آئین همسر داری
دو_ حقوق اختصاصی زن بر شوهر
زن وشوهر در زندگی زناشویی حقوق ویژه ای دارند. حق زن بر مرد، با الهام از ارزش های اسلامی وحقوق مدنی عبارت است از:
اول_ حق نفقه وتأمین معیشت
نفقه شامل غذا، لباس، مسکن، نیازمندی های زندگی وحتی هزینه آرایش بر اساس شأن ونیاز است. همچنین اگر زن به دلیل بیماری یا نقص عضو، نیازمند خدمتکار باشد، برمرد است که برای او در صورت توانایی، خدمت کاری فراهم کند.
از جنبه حقوقی این مسئله که بگذریم، توسعه در زندگی وفراهم کردن رفاه خانواده وهمسر سبب رضایت پروردگار می گردد.
امام سجاد« علیه السلام»در این باره می فرماید:«ارضاکم عندالله اوسعکم علی عیاله. محبوب ترین شما نزد خداوند، کسی است که بر عیال خود وسعت ایجاد کند».(وسائل الشیعه،ج5،ص132)
دوم_ رفتار خوش واحترام به زن وتکریم شخصیت او
از وظایف شوهر این است که با همسر خود رفتاری مناسب داشته باشد، با اخلاقی خوش با او رفتار کند وبه او احترام گذارد.
پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» در این باره می فرماید:« من اتخذ زوجه فلیکرمها؛ کسی که زنی را به همسری برمی گزیند، بر وی واجب است که او را احترام کند».
سوم_ابراز محبت وایجاد فضای گرم در خانواده
توجه به عواطف واحساسات زن، ابراز محبت وعلاقه به او، مساعد کردن شرایط خانه برای آرامش وآسایش او وتوجه به این نیاز طبیعی، از وظایف مهمی است که هر مردی باید به آن توجه کند.
پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرمود:« قول الرجل للمرئه انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ اگر مردی به همسرش ابراز محبت کند وبه او بگوید تو را دوست دارم، این سخن هرگز از قلب زن خارج نخواهد شد».
چهارم_ رعایت عدالت وضایع نکردن حقوق او
از وظایف مهم در برابر همسر، رعایت عدالت وخودداری از تضییع حقوق اوست. پیامبراکرم« صلی الله علیه وآله» فرمود: «ملعون ملعون من ضیع من یعول؛ لعنت شود، لعنت شود کسی که ضایع کند(حقوق) عائله اش را».(وسائل الشیعه،ج3،ص22)
پنجم_ پاکیزگی مرد
وظیفه دیگری که مرد در برابر زن دارد، پاکیزه نگه داشتن خود است؛ زیرا کثیف بودن مرد، افزون بر اینکه ستم به زن است، گاهی باعث بروز خطرهایی برای عفت زن می شود!
امام هشتم، علی بن موسی الرضا«علیه السلام» فرمود:« ان التهیة مما یزید فی عفة النساء…؛ زینت کردن مرد وخود را پاک وآماده ساختن، از اموری است که به پاکی وعفت زن، کمک زیادی می کند»( وسائل الشیعه،ج14،باب141،ح1)
مشاهده شده در کتاب روابط سالم در خانواده/داودحسینی/ص48-51