لینک ثابت
امام زمان عج بیش از هزار سال است که در حال تلاش است و از مبارزه برای خدا هم خسته نشده است. امتحان ما هم برای رسیدن به حضرت، این است که از رهبر معظم انقلاب حمایت کنیم. کسی که می گوید: آنقدر می دوم تا به ظهور برسم؛ آنقدر می دوم تا خودم را در آغوش شما بیندازم، امتحان باید بدهد.
امیرالمومنین علیه السلام سربازی چون مقداد دارد که بزرگترین یار حضرت است و شخصیت خیلی برجسته ای دارد. یا شخصیتی مثل مالک اشتر دارد، که حضرت می فرماید: رابطه مالک با من، مثل رابطه من با پیغمبر بود. برای اینکه مالک در بحبوحه ی زمان و در اوج فتنه ها، امامش را شناخت و پای کارش ایستاد و به هیچ کس هم باج نداد. نه مثل بعضی از ما که تا اسم رهبر می آید، خجالت می کشیم که بلند صلوات بفرستیم. اگر اینگونه باشیم، معلوم است که قافیه را باخته ایم. وقتی من نمی توانم از ولی فقیه خودم دفاع کنم، از امامم دفاع کنم، از تشیع دفاع کنم، از عصمت معصوم دفاع کنم، معلوم است که قافیه را باخته ام و محبتی در کار نیست. عشق است که اجتهاد و تلاش می آورد.
خدا رحمت کند مرحوم آقا نجفی قوچانی در یک قسمت از کتاب «سیاحت غرب» می گویند: من وقتی به عالم برزخ رفتم، دیدم حضرت ابالفضل با علی اکبر علیهمالسلام هنوز شمشیر به دست هستند و چکمه پایشان است. گفتم: برای چی شما لباس رزم به تن دارید؟ گفتند: منتظر ظهور هستیم.
پس چرا من منتظر ظهور نباشم؟ چرا من باید شمشیر از دستم بیفتد؟ چرا من باید آن کسی باشم که دشمن دوست دارد من را خواب و غافل ببیند؟ برای همین است که خداوند می فرماید: «وَدَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ =کافران دوست دارند که شما از سلاح هایتان غفلت کنید». چرا من از صف دشمنان دشمنم بیرون بیایم و تبدیل شوم به یک انسان خنثایی که بود و نبودم برای دشمن فرق نمی کند؟ نمی گذارم دشمن بتواند از من به نفع خودش استفاده کند.
آیت الله بهاءالدینی مکاشفه کرده بودند و اهل بیت علیهم السلام به ایشان فرموده بودند:« ما هم در جبهه های دفاع مقدس شما هستیم و هر کدام از ما به اندازه صدهزار نفر می جنگیم». آنها هم دارند هم پای بسیجی های خودشان می آیند و دائم در تلاشند و خسته نشده اند. من چرا خسته شوم؟ من تا به هدف نهایی ام نرسم، سرد نمی شوم و دست از تلاش برنمی دارم. استراحتم وقتی است که معشوقم، مولایم، سرورم، امامم در استراحت باشد.
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِیَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ= سپس دلهاى شما بعد از این [واقعه] سخت گردید همانند سنگ یا سخت تر از آن چرا كه از برخى سنگها جویهایى بیرون مى زند و پاره اى از آنها مى شكافد و آب از آن خارج مى شود و برخى از آنها از بیم خدا فرو مى ریزد و خدا از آنچه مى كنید غافل نیست». (سوره بقره/74) سنگ در مقابل آب منفجر می شود و از خودش مقاومتی نشان نمی دهد.
سنگها از خشیت خدا می ترسند. سنگ در مقابل اسم خدا واکنش نشان می دهد به مرحوم فیندرسکی گفتند چرا مساجد شما اینقدر مرتب شکسته شکسته است معابد ما اینقدر شیک و تر و تمیز است. ایشان که از اولیاء خدا بودند گفتند برای اینکه در مساجد ما دائماً اسم خدا برده می شود و سنگ تحمل این را ندارد. چون این اسم را دائماً می شنود ریزش می کند. گفتند اگر راست می گویی بیا در معبد ما اسم خدا را بگو. ببینم اگر اسم خدا اینگونه است. گفت: باشد. رفت اذان بگوید، تا گفت الله اکبر معبد ریخت سر همه. ریخت همه فرار کردند گفت من هنوز اذان تمام نکردم بگذارید دو رکعت نماز بخوانید. بله خداوند دارد گواهی می دهد من این را خلق کردم. این وقتی اسم من می آید واکنش نشان می دهد. ولی قلبهای شما با اسم خدا تکان نمی خورد. شما اینگونه هستید ارزشتان ارزش جمادی است.
بنابراین، خصوصیت دل زنده این است، اسم خدا یعنی اسم معشوق وقتی اسمش می آید دل آدم را می برد. قلب آدم واکنش نشان می دهد. ما عادتاً مرتب اسم خدا را شنیده ایم حواسمان نیست. این حجاب عادت خیلی روح های ما را فاسد کرده است.
در بین اسما الهی مهمترین اسمی که در واقع پایه هزاران اسم دیگر است، اسم مبارک «رحمان» است که منشا ظهور همه خلقت هاست. پس هر کس بخواهد به خدا نزدیک تر شود، باید بیشترین چیزی که از خود ظهور می دهد و ایجاد می کند، «رحمانیت» و «مهربانی» باشد.
یعنی انسان ها به میزان مهربانی شان، می توانند اسماء الله را دریافت کنند. پس اگر می خواهی غفور شوی، مهربانی کن! اگر می خواهی عفو شوی، بیشتر مهربانی کن! اگر می خواهی کریم شوی، اهل کرم باش! اگر می خواهی حلیم شوی یا به سایر صفات الهی دست پیدا کنی، باید دوره ی آن را بگذرانی. یعنی باید همان صفت را در وجودت ایجاد کنی.
پس تقرب الی الله، یعنی رسیدن به اسم شریف «رحمان» و این اسم، زمینه ساز ظهور سایر اسماء در انسان است. مفهوم مخالف اینها هم وجود دارد. یعنی انسان هر چه پرخاشگر، بداخلاق و و بدبین تر باشد، از اسم مبارک «رحمان» فاصله بیشتری می گیرد و نمی تواند مقرب خدا شود.
دقت کنید! معصوم (علیه السلام) می فرماید: «کافر خوش اخلاق، بهتر از مؤمن بد اخلاق است. چون هر جا اسم خدا باشد، بارش رحمت نیز وجود دارد، حتی در وجود انسان کافر!»
در حدیثی داریم از حضرت رضا (علیهالسلام) که نام شیطان «حرث» بوده و بعد از اینکه نافرمانی کرد و از رحمت خدا هم ناامید شد و توبه نکرد، «ابلیس» نامیده شد. ابلیس از «بَلَس» است، به معنای «مأیوس شدن» و خود ابلیس یعنی مأیوس؛ یعنی موجودی که از رحمت خدا مأیوس و ناامید است.