لینک ثابت
اسم واژه ای است که دلالت بر شخص یا شیء ویا مکانی می کند ویا علامت ونشان از موردی است که نام بر آن نهاده شده است وبرای برقراری ارتباط، تنظیم روابط اجتماعی ، جاودان نمودن افراد واشیاء در تاریخ، ابزار بیان احساسات وتبادل عواطف استفاده می شود.
اسم در گستره فکری-فرهنگی ودر آموزه های دینی، نشاناز ابعاد روحی، معنوی وشخصیت انسان در جامعه است واز چنان اهمیت وقداستی برخوردار است که پروردگار بزرگ از سوی خود نام برخی از پاکان وصالحان را برگزیده است؛ همانند حضرت مسیح« بکلمة منه اسمه المسیح…» (آل عمران،45) وحضرت یحیی« انا نبشرک بغلام اسمه یحیی»( مریم،7)
آری نام ونام گذاری چنان درخشش وعظمتی دارد که خداوند اسم خود را با دو صفت در آغاز 113 سوره آورده است؛«بسم الله الرحمن الرحیم» وهمگان را به برن نام پروردگار خالق فرا می خواند« اقرا باسم ربک الذی خلق»(علق،1). جالب توجه اینکه اختلاف نظر ملائک الهی درباره آدم«علیه السلام» با قرائت نام ها واسم هایی که برای آدم گفته شده بود واز فرشتگان خواسته شد:« اگر راست می گویید از سامی اینها به من خبر دهید.»(بقره،30-33)
مشاهده شده در کتاب جوانان پرسش ها وپاسخ ها،ج1،ص315-320
با ادامه مطالب باما همراه باشید…
عنوان:آثار بندگی خداوند از دیدگاه آیات و روایات
استاد راهنما:سرکار خانم عفت حسین¬رضایی
پژوهشگر:زینب محسن بیگی
چکیده
این تحقیق با عنوان«آثار بندگی خداوند از دیدگاه آیات و روایات» و به منظور تبیین آثار بندگی خداوند از دیدگاه آیات و روایات نگاشته شده و این هدف در متوجّه کردن فرد به اینکه می¬تواند با بندگی کردن به قرب الهی دست پیدا کند مؤثر است و همچنین از آشنایی با انواع بندگی خداوند و آشنایی با آثار فردی و اجتماعی بندگی بحث به میان آمده است. آثارفردی عبارتند از:خضوع وخشوع، آرامش درونی، نشاط وبهجت، حضورقلب، توجه به ذلت نفس و عزت عبودیت، تسلط بر خود ،عدم فخر و مباهات، خوشبینی به جهان ،خلقت و هستی، خودیابی، تواضع و اخلاص در عمل، تشخیص حق از باطل، جلب نظر و محبت الهی، موجب روشنی سینه ها، کلید نیکوکاری، سلامت جسم و جان، مانع آلودگی به گناه و معصیت، اعتقاد و اعتماد به قضا و قدر الهی. آثار اجتماعی نمازعبارتنداز:نمازسدی در برابر گناهان آینده، کسب مقامات عالی، نماز و رفع مشکلات، رفع گرسنگی به وسیله ی نماز. آثار اجتماعی نماز جماعت عبارتند از: ایجاد وحدت بین مسلمین، کسب شخسیت و هویت، خوش گمانی به نماز گزار، نجات از دام شیطان، پیوند دلها در نماز جماعت. آثار اجتماعی نماز جمعه عبارتند از:پاداش مضاعف، ثواب حج، پاداش دویست سال عبادت، کفاره ی گناهان تا ده روز، بخشش و رحمت خداوند، تجدید روحیه ی دینی و نشاط معنوی، ترک نماز جمعه.نتایجی که این تحقیق به همراه داشته است عبارتند از: هر امری که باعث رشد وتعالی انسان شده و او را در راه رسیدن به تقرّب الهی یاری می¬کند از دیدگاه عقل و شرع قابل پذیرش است، بندگی خداوند از جمله این امور است .هرکس که متوجّه پروردگارش شود و مطمئن شود که هدف نهایی از آفرینش اوست، با یاد او (خدا) دلش آرام می-گیرد، پس بهترین وسیله برای رفع نگرانی¬ها تنها ذکر و یاد خدا است.انسان با انجام دادن عبادات و عبودیت خداوند می-تواند خود را از اثر گناهان در گذشته و آینده حفظ کند و به قرب الهی برسد.
کلید واژه ها:آثار،بندگی،عبودیت،آیات،روایات
دو_ حقوق اختصاصی زن بر شوهر
زن وشوهر در زندگی زناشویی حقوق ویژه ای دارند. حق زن بر مرد، با الهام از ارزش های اسلامی وحقوق مدنی عبارت است از:
اول_ حق نفقه وتأمین معیشت
نفقه شامل غذا، لباس، مسکن، نیازمندی های زندگی وحتی هزینه آرایش بر اساس شأن ونیاز است. همچنین اگر زن به دلیل بیماری یا نقص عضو، نیازمند خدمتکار باشد، برمرد است که برای او در صورت توانایی، خدمت کاری فراهم کند.
از جنبه حقوقی این مسئله که بگذریم، توسعه در زندگی وفراهم کردن رفاه خانواده وهمسر سبب رضایت پروردگار می گردد.
امام سجاد« علیه السلام»در این باره می فرماید:«ارضاکم عندالله اوسعکم علی عیاله. محبوب ترین شما نزد خداوند، کسی است که بر عیال خود وسعت ایجاد کند».(وسائل الشیعه،ج5،ص132)
دوم_ رفتار خوش واحترام به زن وتکریم شخصیت او
از وظایف شوهر این است که با همسر خود رفتاری مناسب داشته باشد، با اخلاقی خوش با او رفتار کند وبه او احترام گذارد.
پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» در این باره می فرماید:« من اتخذ زوجه فلیکرمها؛ کسی که زنی را به همسری برمی گزیند، بر وی واجب است که او را احترام کند».
سوم_ابراز محبت وایجاد فضای گرم در خانواده
توجه به عواطف واحساسات زن، ابراز محبت وعلاقه به او، مساعد کردن شرایط خانه برای آرامش وآسایش او وتوجه به این نیاز طبیعی، از وظایف مهمی است که هر مردی باید به آن توجه کند.
پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرمود:« قول الرجل للمرئه انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ اگر مردی به همسرش ابراز محبت کند وبه او بگوید تو را دوست دارم، این سخن هرگز از قلب زن خارج نخواهد شد».
چهارم_ رعایت عدالت وضایع نکردن حقوق او
از وظایف مهم در برابر همسر، رعایت عدالت وخودداری از تضییع حقوق اوست. پیامبراکرم« صلی الله علیه وآله» فرمود: «ملعون ملعون من ضیع من یعول؛ لعنت شود، لعنت شود کسی که ضایع کند(حقوق) عائله اش را».(وسائل الشیعه،ج3،ص22)
پنجم_ پاکیزگی مرد
وظیفه دیگری که مرد در برابر زن دارد، پاکیزه نگه داشتن خود است؛ زیرا کثیف بودن مرد، افزون بر اینکه ستم به زن است، گاهی باعث بروز خطرهایی برای عفت زن می شود!
امام هشتم، علی بن موسی الرضا«علیه السلام» فرمود:« ان التهیة مما یزید فی عفة النساء…؛ زینت کردن مرد وخود را پاک وآماده ساختن، از اموری است که به پاکی وعفت زن، کمک زیادی می کند»( وسائل الشیعه،ج14،باب141،ح1)
مشاهده شده در کتاب روابط سالم در خانواده/داودحسینی/ص48-51
فرعون گمان می کرد که ملکه کاخ نشین مصر،شیفته تجملات وشهوات وزرق وبرق دنیای مادی است ودر گمراهی وضلال، همراه ودر ظلم وستم به مستضعفان مصر وبنی اسرائیل، درکناوست.
…دیگر تحمل نداشت. وظیفه خویش نسبت به نجات وتربیت موسی«علیه السلام» را به خوبی انجام داده بود.
زندگی زیر یک سقف، بامردی که مسند نشین ربوبیت معرفی می کند، برای زنی که ایمانش خالص وپارسائی وتقوایش در میان زنان کم نظیراست، کار آسانی نبود. سرانجام رازش فاش شد. دست به دعا برداشت وبا صدای بلند در حضور جمع فریاد زد: پروردگارا!! برایم خانه ای در بهشت بنا کن ومرا از فرعون وعملش نجات ده ومرا از مردم ستمکار رهایی بخش(التحریم/11)
هرچه از او خواستند توبه کند وبه ربوبیت فرعون معترف شود، نپذیرفت. دستها وپاهایش را بامیخ برزمین کوبیدند واو را در برابر شعله سوزان خورشد تابان رها کردندوسپس سنگ عظیم بر جسد نحیفش قراردادند. آنقدر بدنش را در معرض شکنجه های غیر قابل تحمل قرار دادند تا به تدریج جان باخت. تا آخر حاضر نشد از اعتقاد وایمان خود دست بشوید ودر ابراز ارادت به ولی زمان خویش کوتاهی نکند.
با ادامه مطالب همراه ما باشید…
چهارچیز را پیش از چهار چیز غنیمت شمار:
جوانی پیش از پیری
صحت پیش ازبیماری
توانگری پیش از فقر
و زندگی پیش ازمرگ
(حضرت رسول-صلی الله علیه وآله)
1. شهادت در رکاب امام زمان خود؛ یعنی حضرت سیدالشهداء در کربلا می باشد که جدای از امتیاز شهادت حضور در رکاب امام حسین علیه السلام سعادتی بس رفیع می باشد.
2. مقام عصمت یا تالی تلو عصمت؛ مقام عصمت از مقامات عالیة الهیه است که هر کس را لیاقت آن نیست. حضرت علی اکبر علیه السلام نیز دارای مقام عصمت بودند. برای تبیین این امتیاز می توان اشاره به کلام امام حسین علیه السلام نمود؛ زمانی که حضرت علی اکبر علیه السلام عازم میدان شد. آن بزرگوار در حق او چنین دعا فرمودند: «اللهم اشهد انه برز الیهم غلام اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک و کنّا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه» بار الها گواه باش جوانی که در سیرت و صورت و گفتار؛ شبیه ترین فرد به پیغمبرت بود، به جنگ این مردم رفت. ما هر گاه به دیدن پیغمبرت مشتاق می شدیم به این جوان نگاه می کردیم.« لهوف، سید بن طاووس، ص113»
کسی می تواند در اخلاق و رفتار مشابه نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم باشد که خواص باطنی آن حضرت را که منشأ بروز آن اخلاق و رفتار بس عظیم است را نیز داشته باشد. حضرت علی اکبر علیه السلام اگر نگوییم معصوم بوده بلکه تالی تلو و مشابه معصوم حتماً بوده است.
3. شجاعت و دلیری: در روز عاشورا وقتی که به دشمن حمله ور شد؛ سپاهیان دشمن به سویی فرار می نمودند به گونه ای که تصور می کردند حیدر کرارعلی بن ابیطالب علیه السلام به جنگ آنان آمده است« ثمرات الاعواد، الهاشمی النجفی، مکتبة الحیدریة. ص233»
در تاریخ آمده است عمر سعد، شخصی به نام طارق (که مردی شجاع و دلیر بوده و یارای مقابله با یک لشکر را داشت) را به میدان فرستاد که علی اکبرعلیه السلام با رشادت وی را هلاک کرد. بعد عمر سعد دستور حمله از چهار طرف را صادر کرد.« منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ج1، ص443» که منجر به شهادت علی اکبر علیه السلام شد.
4. مقام علی اکبر علیه السلام در زیارت عاشورا: در زیارت عاشورا عرض می کنیم: «السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین» سلام دادن به حضرت علی اکبر علیه السلام بعد از سلام دادن بر امام حسین علیه السلام می باشد، سایر اولاد و اصحاب بعد از حضرت علی اکبر علیه السلام قرار گرفته اند. این خود حاکی از مقام بزرگ آن حضرت است.
ممکن است کسی بگوید مراد از علی بن الحسین علیه السلام امام سجاد علیه السلام است نه علی اکبر علیه السلام. در جواب از این احتمال باید گفت، زبان زیارت، بیان گرامی داشت و تجلیل از شهداء کربلا و فداکاریهای آنان است همانطور که لعن و نفرین نیز بر کسانی است که امام حسین علیه السلام و اولاد و اصحاب آن حضرت را که حاضر در کربلا بوده اند به شهادت رسانیده اند و بنا به قول علامه میرزا ابوالفضل تهرانی؛ مراد از علی بن الحسینعلیه السلام در زیارت عاشورا حضرت علی اکبر علیه السلام است چون این زیارت اختصاص به شهدای کربلا دارد و احتمال اینکه مراد امام سجاد علیه السلام باشد بغایت بعید است« شفاء الصدور فی زیارة العاشورا، ج2، ص345»
4. تجلیل حضرت ولی عصر رحمه الله از علی اکبر علیه السلام: امام زمان رحمه الله در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به علی اکبر علیه السلام می فرماید: «السلام علیک یا اول قتیل من نسل خیر سلیل من سلالة ابراهیم خلیل؛ سلام بر تو ای علی اکبر اول فدایی از بهترین نسل دودمان ابراهیم خلیل .
در ادامه حضرت مهدی رحمه الله می فرماید: «اشهد انک اولی بالله و برسوله؛ شهادت می دهم که تو از هر کس اولی تر به خدا و رسولش هستی».
حضرت صاحب العصر رحمه الله، علی اکبر را در این زیارت نامه به امتیازاتی مخصوص از سایر شهدای کربلا جدا نموده است:
الف) سلام و صلوات بر علی اکبر را بعد از جد مظلوم خود، قرار داده است.
ب) علی اکبر علیه السلام را از هر کس به خدا و رسولش نزدیک تر معرفی نموده است.
ج) حضرت از خداوند درخواست می نماید که همواره توفیق زیارت حضرت علی اکبر علیه السلام را داشته باشد.
د) حضرت از خداوند مسألت می نماید که در روز واپسین همنشین علی اکبر علیه السلام باشد.
و) شدت لعن و نفرین آن حضرت به قاتلان علی اکبر علیه السلام حاکی از شدت غضب آن حضرت نسبت به جفاپیشگان است.« خورشید جوانان، سیدمحمد حسینی، ص65»
پس جوانان امروز هم با الگوگیری از علی اکبر علیه السلام و توجه به معنویات و با دوری از گناهان و بدی ها می توانند امام زمان خود را یاری کرده و برای زمینه سازی ظهور حضرت مهدی علیه السلام تلاش مضاعف نمایند تا همانگونه که حضرت علی اکبر علیه السلام مورد رضایت امام زمان خود بود و به او مباهات می کرد، طوری عمل نماییم تا حضرت مهدی علیه السلام از اعمال و رفتار ما راضی باشد، و انشاء الله از جمله یاران جوان، کوشا و پویای حضرتش باشیم.
مشاهده شده در حوزه نت
ادب وفرهنگ کتیبه شخصیت
پیشین یک ملت وهویت مردم در آینه تمدن گذشته، پیشینه فرهنگی وآداب ورسوم دیر باز او نمایان می شود. آنگاه که این گذشته ی درخشان وتمدن افتخار آفرین در بینش ها ی منجمد، نوجویی های روشن فکر مآبانه وشخصیت جویانه ، دستخوش تغییر ودگرگونی شود؛ هویت اصلی وجانمایه جاودان خود را از دست خواهد داد، پاره ای، از فرهنگ گرا نسنگ خود تنها پوسته ای درذهن دارند وبرخی تمدن وفرهنگ خویش را در اصطلاحات و واژه ای بسته بندی شده و وارداتی آن سوی مرزها می یابند!!
به گونه ای که ظاهر لباس خود را با اشاره دیگران تغییر می دهند، آرایش خویش را با دلخواه بیگانگان مدل می بخشند وسرانجام خوراک وحتی مسکن خود را با الگوهای انان می پسندند، و به انجا می رسند که حباب گونه با ره نسیمی به هر سویی می چرخند وبی اصالت وپوچ می شوند!!
چنین چرخش جاهلانه ای در سخنان مسیحاگونه رهبر عزیز انقلاب این گونه آمده است که:
« بزرگترین بلا برای یک ملت این است که بخش هایی از فرهنگ وتمدن خودش به مرور زمان از حافظه اش پاک شود و اصلا ان را به یاد نداشته باشد. این خیلی بلای بزرگی است ومتاسفانه غربی ها با ما این کار راانجام دادند. سبک حرف زدن، سبک نگارش وافعال زبانهای خارجی را آوردند با معناهای بسیار نامناسب کمکی در داخل زبان ما وارد کردند…، مگر زبان فارسی با این عظمت ووسعت زبان کوچکی است ؟… حتی زبان های وسیع دنیا مثل زبان عربی هم این خصوصیت –ترکیب بندی- را ندارند. این ها همه درد« خود فراموشی » است.(فرهنگ وتهاجم فرهنگی،ص106»
آری گاه دشمن از راه اصطلاحات وواژه هایی که ما استفاده می کنیم وارد می شود، آنا را تغییر داده وبه آرامی فرهنگ ناهمرنگ خود را به مامی آموزند ، در این حال، ارزش های اصیل وپر بهای ما، با زندگی مان بییگانه می شوند!!
استاد شهید مطهری بانگاهی اندیشمندانه به این پدیده درد آور نگریسته، می فرماید:
«شعارهای دین را زنده نگه دارید، یکی از شعارهای دین اسم هاست. من نمی فهمم این که می گویند این اسم دمده شده ، کهنه شده یعنی چه؟ مگر اسم فلان کلفت فاطمه است ، فاطمه اسم کلفت هاست! خیلی عجیب است! پس دیگر اسم دخترمان را فاطمه نگذاریم! همین خودش یک امر به معروف ونهی از منکر است که : مردم! برفرزندانتان اسم های اسلامی بگذارید… برای مؤسسه هایتان نام اسلامی بگذارید. نام های اسلامی را زنده نگه دارید. زبان عربی یک قوم نیست. زبان اسلام است. (دشمنان می خواهند) افکارشان را به ما تحمیل کنند، تمدن خودشان را به ما تحمیل کنند، روح خ.دشان را به ما تحمیل کنند، برای اینکه روح ما را خرد کنند.»(حماسه حسینی،ج2،ص80-81)
مشاهده شده در کتاب جوانان پرسش ها وپاسخ ها،ج1،ص315-320
با ادامه مطالب با ما همراه باشید…