22 اسفند روز بزرگداشت شهدا و سالروز تأسیس بنیاد شهید
شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیك شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شكل است. بنیاد شهید در 22 اسفند سال 1358، به فرمان امام(ره) تاسیس شد و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چهار چوب اساسنامه مصوبه و آیین نامه های مربوط زیر نظر رئیس جمهور و نظارت عالیه مقام معظم رهبری اداره می شود. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیت های این نهاد مقدس است.
البته سابقه اولیه این نهاد به دوران آغاز قیام امام(ره) به سال 1342، باز می گردد. بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342 گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام(ره) ماموریت یافتند تا به خانواده های شهدا رسیدگی کنند، که این کار در طول سال های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال های57 - 1356، دامنه وسیع تری پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده های آنان، با فرمان امام(ره) بنیاد آغاز به کار کرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین تر شد.
ساختار سازمان بنیاد
ریاست بنیاد با حکم رهبری، در مقام نماینده ولی فقیه و با حکم ریاست جمهوری در مقام رئیس بنیاد به مدت 4 سال منصوب می شود و از طریق معاونت های فرهنگی، پژوهش و تبلیغات، تعاون و امور مجلس، اداری و مالی و برنامه ریزی و دفاتر ستادی، شامل: دفتر ریاست و روابط عمومی، اداره کل حراست، دفتر امور مشاورین، دفتر بازرسی دفتر امور بین الملل و دفتر هیئت مرکزی گزینش از طریق ادارات کل استان ها و 242 اداره در سطح کشور، هدایت عالیه و اداره امور بنیاد شهید را به عهده دارد.
اهداف و رسالت ها
مجموعه اهداف و رسالت های بنیاد به طور اختصار عبارتند از:
- احیا، حفظ و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان ضامن بقای مکتب نجات بخش اسلام و تشیع و به عنوان سلاح کسب استقلال و استمرار جمهوری اسلامی و موثرترین ابزار حفظ عزت جامعه و تمامیت ارضی کشور.
- زنده نگه داشتن یاد و نام شهیدان و حفظ آثار آنان و اجرای فرامین امام(ره) در خصوص رسیدگی شایسته و همه جانبه به امور خانواده های شاهد.
- تکریم و تجلیل از یادگاران عزیز شهدا، مفقودین و اسرا.
- تبیین حق عظیم شهیدان و خانواده های آنان.
فعالیت های فرهنگی بنیاد
متعاقب صدور فرمان مورخ 6/1/1365 امام(ره) مبنی بر رسیدگی بیشتر به امور فرهنگی یادگاران شاهد، شورای طرح و برنامه شاهد، متشکل از نماینده ولی فقیه و رییس بنیاد، وزرای فرهنگ و آموزش عالی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش، نسبت به تدوین اساسنامه اقدام کردند.
متعاقباً ستادهای ویژه ای از قبیل شورای طرح و برنامه ریزی، ستاد امور تحصیلی فرزندان شاهد در بنیاد شهید و وزارتخانه های ذیربط پیش بینی و سازماندهی شد و برای بهینه ساختن فعالیت های فرهنگی و تداوم پیگیری جدی آن ها، لزوم تشکیلات مستقل در بنیاد شهید موضوعیت یافت و برای این منظور درسال 1372، معاونت فرهنگی تاسیس گردید و به تدریج با تغییر صعودی هرم سنی فرزندان شاهد و شرایط و موقعیت آن ها، تحولاتی را در ساختار تشکیلاتی خود ایجاد کرد که هم اکنون در قالب چهار اداره کل(آموزش عمومی، آموزش عالی، پرورشی و مددکاری و مشاوره) امور فرهنگی همسران و فرزندان معظم شهدا را برنامه ریزی، سازماندهی و اجرا می نماید.
با قهوه به جنگ سرطان پوست برويد
يكي از عوامل آسيب رسان به سلامتي افراد ، ابتلا به انواع سرطان هاي پوست است . تحقيقات جديد كه در انجمن سرطان امريكا انجام شده ، نشان مي دهد افرادي كه به ميزان مناسب و كنترل شده قهوه مي نوشند ، خطر ابتلا به بي سي سي يا همان باسال سل كارسيمونا را كه شايع ترين نوع سرطان پوست است ، كاهش مي دهند .
دكتر فنگ جوسونگ ، سرگروه اين تحقيقات كه از اعضاي سرطان شناسي دانشگاه هاروارد است ، مي گويد : « آنتي اكسيدان هاي موجود در قهوه و كاكائو كمك مي كند تا خطر ابتلا به سرطان پوست كه ناشي از تاثير منفي اشعه UV و راديكال هاي آزاد است ، در افراد به خصوص زنان كاهش پيدا كند . اين مساله در زناني كه روزانه يك فنجان قهوه مي نوشند ، كاهشي 20 درصدي را نشان مي دهد كه رقم بسيار قابل توجهي است » .
خوب است كه از اين به بعد حتي يك روز درميان هم كه شده در عصرهاي سرد زمستان يك فنجان قهوه بنوشيد و آن را جايگزين يك وعده چاي عصرانه كنيد .
ماهنامه فرهنگي ، اطلاعات عمومي ، اجتماعي ، ورزشي آينده روشن / سال دوم / بهمن 1390/ دوره جديد / شماره 19
15 اسفند روز درختكاري
طلای سبز (روز درختکاری)
درخت، طلای سبز
من و تو با دست هایمان نهال کوچک را به خاک سرد اسفند می سپاریم و آفتاب، گرمای خویش را هدیه راه طولانی اش می کند و آب، با پاکی اش بدرقه شکفتن اش می شود. زمینِ سبز، دوست داشتنی و خیال انگیز است. چشم را نوازش می دهد و زبان را به تسبیح وا می دارد. ما با هم در روز درختکاری قرار سبز می گذاریم و همدیگر را به کاشت و حفظ این موجود زیبای خداوندی سفارش می کنیم. این قامت بلند و باشکوه، طلای سبزی است که زیستن، شکوفایی، حرکت و پویایی را به ما می فهماند. خداوند این موجود سبز و بابرکت را مایه عبرت، حکمت و قدرت خویش قرار داده است.
ارزش درخت در نهج البلاغه
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه چنین می فرماید: «همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، و نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسان اند و آفرینش آسمان و هوا و بادها و آب یکی است. پس در آفتاب و ماه و درخت و گیاه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش دریاها اندیشه کن… که نشانه های روشن پروردگارند».
همچنین حضرت حفظ و نگهداری درختان را امری ضروری می داند و به حراست از آن سفارش می کنند.
درختکاری، صدقه جاریه
در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود».
احیای زمین و کاشت درخت
قرن ها پیش از آنکه دانشمندان غربی به ارائه نظریه های زیست محیطی بپردازند، دین اسلام به محیط زیست و رابطه انسان و موجودات زنده با آن توجه داشته است. امروزه انسان با مشکلات زیست محیطی مختلفی روبه روست. تخریب کره زمین، انقراض گونه های جانوری و گیاهی، آلودگی هوا، آب و رودخانه ها، تخریب جنگل ها و مشکلات دیگر، همگی نتیجه کاربرد فن آوری های لجام گسیخته است. انسان امروزه در پی حل مشکلات محیط زیست خویش برآمده است و اسلام با دارا بودن منابع غنی، راهکارهایی برای حل آن ارائه می دهد. احیای زمین و کاشت درختان، همواره در فرهنگ اسلامی جایگاه خاصی داشته و مورد توجه بوده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید: «هر کس درختی بکارد و از آن مراقبت کند تا بزرگ شود و ثمر دهد، در جهان آخرت پاداش خواهد گرفت».
پیوند درختکاری با معنویت
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به کسی که درخت می نشانْد فرمود: «می خواهی تو را به نشاندن درختی راهنمایی کنم که استوارتر، رشدش بیشتر، میوه اش خوش تر و بادوام تر از این درخت باشد؟» عرض کرد: بلی یا رسول اللّه . حضرت فرمود: «هر بار که صبح یا شب تسبیحات اربعه بگویی، برای هر تسبیح، ده درخت از انواع میوه ها در بهشت برای تو کاشته می شود». آن مرد عرض کرد: یا رسول اللّه ، من شما را شاهد می گیرم که این محل را وقف فقیران کردم.
درخت، منبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در مدینه، هنگام ایراد سخنرانی، به درختی تکیه می داد و از آن به عنوان منبر استفاده می کرد. بعد از اینکه منبری برای پیامبر ساختند و آن حضرت بر منبر نشست، صدایی شبیه ناله از آن درخت بلند شد که گویی در فراغ آن حضرت گریه سر داده بود، از این رو، از آن روز آن درخت را حنانه، به معنای ناله بچه شتری که از مادر جدا می شود نامیدند. وقتی پیامبر صدای درخت را شنید، از منبر پایین آمده، آن را در بغل گرفت تا ساکت شد. بعد فرمود: «اگر او را در برنمی گرفتم، تا قیامت ناله می کرد».
مراقبت از نعمت ه
استفاده از چوب برای تولید انرژی، زیان بسیاری به محیط زیست وارد می کند. جنگل زدایی و قطع درختان، فرسایش خاک و کاهش قدرت باروری زمین، از جمله پی آمدهای منفی استفاده از چوب برای تولید انرژی است. این عامل در کنار دلایل دیگر، باعث شده که امروزه در جهان، در هر دقیقه حدود بیست هکتار جنگل از بین برود. خداوند این نعمت ها را برای بهره گیری صحیح بندگان آفریده است. از این رو، سزاوار نیست آنها را به دلایل مختلف از بین ببریم یا در راه درست و مورد رضای الهی استفاده نکنیم.
نابودی درختان؛ نابودی زندگی
انسان ها برای حیات، به آب و خاک و هوا احتیاج دارند. درختان و پوشش گیاهی سطح زمین، توازن را در دما و آب و هوای جهان به وجود می آورند و اکسیژن مورد نیاز جهان را تولید می کنند. با روند افزایش تخریب جنگل ها، هرگز نخواهیم دانست چند نوع گیاه مفید را از دست می دهیم. در اسلام برای محافظت از درختان و گیاهان، قوانینی وضع شده که نه فقط جنگل ها، که حیات وحش را نیز در برمی گیرد. بر اساس این قوانین، مناطق معیّنی که به آنها حریم می گویند، از دیگر مناطق جدا شده، توسعه و کشاورزی در آن ممنوع است.
باغ های زیبا
کلمه باغ و جنگل، همیشه احساس خوب و شادی را در روح و روان آدمی برجای می گذارد. در توصیف بسیار زیبا و دل انگیزی از امیرمؤمنان علی علیه السلام در مورد باغ و درختان آمده است: «پس زمین به وسیله باغ های زیبا، همگان را به سرور و شادی دعوت کرد و با لباس نازک گلبرگ ها که بر خود پوشید، هر بیننده ای را به شگفتی وا داشت و با زینت و زیوری که از گلوبند گل های گوناگون، فخرکنان خود را آراست، هر بیننده ای را به وجد آورد».
بهره گیری از جنگل و درختان
در چرخه طبیعت، درخت نقش مهمی ایفا می کند. همچنین در زندگی انسان و حیوان نیز تأثیر زیادی دارد و استفاده مناسب از جنگل، باعث حفظ و نگهداری آن می شود. پاکیزگی هوا، زیبایی محیط زندگی، حفظ و تولید خاک و چوب، جلوگیری از بلایای طبیعی، کنترل آب های زیرزمینی و…، همه به وجود درخت و جنگل بستگی دارد. به همان میزان که از طبیعت، جنگل و درختان بهره می گیریم، باید در حفظ، کاشت و داشت آن هم کوشا باشیم. بسیاری از شیوه های بهره وری انسان از درخت، به قدمت خود انسان است. نمی توان حتی تصور کرد که بدون درخت چگونه تمدن می توانست پیشرفت کند و به مرز کنونی برسد.
جنگل و کاهش بلایای طبیعی
هربار که سیل می آید، زیان های مالی و جانی بسیاری به همراه دارد. اگر در مسیرهای سیل خیز، جنگل ها، درختان و پوشش های گیاهی مناسب قرار داشته باشد، به طور چشم گیری از میزان خسارت ها کاسته می شود. جنگل ها در احیا و ترمیم حاصل خیزی خاک نیز نقش مؤثری دارند و از پیشروی بیابان ها و کویرها جلوگیری می کنند. نقش جنگل در بهبود و رونق گونه های گیاهی و حیوانی بسیار حائز اهمیت است. همچنین، نوع رفتار انسان با طبیعت و راه بهره گیری و استفاده از آن، در کاهش یا افزایش تأثیرات بلایای طبیعی مهم و قابل بررسی به نظر می رسد.
عوامل نابودی جنگل
جنگل، سرمایه ملی کشور است و حتی می توان ادعا کرد که جنگل، سرمایه جهانی است و همه موظف به حفظ و نگهداری آن هستند. عوامل زیادی سبب از بین رفتن جنگل ها می شود؛ مانند:
استفاده نادرست از آن مثل چرای دام و تهیه علوفه که سبب می شود نهال ها و گیاهان جوان جنگل از بین بروند؛ تخریب جنگل برای ساختمان سازی و یا کشاورزی؛ عوامل طبیعی مانند سیل، زلزله، توفان و آتش سوزی.
14 اسفند روز احسان و نيكوكاري
احسان و نیکوکاری در جامعه از دیدگاه اسلام
از جمله مفاهیم ارزشمندی که در آموزه های دین اسلام مورد توجه قرار گرفته و به آن سفارش شده ، احسان و نیکوکاری است. احسان و نیکوکاری ، دارای مصادیق فراوانی در حوزه های گوناگون ارتباط خدا با انسان ، ارتباط انسان با خدا ، ارتباط انسان با خود و ارتباط انسان با دیگران است . پرداختن به تمام این مصادیق، نیازمند بحث های مفصل است . به همین جهت در این مجال مختصر، به بحث پیرامون احسان در حوزۀ ارتباط انسان با دیگران یا به عبارتی دیگر، احسان در جامعه بسنده می کنیم .
مفهوم احسان
«إحسان» از ریشۀ «حُسن» و در لغت به دو معنای انعام بر دیگران و احسان در عمل به این معنی که کسی عمل نیکویی را بیاموزد یا عمل نیکی را انجام دهد ، به کار رفته است . احسان و کلماتی نظیر حَسَن ، حُسن و احسَن در وصف اموری به کار می روند که به دلیل داشتن گونه ای از زیبایی عقلی، نفسانی و طبیعی انسان را به خود جذب میکنند.
در فرهنگ اسلامی، احسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است . این واژه و مشتقاتی نظیر آن ، در قرآن فراوان به کار رفته است . در منابع اسلامی نیز، احسان حوزۀ بسیار گسترده ای از احادیث شیعه و سنی و مباحث تفسیری، فقهی ، اخلاقی ، عرفانی و کلامی را به خود اختصاص داده است .
احسان به صورت یکی از مفاهیم بنیادین و پر دامنۀ اسلام ، هر چند بیش از همه در گسترۀ اخلاق به کار رفته است ، اما قلمروی معنایی آن بسیار گسترده است . در قرآن به عنوان یکی از منابع مهم دین اسلام ، احسان به سه معنای انجام دادن کار نیک ، نیکی کردن به دیگران و انجام دادن نیکو و شایستۀ یک کار در شکل کامل آن ، به کار رفته است . تأمل در آیات قرآن نشان می دهد که احسان ، جامع هر گونه خیر است.
پیشینۀ احسان در جامعه
با ترکیب افرادی که با هم زندگی می کنند ، مولود جدیدی به نام اجتماع به وجود می آید . این مولود جدید نیز مانند خود افراد دارای حیات و ممات ، شعور و اراده ، ضعف و قدرت و … می باشد . بدون شک از کوچکترین و بنیادی ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده تا بزرگترین نهاد، یعنی جامعۀ بشریت ، همگی در استمرار حیات خویش به کمک های مادی و معنوی افراد خود نیازمندند . به همین جهت ، در طول تاریخ هرگاه جامعه ای پدید آمده ، افراد آگاه و صاحب نظر، به وضع تکالیفی برای مردم در برابر اجتماع یا به عبارتی دیگر قوانین اجتماعی پرداخته اند .
در شرایع و سنت های قبل از اسلام از قبیل شریعت حمورابی و قوانین روم قدیم ، چیز هایی دربارۀ قوانین اجتماعی دیده می شود . ولی آنچه که هست این که ، شریعت اسلام از جهت جعل قوانین اجتماعی ، در میان سایر شریعتها و سنتها ممتاز و پیشقدم است.
با تمام پیشرفتهای تمدن بشری در عرصه های گوناگون ، هنوز هم هیچ جامعۀ دینی یا غیر دینی و هیچ علم اجتماعی و اقتصادی روز ، نیاز جامعه را به افراد خود ، انکار نمی کند . از این گذشته ، اگرجوامع در اعصار قبل به این مسئله کمتر توجه می کردند ، ولی امروزه به دلیل پیچیدگی و پیشرفت جوامع ، این مسئله از جمله مباحث پیش پا افتاده ای است که همه به آن توجه دارند.
برنامههای اسلام دربارۀ احسان در جامعه
اسلام در راستای تحقق بخشیدن به هدف احسان در جامعه ، قوانین حقوقی و اخلاقی وضع کرده است .
قوانینی که به عنوان وظیفه بر عهدۀ افراد جامعه گذاشته شده ، قوانین حقوقی نام دارد . اگر افراد جامعه در انجام این وظایف کوتاهی کنند ، نه تنها به عواقب ناگوار آن دردنیا دچار می شوند ، بلکه در آخرت نیز مورد مؤاخذه قرار می گیرند . در این رابطه میتوان به قوانین پیرامون خمس، زکات، انفال و … اشاره کرد .
بعضی از قوانین نیز، با تأکید بر اصول ارزشی و باید و نباید های اخلاقی پایه ریزی شده که قوانین اخلاقی نام دارد . در صورتی که افراد جامعه در انجام این وظایف کوتاهی کنند ، درآخرت مؤاخذه نخواهند شد ولی از نتایج گوارای آن در دنیا و آخرت محروم می مانند . در این رابطه می توان به سفارش اسلام دربارۀ عفو و گذشت نسبت به دیگران ، یاری کردن دیگران ، محبت به دیگران و … اشاره کرد .
برنامههای اخلاقی و حقوقی اسلام در راستای تحقق بخشیدن به هدف احسان در جامعه ، تنها به مسلمانان محدود نمیشود ، بلکه دربارۀ احسان به غیر مسلمانان هم سفارشاتی دارد . سفارشات اسلام در این زمینه محدود به زمانی است که احسان به غیر مسلمانان ، به ضرر اسلام و مسلمین نباشد . در این باره می توان به آیۀ 13 سورۀ مائده اشاره کرد که خداوند به پیامبر - صلي الله علیه و آله – فرمان می دهد که از خطاهای یهودیان چشم پوشی کند . حق - تعالی - در این آیه می فرماید : «فاعف عنهم واصفح ان الله یحب المحسنین ؛ پس [ تا نزول حکم جهاد ] از آنان درگذر و [ از مجازاتشان] روی گردان ، زیرا خدا نیکوکاران را دوست دارد».
با تأمل در این برنامهها، به خوبی روشن میشود که اسلام سعی دارد تا آن جا که ممکن است ، از تنش ها و تضاد ودرگیری میان اقشار مختلف جامعه بکاهد تا زمینه برای پیشرفت جامعه مهیا شود . زیرا اگر افراد جامعه به یکدیگر احسان نکنند و نیروهای مادی و معنوی خود را صرف اختلافات کوچک و بزرگ نمایند ، دیگر برای پیشرفت جامعه نیروی انسانی و مادی باقی نمی ماند . در نتیجه موجبات نابودی حیات جامعه که در حقیقت نابودی حیات افراد آن است ، فراهم می شود .
ضرورت احسان در جامعه از دیدگاه اسلام
از دیدگاه اسلام ، احسان در جامعه به دو دلیل از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در این قسمت به ذکر و بیان این دو دلیل میپردازیم .
1. از بین بردن زمینههای نابودی جامعه
خداوند در آیۀ 195 سورۀ بقره می فرماید : « وانفقوا في سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکة و احسنوا ان الله یحب المحسنین؛ و در راه خدا انفاق کنید و [با ترک این کار پسندیده ، یا هزینه کردن مال در راه نامشروع] خود را به هلاکت نیندازید ، و نیکی کنید که یقینا خدا نیکوکاران را دوست دارد.» این آیه بیانگر یک حقیقت کلی و اجتماعی است و آن این که ، ترک انفاق هلاکت جامعه را به دنبال دارد. یعنی میان ترک کمکهای مادی از سوی افراد جامعه و نابودی جامعه رابطۀ تنگاتنگی وجود دارد که به بیان این ارتباط می پردازیم .
یکی از عوامل مهم در نابودی جامعه ، فقر است. زیرا فقر اقتصادی ، فقر فرهنگی ، بیماری ، بی سوادی ، فقر عاطفی و روحی و به طور کلی ، کاستی در همۀ زمینه ها را به دنبال دارد . این کمبود ها تعادل را در انسان از بین می برد . وقتی که انسان نتواند از راه درست تعادل را در خود ایجاد کند و به نیازهای خویش پاسخ دهد ، به ناچار ارزش های دینی و اخلاقی را نا دیده گرفته و به مفاسدی هم چون دزدی، بی بند و باری، قتل و … روی می آورد. این کارها نه تنها فرد را به هلاکت می رساند بلکه جامعه را نیز نابود میکند .
ازسوی دیگر ، تکاثر (افزون خواهی وسرمایهداری) یکی دیگر از عوامل مهم در نابودی جامعه است. ژرف اندیشی در آیات و روایات آشکارا معلوم می کند که تکاثر، آموزش و پرورش ، فرهنگ ، اخلاق ، اقتصاد ، سیاست ، معنویت و حتی دین را در جهتی غیر صالح میاندازد . به همین جهت ، تکاثر نیز علت نیرومندی برای نابودی افراد و به دنبال آن، نابودی جامعه است.
در نتیجه برای نجات جامعه از نابودی ، باید میان افراط و تفریط اقتصادی یعنی فقر و تکاثر ، توازن برقرار کرد . اگر قوانین حقوقی و اخلاقی اسلام نظیر خمس ، صدقه ، توجه به یتیمان و محرومان و … در جامعه اجرا شود ،تکاثر بر می افتد و فقر خود به خود ریشه کن می شود . به همین جهت ، مبارزه با فقر و تکاثر و از بین بردن فاصلۀ طبقاتی ، از برنامه های اصولی اسلام است .
حال ممکن است در این باره سؤالاتی مطرح شود از جمله ؛چرا انسان باید قسمتی از اموال خود را در قالب برنامه های حقوقی واخلاقی به دیگر افراد جامعه بدهد، حال آن که این اموال حاصل روزها تلاش و زحمت اوست و مِلک وی به حساب می آید ؟ و یا این که، اگر براندازی فقر و تکاثر از برنامه های اصولی اسلام است ، چرا گاهی در منابع اسلامی از فقر و فقرا و ثروت و ثروتمندان تمجید به عمل آمده است؟
در پاسخ به سؤال اول باید بگوییم که از نظر اسلام ، مواهب الهی متعلق به همۀ مردم است . گاهی شرایط به گونه ای مهیا می شود که عده ای بیش از نیاز خود و در مقابل عده ای کمتر از نیاز خویش ، به این مواهب دسترسی پیدا می کنند . این امر دلیل بر آن نیست که ثروتمندان به تجمل گرایی و اسراف بپردازند ، در حالی که گروهی در فقر و بیچارگی دست و پا می زنند . در اموال ثروتمندان ، حق محرومان نهفته است که باید به آنان پرداخته شود . در این باره می توان به حدیثی از امام صادق - علیه السلام - اشاره کرد که می فرماید : « خداوند - تبارک و تعالی - ثروتمندان و فقیران را در اموال شریک یکدیگر قرار داده است ، پس ایشان نمی توانند این اموال را جز برای شریکان خود مصرف کنند».
و اما دربارۀ پاسخ به سؤال دوم ابتدا باید بگوییم آن گونه که از شواهد قطعی بر می آید ، اسلام هرگز حضور فقر و استمرار آن را در جامعه نمی پذیرد. اگر زمانی هم از فقر و فقرا تمجید شده ، مشروط به شرایطی است . اگر آن شرایط محقق نشود ، اسلام نه تنها فقر را تمجید نکرده بلکه مردم را از این بلای بزرگ ، بر حذر داشته است . در این باره می توان به حدیثی از امام صادق - علیه السلام - اشاره کرد که در آن بیست شرط را برای فقیری که فقر نسبت به او ستوده شده است برشمرده است . از مهمترین شرایطی که حضرت برای فقیر ذکر کرده این است که؛به سبب فقر ،در عبادت وطاعت او سستی راه نیابد.
دربارۀ ثروت وثروتمندان نیز، همین گونه است . اسلام هرگز با اصل ثروت و ثروتمندی به مخالفت بر نخاسته است . زیرا همان گونه که می دانیم اقتصاد غنی ، یکی از پشتوانه های مهم پیشرفت در عرصه های گوناگون است . اسلام هرگز نمی خواهد این پشتوانۀ مهم را از مردم و جامعه بگیرد . اسلام آن جا با ثروت و ثروتمندان به مخالفت بر خاسته که اولا ثروتمندان ، ثروت خویش را از راه های نا صحیح به دست آورند یا پرداختن به جمع آوری ثروت ،آنها را از امور مهم دیگر باز دارد . ثانیاً زمانی که ثروتی به دست آوردند ، آن را در راههای نا صحیح خرج کنند یا این که تکالیف حقوقی و اخلاقی خویش را نسبت به سایر افراد جامعه انجام ندهند .
2. به وجود آوردن زمینه های حیات جامعه
خداوند در آیۀ 34 سورۀ فصلت میفرماید: «و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بینک و بینه عداوة کانه ولي حمیم ؛ نیکی و بدی یکسان نیست . [بدی را ] با بهترین شیوه دفع کن . [ با این برخورد متین و نیک ] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است ،[ چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است». تأمل در این آیه به خوبی نشان میدهد که احسان در جامعه، دوستی و صمیمیت را میان افراد، به وجود میآورد.
دوستی و صمیمیت نیز، تنش ها و تضاد و درگیری را میان اقشارمختلف جامعه، از بین می برد و موجب همگرایی اجتماعی ، اتحاد و تعاون می شود . تنها در چنین فضایی است که افراد با تجربیات و اطلاعات گوناگون حاضر می شوند که در عرصه های مختلف دینی ، فرهنگی ، اقتصادی و … وارد شوند و به فعالیت بپردازند. این فعالیت موجب پیشرفت ، حیات و استقرار جامعه و افراد می شود .
با توجه به مباحث مذکور می توان چنین نتیجه گرفت که احسان در جامعه، یکی از اصول مورد توجه همۀ شریعت ها و سنت ها به ویژه اسلام، در طول تاریخ بوده است. اسلام در راستای تحقق بخشیدن به هدف احسان در جامعه ، برنامه هایی را به اشکال حقوقی و اخلاقی تنظیم کرده است. از دیدگاه اسلام ، احسان در جامعه به دلیل این که زمینه های نابودی جامعه را از بین میبرد و بستری مناسب برای حیات جامعه فراهم می کند ، از اهمیت ویژهای برخوردار است .
وفات حضرت معصومه سلام الله عليها
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، یکی از ستارگان آسمان ولایت است که نه تنها شهر قم، که همه ایران زمین را نورانی ساخته است.
نام و لقب های حضرت معصومه علیهاالسلام چیست؟ در دین مبین اسلام، نام گذاری، اهمیت ویژه ای دارد. در روایات فراوانی تأکید شده است که یکی از وظایف پدران، انتخاب کردن نام نیکو برای فرزندان است. به همین دلیل، پیشوایان معصوم علیهم السلام به دلیل مقام والایی که برای حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام قائل بودند، به نام مقدس فاطمه احترام می گذاشتند. با نگاهی گذرا به نام های فرزندان ایشان، متوجه می شویم که همه امامان، بعضی از دخترانشان را فاطمه نامیده اند. از جمله امام موسی کاظم علیه السلام ، دست کم نام دو تن از دخترانش را فاطمه گذاشت.
یکی از این دو دختر، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام است که برای مشخص شدن ایشان، فاطمه کبرا شناخته می شد. این بانوی والامقام لقب های فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم: طاهره، حمیده، تقیه، مرضیه، سیده، رضیه، اخت الرضا، صدیقه و سیدة نساء العالمین.
دلیل هجرت حضرت معصومه علیهاالسلام از مدینه به ایران چه بود؟
مأمون عباسی در سال 200ه . ق، با نامه ها و پیام های بسیار، حضرت رضا علیه السلام را به خراسان دعوت کرد. آن بزرگوار به ناچار این دعوت را پذیرفت و با کاروانی که مأمون فرستاده بود، به سوی خراسان رفت. پس از مدتی، امام رضا علیه السلام نامه ای خطاب به خواهر گرامی اش، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام نوشت و آن را به دست یکی از غلامانش به مدینه فرستاد. غلام خود را به مدینه رساند و نامه امام را به حضرت معصومه علیهاالسلام داد. آن حضرت پس از خواندن نامه برادر، خود را آماده سفر کرد. حضرت فاطمه معصومه3 پس از یک سال تحمل دوری، برای دیدار حضرت رضا علیه السلام در سال 201ه . ق از مدینه به همراه تنی چند از برادران و برادرزادگان خویش خارج شد.
چرا حضرت معصومه علیهاالسلام در قم اقامت گزید؟
هنگامی که حضرت معصومه علیهاالسلام شهر مدینه را به قصد دیدار برادر در خراسان ترک کرد و به شهر ساوه رسید، حضرت معصومه علیهاالسلام بیمار شد. وقتی خبر ورود آن بانوی والا به آل سعد رسید، همگی به اتفاق به استقبال رفتند تا ایشان را به قم دعوت کنند. در میان آنها، موسی بن خزرج به کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام رسید و زمام شتر آن حضرت را گرفت و به طرف قم آورد. روز 23 ربیع الاول سال 201 ه . ق، کجاوه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام درمیان شور و هیجان مردم قم به این سرزمین وارد شد. موسی بن خزرج، آن حضرت را در منزل خود جای داد و با کمال افتخار از آن بانو پذیرایی کرد. البته ایشان تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دیده از جهان فرو بست.
چه کسی بر پیکر پاک حضرت معصومه علیهاالسلام نماز گزارد؟
در تاریخ آمده است که وقتی حضرت معصومه علیهاالسلام آماده شد، قمی ها در مورد اینکه چه کسی وارد قبر شود، به بحث و مشورت پرداختند. ناگاه از طرف صحرا دو سوار نقاب دار پیدا شدند. همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت نماز گزاردند. سپس داخل سرداب شدند و جنازه را دفن کردند. آن گاه بیرون آمدند و رفتند و کسی نفهمید آنها چه کسانی بودند. سپس موسی بن خزرج، سایبانی بر سر قبر برافراشت تا هنگامی که حضرت زینب دختر، امام جواد علیه السلام وارد قم شد و گنبدی بر فراز آن مزار پاک بنا کرد.
علت برتری و فضیلت حضرت معصومه بر دیگر خواهرانش چیست؟
این بانوی والامقام افزون بر شرافت خانوادگی، در میدان های ایمان و عمل، یگانه بانوان آن زمان به شمار می آمد. حضرت معصومه علیهاالسلام ، در صحنه های علم، عرفان، ایمان، سیاست و حمایت از مقام ولایت، بسیار درخشنده بود و سرانجام در همین راه به لقای جانان رسید. ایشان در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نیاز با خدا پرداخت، چنان که عبادتگاه او که بیت النور نام دارد، گواه این صفای ایشان در ارتباط با خداست. حاج شیخ عباس قمی آن گاه که از دختران موسی بن جعفر علیه السلام سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه علیهاالسلام می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السلام معروف به حضرت معصومه است».
گواه مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام چیست؟
در تاریخ آمده است که روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت امام کاظم علیه السلام و پرسیدن مسائلی از ایشان به مدینه مشرف شدند. چون امام کاظم علیه السلام در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه علیهاالسلام تحویل دادند که کودکی خراسان بیش نبود. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار پرسش های خود را بازخواستند تا در مسافرت بعدی خدمت امام برسند، غافل از اینکه حضرت معصومه علیهاالسلام پاسخ پرسش ها را نگاشته است. آنها بسیار خوشحال شدند و پس از سپاس گزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. از قضا در بین راه با امام موسی کاظم علیه السلام برخوردند و ماجرا را گفتند. هنگامی که امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کرد، سه بار فرمود: «پدرش فدایش باد».
زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام چه پاداشی دارد؟
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام ، روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله هنگامی که یکی از محدثان به قم به نام سَعد به محضر امام رضا علیه السلام شرف یاب شد، حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! از ما نزد شما قبری است. سعد گفت: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را می فرمایید؟ امام پاسخ داد: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آنِ اوست».
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
ولادت امام عسگری علیه السلام
اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.
دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام
امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.
طلوع فرخنده
نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.
خورشید یازدهم
اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!
مژده طلوع
تو سبزترینی به دیده من! وقتی که می خواهم بر آینه یادها بوسه زنم، صبورانه و پرشکیب می آیی و بر بام بلند تاریخ می ایستی. نسیم، نغمه محمدی می سراید تا طلوع تو را به خورشید مژده دهد. آفتاب هم چهره می پوشاند از شرم دیدار. به شاعران می گویم تو را بسرایند؛ هیچ یک ابهت تو را بر نمی تابند و در ابتدای کلام در می مانند. شاعر سپیده دمان، از راه می رسد، بر دو زانوی ادب می نشیند. کتاب نام نیکویت را ورق می زند. سوره «والشمسِ» رویت را تلاوت می کند و به آیه «واللیلِ» گیسویت سوگند یاد می کند که سپیدتر از تو ندیده است. فجر هم که از راه می رسد، در برابر نور تو رنگ می بازد. تو آن زیباترینی که در سپیده دمی روشن، به خاک، مفهومی آسمانی بخشیدی. سلام بر تو و بر آن دقایقی که از نام مقدّست معطّر شد. سلام بر تو و بر آن دقایقی که به نماز ایستادی ای امام عسکری.
چگونه نامزدهاي انتخاباتي را بررسی کنیم؟
در زمان تبلیغات، شاهد شعارها، برنامهها و وعده-وعیدهای گوناگونی از سوی کاندیداها هستیم. همین موارد، خود یکی از منابع شناخت ما از فرد مورد بررسی محسوب میشود.
این روزها که دوران داغ رقابتهای انتخاباتی است، برخی از رسانهها و یا گروهها و اشخاص دلسوز و برخی از کاندیداها که به جای رأی آوری خویش، دنبال رأی آوردن معیارها و شاخصهای اسلامی و انقلابی هستند، به بیان ارزشها و باید و نبایدهای مورد نیاز در انتخابات میپردازند. ذکر ویژگی نمایندۀ مطلوب از دید قرآن و احادیث، و یا از منظر اندیشۀ سیاسی حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب، در خیلی جاها دیده میشود، به نحوی که میتوان پیشبینی کرد خیلی از افرادِ دارای حق رأی، حتی به طور کلی و گذرا، با این ویژگیها آشنایند.
البته این اتفاق تنها منحصر به این انتخابات و چند سال اخیر نیست. تقریباً از همان روزهای مانده به اولین انتخابات در جمهوری اسلامی میبینیم که ارزشهای لازم در نحوۀ رأی دادن، اخلاق انتخاباتی و گزینش کاندیداها بیان شده است. اما یک سوال مهم در اینجا مطرح است و آن اینکه مخاطبین این معیارها و آنهایی که باید از ارزشها ذکر شده بهره ببرند، تا چه حد توانستهاند از این معیارها بهره ببرند؟ به عبارت دیگر، کارکرد این شاخصها در انتخابات چگونه بوده و به چه اندازهای از آنها استفاده شده است؟
به نظر میرسد درصد استفادۀ آگاهانه از این ارزشها در انتخاباتهای گذشته از رقم بالایی برخوردار نباشد و اصولاً به استفادۀ کلی و غیرکاربردی از این معیارها بسنده شده است. به طور مثال، معیارهای نمایندۀ مطلوب از منظر رهبر انقلاب بیان شده و آنهایی که اعتقاد به استفاده از این معیارها را دارند، به طور نسبی، نادقیق، مبهم و غیرقابل اثبات از آن بهره بردهاند و فرد یا افراد مورد نظر را تعیین کردهاند.
علت اصلی وقوع چنین اتفاقی آن است که متأسفانه، آنهایی که به بیان معیارها و ارزشها میپردازند، هیچ فکری برای نحوۀ کاربست و عملیاتی کردن آن معیارها نمیکنند. به عبارت دیگر، وقتی منِ شهروندِ مسلمان و انقلابی میخواهم از شاخصهای معرفی شده استفاده کنم، نمیدانم که چطور باید آنها را به کار بگیرم. چون بلد نیستم و به من آموزش داده نشده است. چون رسانههایی که حکم مربی و معلم را در جامعه دارند، تنها به ذکر شاخصها میپردازند اما هیچ فکری برای چگونگی استفاده از آنها نمیکنند و معلوم نیست که چطور باید تفاوت سادهزیستی، شجاعت، ولایتپذیری، قانونگرایی و … را در کاندیداهای موجود بررسی کرد.
نتیجۀ طبیعی وجود چنین نقص مهمی، معطل ماندن معیارهای مذکور است. وقتی روش استفاده از شاخصها گفته نشود، گویی که اصلاً گفته نمیشود و مخاطبین این شاخص، توانایی کاربست آنها را نخواهند داشت و حتی اگر به وجود چنین ویژگیهایی در کاندیداها معتقد باشند نیز نمیتوانند آنها را در افراد مختلف شناسایی کرده و فرد یا افرادی که حقیقتاً صاحب چنین خصالی هستند، برگزینند و از این انتخاب در بین سایرین دفاع کنند و یا آنرا به سایرین بقبولانند.
اما آیا راهی برای عملیاتی کردن شاخصهای گفته شده وجود ندارد؟ آیا باید این معیارها در حد شعارهای کلی باقی بماند و قابلیت تحقق پیدا نکند؟ به نظر میرسد ساز و کارهایی برای سنجش ویژگیهای مطرح شده وجود دارد که سعی میکنیم در ادامه، به برخی از آنها اشاره کنیم:
پرس و جو از اطرافیان بیطرف:
یکی از راههای موجود برای بررسی این ویژگیها، پرسش کیفیت معیارهای مدنظر، از تعداد قابل توجهی از افرادی است که به نوعی تجربۀ ارتباط با کاندیدا را داشته و به دلایلی که میبایست از آنها حتماً پرسیده شود، دست به قضاوت در مورد وی میزنند. به طور مثال، در نظر گرفته میشود تا ویژگی “نقد پذیری” در یکی از نامزدهای انتخابات مجلس مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از راههایی که میتوان این ویژگی را در او تحقیق کرد، پرس و جو از اطرافیان بیطرفی است که در مورد این خصلت، با دلیل میتوانند نظر دهند.
نکتهای که در این روش باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اولاً؛ آشنایان منصف و خالی از منفعت را پیدا کرده و از آنها پرس و جو نمود و ثانیاً؛ باید توجه کرد که قضاوتها، حتماً مبتنی بر دلیل و با اشاره به رخداد خاصی باشد تا بتوان کیفیت و صداقت ادعاهای ارائه شده را نیز سنجید.
صحبت مستقیم:
شاید هیچ چیز به اندازۀ تجربۀ مستقیم و ارتباط چهره به چهره با کاندیداهای موجود نمیتواند در جهت شناخت آنها موثر باشد. اینکه فردی در یک مدت قابل توجه، با نامزد یا نامزدهایی در ارتباط بوده و به زوایای مختلف شخصیتی، کاری و اجتماعی آشنا باشد، منبع قابل توجهی از شناخت را در اختیار وی قرار میدهد که نقش بسزایی در انتخاب او خواهد داشت.
البته باید توجه کرد که ارتباطهای کوتاه مدت و سطحی، نمیتواند منبع شناخت قابل توجهی محسوب میشود. زیرا در این ارتباطها، وجود کد فاصلۀ زیاد بین افراد و نمایش ویترینی از شخصیتها، باعث پنهان ماندن همۀ وجوه شخصیتی فرد میشود و به همین دلیل نمیتوان به این دسته از ارتباطات اعتماد نمود.
بررسی سابقۀ کاری:
تجربۀ افراد و کارنامهای که هر کاندیدا از خود به جا گذاشته، یکی دیگر از منابع شناخت ما در این حوزه محسوب میشود. اینکه کسی از سابقۀ کاری چندانی برخوردار نیست، نشاندهندۀ عدم تجربۀ کافی وی از مختصات فعالیت در حوزۀ مملکتی است و فردی که چنین تجربهای ندارد، به نظر میرسد که شایستۀ حضور در میدان مجلس شورای اسلامی نیست. از سوی دیگر، تا وقتی کسی در میدان امتحانهای مختلف قرار نگرفته و با پیشنهادهای وسوسه برانگیز، رشوهها، ارعابها و … روبهرو نشده معلوم نیست که در میدانهای بزرگتر بتواند امتحانش را خوب پس بدهد.
البته به هر بیلان کاری و سابقهای نیز نمیتوان اعتماد کرد. زیرا در دوران رقابتهای انتخاباتی و تبلیغات، هر نامزدی سعی میکند تا کارنامۀ شکیلی از خود ارائه داده و میخواهد که دیگران وی را با آن کارنامه بشناسند. پس چنین سوابق کاریای قابل اعتماد نیست و باید همۀ آنها را راستیآزمایی کرد.
بررسی مطالب پیشنهادی و شعارها:
در زمان تبلیغات، شاهد شعارها، برنامهها و وعده-وعیدهای گوناگونی از سوی کاندیداها هستیم. همین موارد، خود یکی از منابع شناخت ما از فرد مورد بررسی محسوب میشود. اینکه نامزدی در این دوران، جای خود را با رئیس جمهور اشتباهی گرفته و آنقدر در همۀ ابعاد برنامهریزی میکند که گویی قصد تشکیل هیئت دولت را دارد نشان دهندۀ آن است که این فرد، یا نمیداند به کجا میرود (نقص تخصصی دارد) و یا قصد فریب اذهان عمومی را دارد (نقص تعهدی دارد).
تأکید بر قانون محوری و نظارت بر آن، دوری از پیشنهادهای اجرایی، عدم نقد سایر رقبا و سیاه نمایی از وضعیت جامعه برای موجه نشان دادن خویش، از مواردیست که در این خصوص باید مورد توجه قرار بگیرد.
بررسی رفتار انتخاباتی:
آخرین روش شناخت از کاندیداها که در این مجال به آن میپردازیم، بررسی رفتار نامزدهای انتخابات در دوران حساس رقابتهای انتخاباتی و به ویژه دوران تبلیغات است. در این دورۀ زمانی، برخی از ویژگیهایی که به شاخصهای متعهدانۀ کاندیداها برمیگردد، به خوبی قابل ارزیابیست. به طور مثال، نامزدی که تنها به پیروزی در انتخابات فکر میکند در این دوران از هر کاری حتی خلافهای گستردۀ تبلیغاتی دریغ نکرده و اضطراب او و اطرافیانش، نشان دهندۀ عدم نیت خیرخواهانۀ آنهاست. اما بالعکس او، نامزدی که به این عرصه، تنها به عنوان خدمت بیشتر نگاه میکند و نمایندۀ مجلس شدن را تکلیف مضاعفی تلقی میکند، نه تنها دغدغۀ پیروزی ندارد بلکه خواهان آن است تا به نوعی از این مسئولیت رها شود و هیچگاه برای نوکری مردم، دست به تخلف نخواهد زد.
روشهای بیان شده در بالا، نه تنها همۀ روشهای موجود نیست بلکه در توضیح و تمثیل اینها نیز میتوان تفصیل بیشتری به خرج داد اما به علت رعایت زمان، به همین مقدار اکتفا میشود. اما در انتها ذکر این نکته ضروری است که این کار یعنی بررسی ویژگیهای موجود در نامزدهای انتخاباتی، کار احزاب و تشکلهای سیاسی واقعی است. احزاب و تشکلهایی که مستقل از افراد حاضر در عرصۀ رقابت، آنها را در یک بازۀ زمانی معقول، مورد بررسی قرار میدهند. اما در زمان فعلی که به هر دلیلی از چنین احزاب و تشکلهایی خبری نیست، این مسئولیت بر دوش کسانی سنگینی میکند که دلسوز اسلام و انقلاب بوده و در یک یا چند روش مذکور توانایی انجام کار دارند. تا به این طریق هم خودشان و هم دیگران را از نعمت انتخابی دقیق و قابل اثبات برخوردار سازند.
9 اسفند روز ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان
در تقویم رسمی کشورمان، روز نهم اسفند با عنوان «روز ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان» نام گذاری شده است. اختصاص یک روز از سال به حقوق مصرف کننده و پیش بینی مرجعی برای جبران خسارت های مصرف کنندگان و مبارزه با متخلفان، نشان دهنده رویکرد مسئولان به اهمیت موضوع و تبدیل آن از عرصه شعار به عمل است. مصرف کننده، حقوقی دارد که به طور خلاصه عبارتند از: حق برخورداری از اطلاعات کامل، حق انتخاب، حق برخورداری از ایمنی و حق برخورداری از حمایت دولت.
بد مصرف کردن
در علم مدیریت، بحثی به نام مدیریت مصرف وجود دارد که در آن، چگونگی مصرف در سطح کلان و خرد تجزیه و تحلیل شده است. بر مصرف کردن، نوعی اسراف و تبذیر است و عواقب ناخوشایندی را در پی خواهد داشت. بد مصرفی، نه تنها سبب نابودی سرمایه های خصوصی می شود، بلکه در نگاه کلان، نابودی سرمایه ملی را نیز در پی خواهد داشت.
در آرمان های بین المللی، کشور ایران در شمار کشورهای بد مصرف قرار دارد که سالانه میلیاردها دلار از سرمایه ملی را از دست می دهد. اگر نسل امروز همچنان به اسراف سرمایه های ملی بپردازد، هیچ امیدی به فراگیری مصرف از سوی آیندگان نمی توان داشت. دولت نیز با داشتن امکانات رسانه ای، باید نسل امروز را با فرهنگ درست مصرف آشنا سازد؛ زیرا این مسئله، ویژه گروه خاصی نیست و به تمامی افراد جامعه تعلق دارد.
حقوق مصرف کننده
هر مصرف کننده، حقوقی دارد که بدین قرار است:
1. حق به دست آوردن کالا و خدمات سالم و مرغوب و حق ایمنی: عرضه کنندگان کالا بر این اساس موظفند برای تولید کالا، از مواد اولیه مرغوب استفاده کنند و کالاهایشان استاندارد باشند
2. حق برخورداری از اطلاعات کامل: عرضه کنندگان کالا وخدمات مکلفند همه اطلاعاتِ چگونگی استفاده از کالا را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. اطلاعات کامل شامل قیمت کالا، نام، نشانی و شماره تلفن و علامت تجاری تولیدکننده یا واردکننده، وزن، درجه و کیفیت، محل تولید، تاریخ تولید، تاریخ انقضا، ترکیب ساخت، مواد اولیه و اجزای تشکیل دهنده، نوع رنگ، دستورالعمل های ضروری، خطرهای جانی و مشخصات فنی و استانداردهاست.
3. حق ایجاد تشکیلات مستقل و برخورداری این تشکیلات از حمایت دولت: مصرف کنندگان می توانند با ایجاد تشکل های غیردولتی و آنچه امروز با عنوان تشکل های مدنی یا NGO مطرح است، با تشکیل اتحادیه ها، جمعیت ها و انجمن ها، حقوق خود را پی گیری کنند.
مصرف کننده، طرف مغبون داد و ستد
در جامعه ما به عنوان یک مصرف کننده، باید مراقب باشی تا مبادا سرت کلاه برود یا مغبون شوی. مشکلات مصرف کننده بسیار و متنوع است. یکی از مشکلات اساسی، وجود اجناس نامرغوب و باکیفیت بسیار نازل است که در بسته بندی ها و تبلیغات فریبنده عرضه می شود. مصرف کننده در جریان مصرف، از آسودگی خیال و وجود حس اطمینان برخوردار نیست. او با تردید به تناسب قیمت ها و کیفیت اجناس نگاه می کند. مصرف کننده به عنوان آخرین عنصر چرخه تولید و توزیع، حقوقی دارد که اگر به درستی تأمین و پی گیری شود، او با خیالی آسوده به خرید کالا و مصرف خواهد پرداخت. متأسفانه در شرایط فعلی، شاید به ظاهر بخشی از این حقوق تأمین شده باشد، ولی حقیقت این است که بسیاری از تولیدکنندگان، هنوز خود را به تأمین این حقوق مقیّد نمی دانند و در پی استفاده از فرصت ها برای کسب سود بیشتر هستند.
برخورد دولت با گران فروشی
دولت باید با ایجاد سازمان های بازرسی و نظارت و تعزیرات حکومتی، با گران فروشی به عنوان پدیده ای اجتماعی برخورد کند. در این صورت، وظیفه تعزیرات حکومتی است که تشخیص دهد با چه کالایی، در چه زمانی و با چه ابزار و شیوه ای برخورد کند تا مردم، اعتماد خود را به شیوه مبارزه با گران فروشی از دست ندهند. یکی از راه های مبارزه با گران فروشی، تعیین شاخص قیمت بر روی کالاها و نیز تعیین مجازات نقدی برای فروشنده ای است که مرتکب عمل ناپسند گران فروشی شده است.
موضوع حمايت از حقوق مصرف كنندگان از جمله اهدافي است كه دولت ها در جهت تامين منافع عمومي جامعه با اعمال سياست هاي حمايتي خود از آنها در مقابل خيل وسيع توليد و عرضه كنندگان كالا و خدمات دنبال مي نمايند .
اين مسئله هر روز با پيشرفت تكنولوژي و استفاده از فناوري هاي جديد چهره تازه اي به خود گرفته و ابعاد گسترده تري پيدا مي كند. لذا موضوع حمایت ازحقوق مصرف کننده ایجاب می کند تا در کنار مسائل حقوقی ، تدابیری اتخاذ شود تا تولیدکنندگان با احساس مسئولیت و انگیزه بیشتری در جهت رعایت حقوق مصرف کننده به تولید و عرضه کالاها بپردازد . یکی از راهکارهای عملی ایجاد انگیزه در تولید کنندگان درجهت رعایت حقوق مصرف کننده ،تشویق های مستقیم و غیر مستقیم دولت از تولیدکنندگان می باشد.
در همین راستا سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان جهت تعامل با محافل علمی و آحاد مردم ، ضمن برگزاري همايش در نهم اسفند ماه و به ثبت رساندن اين روز به نام «روز ملي حمايت از حقوق مصرف كنندگان » با اعلام ضوابط و شرایط خاصی اقدام به اعطاي گواهينامه و تنديس رعايت حقوق مصرف كنندگان به واحدهای حایز شرایط کرده و سعی نموده است تا ازاین طریق فرهنگ رعايت حقوق مصرف كنندگان را به نوعي در جامعه رواج دهد.
هدف از برگزاري و انتخاب روز نهم اسفند ماه به عنوان روز ملي حمايت از حقوق مصرف كنندگان ،كمك به ايجاد رقابتي سالم و تشويق واحدهاي توليدي و خدماتي در جهت حمايت موثرتر از حقوق مصرف كنندگان و حركتي نو براي طرح اين موضوع به روشهاي غير معمولي كه تاكنون وجود داشته ( مانند: پرداخت يارانه ، قيمت گذاري ، توزيع ، كنترل و …) همچنين آگاهسازي مصرف كننده از نوع ، حدود و چگونگي دستيابي به حقوق خود در زماني كه حقي از او ضايع ميگردد ؛ مي باشد . بر همین اساس از سال 1380 سازمان حمایت در جهت ایجاد انگیزه وتشویق واحدهایی که به حقوق مصرف کنندگان احترام گذاشته و در جهت رعایت حقوق مصرف کنندگان تلاش می کنندضمن اعطای گواهینامه و تندیس رعایت حقوق مصرف کنندگان،از واحدهای منتخب طی همایشی در روز نهم اسفند ماه (روز ملی رعایت حقوق مصرف کنندگان )تجلیل می نماید.