است. پس این دلیل، شبهه نظارت فقیه را که بعضی به جای ولایت فقیه مطرح کردهاند دفع میکند، چه این که به صرف نظارت نمیتوان اسلام را در تمامی ابعاد آن به اجرا درآورد. و برای همین است که نظارت فقیه کمترین مشروعیتی به نظام نمیبخشد و هیچ دلیلی از اسلام و فقه شیعه بر آن یافت نمیشود.
دلیل دوم: اسلام دارای یک سیستم قضایی کامل است که به کوچکترین جنایات تا بزرگترین آنها رسیدگی میکند. احکام قضایی اسلام مربوط به همه زمانها و برای تأمین سعادت همه مسلمانان است که تحقق آنها نیازمند یک دستگاه قضایی در سراسر کشور است و تأسیس چنین دستگاه قضایی مشروع، بدون وجود یک حکومت اسلامی مقتدر ممکن نیست. این نظام حکومتی همان حکومت ولیّفقیه است که به چنین دستگاه قضایی مشروعیت میبخشد.
دلیل سوم: حفظ کشور اسلامی از تهاجمات نظامی و فرهنگی دشمنان شرعاً و عقلاً واجب است و چنین حفاظت کلانی بدون حکومتی که دین و دنیا و عزت و منافع و احکام و اهداف و ارزشهای اسلامی را در برابر دشمنان اسلام بویژه در عصر حاضر حفظ کند، میسر نیست. بنابراین ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقیهی جامعالشرایط شرعاً و عقلاً ضروری است و این همان ولایت فقیه است.
دلیل چهارم: امام رضاعلیه السلام فرمود: اگر کسی بگوید چرا برای مردم پیشوایانی قرار داده شود و به اطاعت از آنها امر شود؟ جواب این است که دلایل فراوانی دارد، از جمله آنها این است که:
1 - اگر برای مردم حدودی مشخص گردید و امر شدند که از آنها تجاوز نکنند، زیرا با تجاوز از حدود به فساد میگرایند، عمل به آن حدود الهی تحقق نمییابد مگر این که امینی بر آنها گمارده شود. تا ایشان را از فساد دور بدارد و حدود و احکام الهی را در بین آنها اقامه کند.
2 - ما گروه و دستهای از مردم را نیافتیم که به زندگی خود ادامه داده باشند مگر این که ناگزیر از داشتن قیّم و رئیسی در امر دین و دنیای خود بودند، و از حکمت خداوند به دور است که خلق را در این نیاز مهم رها کند. مردم با چنین ولی امری با دشمنان میجنگند و اموال عمومی را جمعآوری میکنند و نماز جمعه و جماعت را اقامه میکنند و او جلوی ظلم ظالم به مظلوم را میگیرد.
3 - اگر یک رهبر امینی برای مردم گمارده نشود اسلام به کهنگی میگراید و دین از بین آنها میرود و سنت و احکام الهی تغییر مییابد.(6)
تنها ولیّفقیه عادل است که ویژگیهای ذکر شده در روایت بر او صدق میکند و میتواند به وظایف مندرج در روایت از اجرای حدود الهی، اقامه جمعه و جماعت، احیاء اسلام و سنّتهای اسلامی، جمعآوری اموال عمومی و سایر دستورات عمل نماید. این روایت که مفاد عقلانی دارد به عنوان یک یا سه دلیل عقلی مطرح گردید و البته میتوان آن را به عنوان دلایلی نقلی بر ولایت فقیه اقامه کرد و مفاد آن چنین است:
1 - خداوند دارای حدود و احکامی است که باید اجرا شوند و اجرای این احکام نیازمند رهبری امین و آگاه است 2 - از حکمت خدا به دور است که مردم را در نیاز مهم رهبری رها سازد 3 - و یا دین بدون رهبر گرفتار تغییر و کهنگی میگردد. پس خداوند بنا بر حکمتش برای جامعه رهبر تعیین میکند. (و آن ولیّ فقیهی عادل، شجاع، مدبّر و مدیر است).
دلیل پنجم: یکی از اصول انکارناپذیر زندگی اجتماعی ضرورت تشکیلات حکومتی است و باید کسی زعامت و رهبری آن را به عهده گیرد. اگر او عادل و عالم نباشد رهبری او از نظر اسلام مردود است و مراجعه به او حرام و قضاوت او باطل است. چه این که روایات از مراجعه به چنین فردی نهی کردهاند،(7) و فقها نیز مراجعه به آنها را حرام دانستهاند.(8) حال که شخص فاقد علم و عدالت، شایستگی حکومت بر مردم را ندارد، باید پیشوای حکومت، فقیهی عادل باشد و این همان ولایت فقیه است که امام خمینیقدس سره درباره آن فرمود:
بهترین اصل در اصول قانون اساسی اصل ولایت فقیه است.(9)
دلیل ششم: در روایات و فقه اسلامی احکام زیادی وجود دارد که بهعهده حاکم و امام مسلمین گذارده شده است و انجام آنها جز در پرتو حکومت ولیّفقیه میسر نخواهد بود. بنابراین باید ولیّفقیه حکومت تشکیل دهد تا به احکام خدا عمل نماید و احکام الهی به تعطیلی کشیده نشود.
از جمله این احکام: قضاوت، تعیین ائمه جمعه، فرمان جنگ، اخذ وجوهات شرعی و خمس و زکات، نظارت بر زندانیها و عفو آنها، اجرای حدود اسلامی، تعزیرات و قصاص، امر به معروف و نهی از منکر در مراتب بالای آن نظیر: قتل و زندانی مجرم و موارد فراوان دیگر از جمله حفاظت و تصمیمگیری درباره انفال میباشد.
انفال زمینهایی است که بدون جنگ و قهر و غلبه از کفار گرفته میشوند، زمینهای موات، قلّه کوهها و آنچه در آنهاست، درهّها، نیزارها، جنگلها، بخشی از غنائم جنگی که حاکم مسلمین آن را برای شخصیت حقوقی خود نگاه میدارد، غنائمی که در جنگها بدون اذن امام به دست میآید، میراث کسی که وارث ندارد، معادن، دریاها و آنچه در آنهاست، ساحل دریاها و رودخانهها، زمینها و اشیاء قیمتی که سلاطین برای خود برداشتهاند و به دست لشکر اسلام میافتد.
دلیل هفتم: انسانها همه بندگان خدا و از آن او هستند و به او باز میگردند، بنابراین کسی جز خداوند که آنها را خلق فرموده است، حق حاکمیت بر آنها را ندارد. حال برای اعمال این حاکمیت دو امر مورد نیاز است: 1 - وجود قوانین و احکام الهی که دستورات پروردگار را بیان کنند 2 - فردی که با اطلاع از احکام و معارف اسلامی و معرفت کامل از ریشه تا ساقه درخت اسلام ضمانت اجرای آن را به عهده گیرد که این فرد همان فقیه واجد شرایط است. و معلوم است که فقیه به عنوان یک فرد، توان اجرای حدود و احکام الهی را ندارد بلکه باید شرایط لازم تحقق احکام اسلام را که از جمله آنها ولایت است داشته باشد و این همان ولایت فقیه است. نتیجه این که حاکمیت خداوند بر جامعه تنها توسط ولایت فقیه عملی میگردد.
پی نوشتها:
1) … لدیهم من الامور المسلمة فی کل باب حتی انه جعل غیر واحد عمدة المستند لمثل هذه الاشیاء هو الاجماع.
2) عواید الایام، ص 188.
3) و بالجمله … الفقیه العادل منصوباً من قبل الائمةعلیهم السلام لمثل تلک الامور العامة المهمة التی یبتلی بها العامة ممّا لا اشکال فیه اجمالاً بعد ما بَیَّنَّاهُ، و لا نحتاج فی اثباته الی مقبولة ابن حنظلة غایة الامر کونها ایضاً من الشواهد فتدبّر. بدر الزاهر، ص 57.
4) ولایت فقیه، ص 5، انتشارات آزادی.
5) جواهر الکلام، ج 21، ص 397.
6) بحارالانوار، ج 23، ص 32.
7) این روایات در فصل بعد بیان خواهند شد.
8) امام خمینیقدس سره در مسأله 2801 رساله خود فرموده است: کسانی که با لباس اهل علم در مؤسساتی که به اشاره دولت (محمدرضا شاه) تأسیس شده است وارد شوند باید مسلمانان و متدینین از آنها اعراض کنند و با آنها معاشرت نکنند، آنها عادل نیستند و نماز جماعت با آنها جایز نیست و طلاق در محضر آنها باطل است. همچنین فرموده است: جایز نیست که امور سیاسی نظیر اجرای حدود قضایی و مالی را به عهده گیرد مگر این که امام معصوم یا منصوب از سوی او باشد و در فتوای دیگری فرموده است: در عصر غیبت ولیامر و سلطان عصر - عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف - نایبان عام او یعنی فقهای جامعالشرایط فتوا و قضا، در جای او به امور سیاسی و آنچه برای امامعلیه السلام میباشد - به جز جهاد ابتدایی - میپردازند. تحریرالوسیله، ج 1، ص 482.
9) صحیفه نور، ج 10، ص 87 - 9/8/58.
فرم در حال بارگذاری ...
یاد کردن اموات
فرم در حال بارگذاری ...
پنج چیز به درد اموات میخورد
1- اینکه بعد از دفن میت تلقین بعد از دفن را بگویند و مدتی سر قبر بنشینند. البته تلقین قبل از دفن هم داریم که میخوانند.
وقتی تلقین بعد از دفن خوانده میشود نکیر و منکر میگویند که حجت و دلیلش را به او گفتند، پس برویم. ببینید یک تلقین بالای قبر چقدر اثر دارد. انسان نباید فقط گریه کند البته گریه تخلیه است ولی گریه به درد میت نمیخورد. گریه بر امام حسین (علیه السلام) و ائمه از باب دیگری است. پس اولین هدیه ای که میتوانند به شخص متوفا بدهند بعد از دفن خواندن تلقین و نشستن و قرآن خواندن است.
2- دومین کاری که باید انجام بدهند این است که بدهیهای میت را بپردازند چه بدهیهای مالی و غیر مالی. حج هم بدهی مالی و هم غیر مالی است. پس بدهیهای میت را شروع به انجام دادن بکنند و پرداخت کنند یا خودشان این کار را بکنند یا اجیر بگیرند. برای میت ثانیهها خیلی سخت میگذرد.
3- سومین هدیه مستحبات است.
4- چهارمین هدیه این است که انسان طوری رفتار کند که برای پدر و مادر خدا بیامرزی بخرد. روایت داریم که از گناهان کبیره است که بچهها کاری بکنند که برای پدر و مادر نفرین بخرند.
5- پنجمین هدیه سر زدن به قبور آنها است. وقتی اموات تازه فوت کردهاند بیشتر به هدیهها نیاز دارند مثل شب اول قبر که بیشتر به هدیه نیاز دارند.
فرم در حال بارگذاری ...
طریقه وارد کردن متون نستعلیق با بهترین کیفیت در فتوشاپ
درد مشترک خیلی ها وقتی با برنامه های نستعلیق ای مثل چلیپا که کار می کنن اینه که چطوری متن رو با بهترین کیفیت ممکن و اندازه های خیلی بزرگ وارد برنامه ی فتوشاپ کنن که حالا یا از اون برای وب استفاده بشه یا برای چاپ (که چاپ اندازه های بزرگ تری رو میبره)…، فکر کردم روش خودم رو در رابطه با وارد کردن نستعلیق با بهترین کیفیت در فتوشاپ توضیح بدم… ، البته شاید بهترین روش نباشه، ولی راحت ترین روشیه که خودم انجامش میدم، اگر کسی بهتر از اینو میدونه تو کامنت ها تکمیلش کنه… بعد از اینکه متن رو داخل چلیپا تایپ کردید، با انتخاب کردن کل متن اون رو به کلیپ برد کامپیوتر انتقال بدید…(اگه چلیپا بازی در نیاره!) بعد او رو به برنامه ی کرل پیست کنین(اگه مستقیم توی فتوشاپ پیست بشه، لبه های متن رنجه رنجه میشه!) آبجکت پیست شده در کرل رو انتخاب کنید و به اندازه ی دلخواه بزرگش کنید. (بزرگ کردن متن در کرل هیچ تاثیر منفی ای در کیفیت نداره و تا هر اندازه که خواستید میتونید بزرگش کنید- این قسمت برای چاپ خیلی مفیده چون نیاز به اندازه های بزرگتر داریم) حالا یک بار ungrup ش کنید. (در این زمان حروف به هم ریخته است) حالا از قسمت tlbar گزینه ی left align رو انتخاب کنید تا حروف مرتب چیده بشه.. حالا اگه خواستید مثلا نقطه های متن رو جابجا کنید به صورت دلخواه و بعد با انتخاب کل آبجکت اون رو exprt کنید به فایل PNG. بعد این فایل PNG رو در فتوشاپ باز کنید (با بهترین کیفیت ممکن!) و بعد از تبدیل لایه ی backgrund به لایه معمولی با ابزار magic wand و البته tlerance یک پیکسلی (در ptin bar ش)قسمت سفید تصویر رو delete کنید تا فقط خود متن رو تروتمیز داشته باشید
فرم در حال بارگذاری ...