چگونه نامزدهاي انتخاباتي را بررسی کنیم؟
در زمان تبلیغات، شاهد شعارها، برنامهها و وعده-وعیدهای گوناگونی از سوی کاندیداها هستیم. همین موارد، خود یکی از منابع شناخت ما از فرد مورد بررسی محسوب میشود.
این روزها که دوران داغ رقابتهای انتخاباتی است، برخی از رسانهها و یا گروهها و اشخاص دلسوز و برخی از کاندیداها که به جای رأی آوری خویش، دنبال رأی آوردن معیارها و شاخصهای اسلامی و انقلابی هستند، به بیان ارزشها و باید و نبایدهای مورد نیاز در انتخابات میپردازند. ذکر ویژگی نمایندۀ مطلوب از دید قرآن و احادیث، و یا از منظر اندیشۀ سیاسی حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب، در خیلی جاها دیده میشود، به نحوی که میتوان پیشبینی کرد خیلی از افرادِ دارای حق رأی، حتی به طور کلی و گذرا، با این ویژگیها آشنایند.
البته این اتفاق تنها منحصر به این انتخابات و چند سال اخیر نیست. تقریباً از همان روزهای مانده به اولین انتخابات در جمهوری اسلامی میبینیم که ارزشهای لازم در نحوۀ رأی دادن، اخلاق انتخاباتی و گزینش کاندیداها بیان شده است. اما یک سوال مهم در اینجا مطرح است و آن اینکه مخاطبین این معیارها و آنهایی که باید از ارزشها ذکر شده بهره ببرند، تا چه حد توانستهاند از این معیارها بهره ببرند؟ به عبارت دیگر، کارکرد این شاخصها در انتخابات چگونه بوده و به چه اندازهای از آنها استفاده شده است؟
به نظر میرسد درصد استفادۀ آگاهانه از این ارزشها در انتخاباتهای گذشته از رقم بالایی برخوردار نباشد و اصولاً به استفادۀ کلی و غیرکاربردی از این معیارها بسنده شده است. به طور مثال، معیارهای نمایندۀ مطلوب از منظر رهبر انقلاب بیان شده و آنهایی که اعتقاد به استفاده از این معیارها را دارند، به طور نسبی، نادقیق، مبهم و غیرقابل اثبات از آن بهره بردهاند و فرد یا افراد مورد نظر را تعیین کردهاند.
علت اصلی وقوع چنین اتفاقی آن است که متأسفانه، آنهایی که به بیان معیارها و ارزشها میپردازند، هیچ فکری برای نحوۀ کاربست و عملیاتی کردن آن معیارها نمیکنند. به عبارت دیگر، وقتی منِ شهروندِ مسلمان و انقلابی میخواهم از شاخصهای معرفی شده استفاده کنم، نمیدانم که چطور باید آنها را به کار بگیرم. چون بلد نیستم و به من آموزش داده نشده است. چون رسانههایی که حکم مربی و معلم را در جامعه دارند، تنها به ذکر شاخصها میپردازند اما هیچ فکری برای چگونگی استفاده از آنها نمیکنند و معلوم نیست که چطور باید تفاوت سادهزیستی، شجاعت، ولایتپذیری، قانونگرایی و … را در کاندیداهای موجود بررسی کرد.
نتیجۀ طبیعی وجود چنین نقص مهمی، معطل ماندن معیارهای مذکور است. وقتی روش استفاده از شاخصها گفته نشود، گویی که اصلاً گفته نمیشود و مخاطبین این شاخص، توانایی کاربست آنها را نخواهند داشت و حتی اگر به وجود چنین ویژگیهایی در کاندیداها معتقد باشند نیز نمیتوانند آنها را در افراد مختلف شناسایی کرده و فرد یا افرادی که حقیقتاً صاحب چنین خصالی هستند، برگزینند و از این انتخاب در بین سایرین دفاع کنند و یا آنرا به سایرین بقبولانند.
اما آیا راهی برای عملیاتی کردن شاخصهای گفته شده وجود ندارد؟ آیا باید این معیارها در حد شعارهای کلی باقی بماند و قابلیت تحقق پیدا نکند؟ به نظر میرسد ساز و کارهایی برای سنجش ویژگیهای مطرح شده وجود دارد که سعی میکنیم در ادامه، به برخی از آنها اشاره کنیم:
پرس و جو از اطرافیان بیطرف:
یکی از راههای موجود برای بررسی این ویژگیها، پرسش کیفیت معیارهای مدنظر، از تعداد قابل توجهی از افرادی است که به نوعی تجربۀ ارتباط با کاندیدا را داشته و به دلایلی که میبایست از آنها حتماً پرسیده شود، دست به قضاوت در مورد وی میزنند. به طور مثال، در نظر گرفته میشود تا ویژگی “نقد پذیری” در یکی از نامزدهای انتخابات مجلس مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از راههایی که میتوان این ویژگی را در او تحقیق کرد، پرس و جو از اطرافیان بیطرفی است که در مورد این خصلت، با دلیل میتوانند نظر دهند.
نکتهای که در این روش باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اولاً؛ آشنایان منصف و خالی از منفعت را پیدا کرده و از آنها پرس و جو نمود و ثانیاً؛ باید توجه کرد که قضاوتها، حتماً مبتنی بر دلیل و با اشاره به رخداد خاصی باشد تا بتوان کیفیت و صداقت ادعاهای ارائه شده را نیز سنجید.
صحبت مستقیم:
شاید هیچ چیز به اندازۀ تجربۀ مستقیم و ارتباط چهره به چهره با کاندیداهای موجود نمیتواند در جهت شناخت آنها موثر باشد. اینکه فردی در یک مدت قابل توجه، با نامزد یا نامزدهایی در ارتباط بوده و به زوایای مختلف شخصیتی، کاری و اجتماعی آشنا باشد، منبع قابل توجهی از شناخت را در اختیار وی قرار میدهد که نقش بسزایی در انتخاب او خواهد داشت.
البته باید توجه کرد که ارتباطهای کوتاه مدت و سطحی، نمیتواند منبع شناخت قابل توجهی محسوب میشود. زیرا در این ارتباطها، وجود کد فاصلۀ زیاد بین افراد و نمایش ویترینی از شخصیتها، باعث پنهان ماندن همۀ وجوه شخصیتی فرد میشود و به همین دلیل نمیتوان به این دسته از ارتباطات اعتماد نمود.
بررسی سابقۀ کاری:
تجربۀ افراد و کارنامهای که هر کاندیدا از خود به جا گذاشته، یکی دیگر از منابع شناخت ما در این حوزه محسوب میشود. اینکه کسی از سابقۀ کاری چندانی برخوردار نیست، نشاندهندۀ عدم تجربۀ کافی وی از مختصات فعالیت در حوزۀ مملکتی است و فردی که چنین تجربهای ندارد، به نظر میرسد که شایستۀ حضور در میدان مجلس شورای اسلامی نیست. از سوی دیگر، تا وقتی کسی در میدان امتحانهای مختلف قرار نگرفته و با پیشنهادهای وسوسه برانگیز، رشوهها، ارعابها و … روبهرو نشده معلوم نیست که در میدانهای بزرگتر بتواند امتحانش را خوب پس بدهد.
البته به هر بیلان کاری و سابقهای نیز نمیتوان اعتماد کرد. زیرا در دوران رقابتهای انتخاباتی و تبلیغات، هر نامزدی سعی میکند تا کارنامۀ شکیلی از خود ارائه داده و میخواهد که دیگران وی را با آن کارنامه بشناسند. پس چنین سوابق کاریای قابل اعتماد نیست و باید همۀ آنها را راستیآزمایی کرد.
بررسی مطالب پیشنهادی و شعارها:
در زمان تبلیغات، شاهد شعارها، برنامهها و وعده-وعیدهای گوناگونی از سوی کاندیداها هستیم. همین موارد، خود یکی از منابع شناخت ما از فرد مورد بررسی محسوب میشود. اینکه نامزدی در این دوران، جای خود را با رئیس جمهور اشتباهی گرفته و آنقدر در همۀ ابعاد برنامهریزی میکند که گویی قصد تشکیل هیئت دولت را دارد نشان دهندۀ آن است که این فرد، یا نمیداند به کجا میرود (نقص تخصصی دارد) و یا قصد فریب اذهان عمومی را دارد (نقص تعهدی دارد).
تأکید بر قانون محوری و نظارت بر آن، دوری از پیشنهادهای اجرایی، عدم نقد سایر رقبا و سیاه نمایی از وضعیت جامعه برای موجه نشان دادن خویش، از مواردیست که در این خصوص باید مورد توجه قرار بگیرد.
بررسی رفتار انتخاباتی:
آخرین روش شناخت از کاندیداها که در این مجال به آن میپردازیم، بررسی رفتار نامزدهای انتخابات در دوران حساس رقابتهای انتخاباتی و به ویژه دوران تبلیغات است. در این دورۀ زمانی، برخی از ویژگیهایی که به شاخصهای متعهدانۀ کاندیداها برمیگردد، به خوبی قابل ارزیابیست. به طور مثال، نامزدی که تنها به پیروزی در انتخابات فکر میکند در این دوران از هر کاری حتی خلافهای گستردۀ تبلیغاتی دریغ نکرده و اضطراب او و اطرافیانش، نشان دهندۀ عدم نیت خیرخواهانۀ آنهاست. اما بالعکس او، نامزدی که به این عرصه، تنها به عنوان خدمت بیشتر نگاه میکند و نمایندۀ مجلس شدن را تکلیف مضاعفی تلقی میکند، نه تنها دغدغۀ پیروزی ندارد بلکه خواهان آن است تا به نوعی از این مسئولیت رها شود و هیچگاه برای نوکری مردم، دست به تخلف نخواهد زد.
روشهای بیان شده در بالا، نه تنها همۀ روشهای موجود نیست بلکه در توضیح و تمثیل اینها نیز میتوان تفصیل بیشتری به خرج داد اما به علت رعایت زمان، به همین مقدار اکتفا میشود. اما در انتها ذکر این نکته ضروری است که این کار یعنی بررسی ویژگیهای موجود در نامزدهای انتخاباتی، کار احزاب و تشکلهای سیاسی واقعی است. احزاب و تشکلهایی که مستقل از افراد حاضر در عرصۀ رقابت، آنها را در یک بازۀ زمانی معقول، مورد بررسی قرار میدهند. اما در زمان فعلی که به هر دلیلی از چنین احزاب و تشکلهایی خبری نیست، این مسئولیت بر دوش کسانی سنگینی میکند که دلسوز اسلام و انقلاب بوده و در یک یا چند روش مذکور توانایی انجام کار دارند. تا به این طریق هم خودشان و هم دیگران را از نعمت انتخابی دقیق و قابل اثبات برخوردار سازند.