ارزش علم و معرفت
حقیقت علم ودانش، کشف امر خارج از ذهن به واسطه صورت ذهنی است که از راه حس، عقل و تجربه حاصل می شود(المیزان، ج ۱ ، ص ۴۷ تا ۵۳) البته در آموزه های قرآنی و علوم عرفانی از نوع دیگری علم سخن به میان آمده است که با علم به معنای صورت ذهنی و مفاهیم عقلی تفاوت دارد. از این علم به علم شهودی و حضوری در مقابل علم حصولی یاد می کنند. به این معنا که برخی از دانش های انسانی، از راه صورت های ذهنی به دست نمی آید، بلکه از راه مکاشفه و بدون واسطه و با اشراق الهی برای برخی از نفوس حاصل می شود که از آن به علم لدنی نیز یاد می شود.(التفسیر الکبیر، فخر الرازی، ج ۲، ص ۱۸۷ تا ۱۹۱)
البته همه نفوس انسانی از علم لدنی و اشراقی برخوردار می باشند، ولی آن چه در همه انسان ها وجود دارد، کف آن می باشد نه مراتب عالی و سطوح برتر آن؛ چرا که این استعداد در همه انسان ها نهفته است و از ظرفیت بالقوه ای آن برخوردار می باشند؛ چنان که دانش انسان به خودش از نوع علم حضوری و شهودی است. علم اشراقی لدنی نیز به همه انسان ها به گونه ای عنایت شده است ولی دریافت مراتب عالی تر آن نیازمند خودسازی و تزکیه نفس است.
به هر حال، علم و دانش در نوع آن، عامل معرفت و آگاهی انسان نسبت به خود و محیط پیرامونی می باشد. ارزش علم نیز به آن است که انسان را از جهل و نادانی بیرون می آورد و به معرفت و آگاهی می رساند. از این رو می توان علم را به صورت مطلق امری ارزشی ارزیابی کرد و حتی در برخی از آیات و روایات این معنا اثبات می شود که علم به خودی خود دارای ارزش نفسی است و حتی اگر به قصد امری دیگر و فواید آن آموخته نشود، از ارزش و اعتبار برخوردار می باشد. از این لحاظ علم را همانند طهارت ظاهری دانسته اند که طهارت ظاهری با وضو به قصد نماز و قرائت قرآن و مانند آن تحصیل می شود ولی خود طهارت ظاهری از نظر اسلام دارای ارزش نفسی می باشد. هم چنین علم و دانش برای بهره مندی آن است ولی نفس دانش آموزی خود دارای ارزش نفسی می باشد.
خداوند در قرآن بر این معنا تاکید می کند که علم بر خلاف عقل در انسان ها در هنگام تولد وجود ندارد، بلکه اندک اندک از طریق گوش و چشم و قلب به وجود می آید و در برخی دیگر از انسان ها با افزایش عمر به فراموشی می رود و انسان عالم گرفتار جهل و نادانی می شود.(نحل ، آیه ۷۰)
علم به کارگیری آن افزایش می یابد و عدم به کارگیری و ترک عمل به علم موجب فراموشی و نسیان علم می گردد که در آیات و روایات بسیار برآن تاکید شده است. خداوند در آیاتی از جمله ۸۰ و ۱۲۰ سوره بقره و آیات بسیار دیگر، از انسان ها خواسته است تا عقاید و رفتار خویش را مبتنی بر علم کنند و این امر بر ایشان ضروری و لازم است، چرا که ارزش عمل و عقیده خوب در علم درست و واقع بینانه است.
ابلاغ حقیقت
رابطه مباهله با سيدالشهدا در كلام رهبر انقلاب
روز مباهله روزى است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انسانى خود را به صحنه مىآورد. نكتهى مهم در باب مباهله اين است: “و انفسنا و انفسكم” در آن هست؛ “و نساءنا و نساءكم"(۱) در آن هست؛ عزيزترين انسانها را پيغمبر اكرم انتخاب ميكند و به صحنه مىآورد براى محاجهاى كه در آن بايد مايز بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد. هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را - كه برادر و جانشين خود هست - بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنائى بودن روز مباهله به اين شكل است. يعنى نشان دهندهى اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مىآورد به ميدان با اين داعيه كه ميگويد بيائيم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشهكن بشود با عذاب الهى. همين قضيه در محرّم اتفاق افتاده است به شكل عملى؛ يعنى امام حسين (عليه الصّلاة و السّلام) هم براى بيان حقيقت، روشنگرى در طول تاريخ، عزيزترين عزيزان خود را برميدارد مىآورد وسط ميدان. امام حسين (عليهالسّلام) كه ميدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زينب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزيز خود را آورد. اينجا هم مسئله، مسئلهى تبليغ دين است؛ تبليغ به معناى حقيقى كلمه؛ رساندن پيام، روشن كردن فضا؛ ابعاد مسئلهى تبليغ را اين جورى در آن خطبه “من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه ناكثا لعهداللَّه… و لميغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقّا على اللَّه ان يدخله مدخله"؛(۲) يعنى وقتى او دارد فضا را به اين شكل آلوده ميكند، خراب ميكند، بايد يا با فعل يا با قول آمد روشنگرى كرد. و امام حسين (عليهالسّلام) اين كار را انجام ميدهد، آن هم با اين هزينهى سنگين؛ عيالات خود، همسران خود، عزيزان خود، فرزندان اميرالمؤمنين، زينب كبرى، اينها را برميدارد مىآيد وسط ميدان. ميشود فهميد كه چقدر مهم است .
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ( ۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
مباهله را با ید فریاد زد
حضرت آیتالله جوادی آملی با تأکید بر این نکته که ما باید فریاد بزنیم که علی علیه السلام در مباهله بود، خاطرنشان کرد: اگر مردم عوام هم روزه بگیرند و طلاب هم روزه بگیرند، پس وظیفه حوزه علمیه چه میشود، ما باید فریاد بزنیم که علی علیه السلام در مباهله بود که نگویند ایشان در مباهله نبود، ما اگر بخواهیم گفتههای دیگران را بازخوانی بکنیم، سواد نیست، حداقل باید حق اهلبیت (عليهالسّلام)را ادا بکنیم، حداقل این است که ثابت کنیم امام علی (عليهالسّلام)در مباهله بود و به منزله نفس پیامبر(ص) است و پیامبر(ص) که نمیتواند خودش را دعوت بکند.وی گفت: برای روز مباهله یک کنگره، همایش، جشن و مانند آن لازم است، تا حقانیت امام علی(عليهالسّلام) معلوم شود، ما بدهکار هستیم، باید اجر رسالت را بدهیم، آیا اجر آن حضرت این است که در همان ماه رمضان عزاداری بکنیم؟ ما ابتدا باید اطاعت بکنیم تا به محبت آنان برسیم و بعد بر اساس محبت عمل بکنیم، اگر دیر بجنبیم میگویند که «من یقترف حسنة» ابوبکر است و امام علی (عليهالسّلام)در جریان مباهله نبود. مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة ادامه داد: وقتی جریان علنی باشد اما در کتابی همچون کتاب قاضی عبدالجبار بگوید که بزرگان ما میگویند که امام علی (عليهالسّلام)در جریان مباهله نبود، اگر ما فریاد نزنیم و برهان اقامه نکنیم و مباهله را مطرح نکنیم تنها با روزه گرفتن نمیتوان کار را پیش برد، حداقل کارهایی که شیخ طوسی(ره) انجام دادند را مطرح بکنیم و آن را برای مردم بگوییم که راه نجات راه پیروی از علی (عليهالسّلام) و اولاد علی(عليهالسّلام) است.
اعمال و دعاى روز مباهله
اوّل : غسل
دوّم : روزه
سوّم: دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیّت و ثواب و آیة الکرسى که در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است
چهارم : خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است
آداب و اعمال روز عید غدیر
در تاریخ اسلام دو حادثه بسیار مهمّ و بزرگ اتفاق افتاده است که از یکی رسالت و از دیگری امامت به وجود آمده است. نخستین حادثه، نزول وحی بود که رسالت پیامبر گرامی اسلام(ص) را در برداشت و دومین حادثه نیز در هیجدهم ذیحجه سال دهم هجرت در مسیر بازگشت پیامبر گرامی اسلام از مراسم حجة الوداع اتفاق افتاد.
در این روز بزرگ، رسول گرامی اسلام(ص) به امر الهی در مسیر بازگشت از مراسم حج، در محلی به نام غدیر خم حضرت علی علیه السلام، را به عنوان وصی و جانشین بعد از خود به همگان معرفی نمودند. در حقیقت انتصاب حضرت علی(ع) به امامت در واقعه غدیر خم، ادامه رسالت مهم پیامبر گرامی اسلام بود. بنابراین روز غدیر و انتصاب امیرالمومنین(ع) به امامت به اندازه روز بعثت و رسالت نبی گرامی اسلام(ص) دارای اهمیت می باشد.
نقل شده است که امام حسن علیه السلام روز عید غدیر در کوفه مهمانی بزرگی برپا می داشتند. امام علی علیه السلام با فرزندان و گروهی از پیروانش بعد از نماز برای شرکت در مجلس به منزل امام حسن علیه السلام می رفتند. و پس از اتمام مهمانی امام حسن علیه السلام هدایایی به مردم اعطا می فرمود. لذا این حرکت امام حسن علیه السلام موجب شد مردم به روز عید غدیر عادت کنند.
پس شایسته است که به پاس قدردانی از این نعمت عظیم الهی و عرض ادب به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی علیه السلام، عید سعید غدیر را در خانواده و اجتماع باشکوه فراوان برگزار نماییم و از برکات معنوی این روز عزیز بهره مند شویم. آنچه در این مختصر تقدیم می گردد آدابی است که بزرگان دین به منظور گرامی داشت این روز عزیز تعلیم فرموده اند:
اعمال و آداب روز عید غدیر
در بیان ائمه علیهم السلام برای این روز بزرگ اعمالی وارد شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
* تحکیم بیعت با ولایت
همان گونه که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بعداز نصب حضرت علی علیه السلام به امامت مسلمین به جماعت مسلمانان امر کرد که با او بیعت کنند، در سال روز آن حماسه جاوید، تجدید آن بیعت سفارش شده است.
* تبریک گفتن
حضرت امام رضا علیه السلام، می فرماید: «روز عید غدیر خم روز تهنیت گویی است. بعضی از شما به بعض دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مؤمنی با برادرش برخورد کرد بگوید: الحمدللّه الّذی جعلنا من المتمسّکین بولایة أمیرالمؤمنین و الائمة سلام الله علیهم.»
* اظهار سرور و شادمانی
در وصف شیعه و شیعیان گفته شده است که به شادی ما ائمه شادند و به حزن ما محزون؛ و مسلّم است که عید غدیر شادی بخش ترین عید ائمه است و شادمانی شیعه در این روز فرض است.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «حقا که روز غدیر روز عید فرح و سرور است». همچنین از امیر المومنین علی علیه السلام نیز نقل شده است که ایشان فرمودند: «در روز عید غدیر اظهار فرح و شادمانی کنید و برادران مسلمان خود را نیز شاد گردانید.»
* مصافحه کردن
مصافحه یا دست دادن از آداب اسلامی است و در روز عید غدیر به آن تاکید بیشتری شده است. امام علی علیه السلام می فرمایند: «روز عید غدیر هنگامی که یکدیگر را ملاقات می کنید با هم مصافحه کنید.»
ذکر مخصوصی نیز در این روز هنگام مصافحه سفارش شده است که عبارت است از؛ «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام؛ سپاس خدای را که ما را از جمله درآویختگان به ولایت امیرالمؤمنین علی و ائمه علیهم السلام قرار داد.»
* آراستن و پوشیدن لباس نو
از دیرباز عیدها و جشن ها با نظافت، غبارزدایی، پیراستن و آراستن همراه بوده است و شیعیان باید این روش ها را برای عید غدیر نیز رعایت نمایند. چرا که حضرت امام رضا علیه السلام، می فرمایند: «روز غدیر، روز آراستن و زینت است. پس هر کس برای روز غدیر، زینت کند، خداوند هر خطای کوچک و بزرگ او را می آمرزد و فرشتگانی را به سوی او می فرستد، آنان نیکی های او را می نگارند و مراتبش را تا عید غدیر سال آینده بالا می برند. اگر او جان دهد، شهید مرده است و اگر زیست کند، خوشبخت زیسته است.»
حضرت امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند: «یکی از وظایف روز غدیر این است که مؤمن تمیزترین و گرانقدرترین جامه های خویش را بپوشد.»
پس چه زیبا خواهد بود که سردر منازل و اماکن عمومی تجارتی و اداری چراغانی شود تا شامل این پاداش بزرگ گردد.
* استفاده از بوی خوش
اسلام درباره به کارگیری بوی خوش و زدن عطر، بسیار سفارش کرده است. به خصوص در ایام عید سعید غدیر سفارش ویژه ای نسبت به این سنت خوب شده است. امام صادق علیه السلام، در پی وظایف مؤمن در روز غدیر فرمودند: «و مؤمن به اندازه توان و دست باز بودنش بوی خوش استعمال کند.»
* پیمان اخوت و برادری
از برنامه های اسلام ایجاد اخوت و برادری است. و به همین منظور پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بین مسلمانان مهاجرین و انصار پیمان برادری بست و با پیمان اخوت علی علیه السلام را با خویش برادر نمود و در برخی از زیارات که خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله می خوانیم: «السلام علیک و علی اخیک علی بن ابیطالب علیه السلام» اشاره به همین برادری است. پیمان برادری و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدیر است و صیغه مخصوصی دارد که در مفاتیح الجنان آمده است.
* احسان و انفاق
احسان و انفاق از دستورات ویژه اسلامی است. اما در ایام بزرگی مثل عید غدیر بر آن تأکید بیشتری شده است. در سیره امام حسن علیه السلام است که ایشان روز عید غدیر مهمانی می داد و شخص امام علی علیه السلام نیز در آن مراسم شرکت می کردند.
* صله رحم
صله رحم از پسندیده ترین آداب اسلامی است و شرع مقدس اسلام بر این مطلب تأکید فراوان نموده است. اما در روز عید غدیر بر این نکته سفارش بیشتری شده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «از کارهایی که در روز عید غدیر مستحب است صله رحم است.»
* دیدار با مؤمنان
زیارت برادران مؤمن از سنت های مهم اسلامی است؛ لیکن در روز عید غدیر، دید و بازدید به عنوان یکی از شعائر مذهبی و ولایی بیشتر مورد سفارش قرار گرفته و پاداش افزونتری دارد.
حضرت امام رضا، علیه السلام، می فرمایند: «هر کس که در روز غدیر به دیدار مؤمنی برود خداوند هفتاد نور در قبرش داخل کند و قبرش را بگستراند، و هر روز هفتاد هزار فرشته به زیارت قبرش آید و به او مژده بهشت دهد.»
* رفع حاجت مؤمنان
رفع حاجت مومنان از جمله اعمالی است که اسلام برای آن ارزش خاصی قائل شده است و ائمه آن را از چند طواف برتر می دانند. در روز غدیر این عمل فضیلت بیشتری دارد. امام علی علیه السلام فرمودند: «کسی که مؤمنان را در روز غدیر تکفل کند نزد خدای متعال من ضامنش هستم که از کافر شدن و پریشان شدن در امان باشد.»
* غسل کردن
امام صادق، علیه السلام، فرمودند: «هنگامی که روز غدیر فرا برسد باید در فراز آن [هنگام ظهر] غسل کرد.»
* تشکیل اجتماع در روز عید غدیر
به جهت یادآوری روزی که پیامبر صلّی الله علیه و آله به امر خداوند علی علیه السلام را به امامت امت اسلامی نصب کرد، بجاست در مراکز گوناگون گرد آییم و به یاد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشیم.
ائمه علیهم السلام سفارش کرده اند که به جهت یادآوری مقام محمد صلّی الله علیه و آله و خاندان او علیهم السلام اجتماعات تشکیل بشود؛ و خود نیز از این گونه اجتماعات برپا می داشتند.
* دعا، روزه و عبادت
روزه و دعا از اعمالی است که در همه اعیاد مورد سفارش و تأکید است خاصه در روز عید غدیر. حسن بن راشد گوید: از امام صادق علیه السلام درباره عید غدیر پرسیدم و حضرت فرمودند: «این عید از عید قربان و فطر برتر است. آن روز را روزه بگیرید و بر محمد و آلش زیاد صلوات بفرستید.»
روزه عید غدیر از مستحباتی است که مکرر به آن سفارش شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام، در خطبه ای که در روز عید غدیر ایراد کردند فرمودند: «روزه عید غدیر از مستحباتی است که خداوند بدان فراخوانده است.»
حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: «بر شما لازم است که که در روز عید غدیر برای سپاسگزاری از خداوند و ستودن او، روزه بگیرید.»
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: «چه کاری شایسته روز غدیر است و چه عملی در آن، استحباب دارد؟ حضرت پاسخ دادند: روزه و…»
امام صادق علیه السلام، درباره پاداش روزه عید غدیر فرموده اند: «روزه داشتن در روز عید غدیر پاداشی معادل روزه گرفتن در همه عمر دنیا را دارد.»
و فرموده اند: «روزه داشتن روز عید غدیر خم، کفاره گناه شصت سال است.»
عید غدیر خم,اعمال مستحبی عید غدیر خم
* افطاری دادن
از اعمالی که به انجام آن در روز عید غدیر سفارش شده است؛ افطاری دادن به روزه داران است. حضرت علی علیه السلام فرموده اند: «کسی که در شامگاه عید غدیر، به یک مؤمن افطاری بدهد، گویا یک میلیون نفر از پیامبران، شهیدان و صدیقان را افطاری داده است. حال چگونه است پاداش کسی که گروهی از مردان و زنان را افطاری دهد. و من ضامنم بر خدا که از کفر و فقر آسوده گردد و اگر در همان روز یا همان شب تا عید غدیر سال دیگر بمیرد، بر خداوند است پاداش او.»
* اطعام
از سنت های مؤکد دیگر در روز عید غدیر پذیرایی از مؤمنان است. امام صادق علیه السلام، درباره یکی از وظایف عید غدیر فرموده اند: «و برادرانت را طعام ده.»
* ابراز برائت
روز غدیر روز بیزاری از کسانی است که با نپذیرفتن امامت حضرت علی علیه السلام، آشکارا با خدا و با پیامبر خدا مخالفت نمودند و بزرگترین جنایت و خیانت را به تاریخ بشریت کردند و در حقیقت این عدم پذیرش سرآغاز تمام بدبختی ها و بیچارگی ها بود. بنابراین روز غدیر، روز برائت از این همه ستمکاری و ستمکاران است.
در یکی از دعاهای روز غدیر آمده است: «و نبرأ ممّن یبرأ منه و نبغض من أبغضه؛ ما بیزاری می جوییم از آن کس که از علی علیه السلام بیزاری جوید و دشمن داریم آن کس که علی علیه السلام را دشمن دارد.»
* ذکر صلوات
حضرت رضا علیه السلام در وصف عید غدیر فرموده اند: «روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است.»
* نماز و نیایش
روز عید غدیر بهترین فرصت و موقعیت برای نیایش است؛ چرا که روز غدیر روز سپاس و ستایش به پیشگاه حضرت احدیت است. حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: «روز غدیر روزی است که خداوند، بر توان کسی که او را نیایش کند، می افزاید.» و همچنین فرمودند: «روز غدیر روزی است که دعا در آن مستجاب می گردد.»
نماز عید غدیر دو رکعت است که باید در هر رکعت پس از حمد، ده مرتبه سوره توحید، ده مرتبه آیةالکرسی و ده مرتبه سوره قدر را خواند. وقت نماز نیم ساعت پیش از ظهر است و پاداش این نماز برابر است با صدهزار حج و صدها هزار عمره؛ همچنین کسی که این نماز را بخواند، هر چه از خداوند بخواهد برآورده شود.
* زیارت
زیارت یکی از سنن سازنده اسلامی است چه از نزدیک چه از دور. زیارت یک پیوند معنوی بسیار قوی بین شیعه و مقدسات اوست. از جمله آنها زیارت حضرت علی علیه السلام، از دور و نزدیک است.
امام رضا علیه السلام به پسر ابی نصر فرمودند: «هر جا که باشی در روز عید غدیر در بارگاه امیرالمؤمنین، علیه السلام، حاضر باش. بی تردید، خداوند، گناهان شصت ساله هر مرد و زن مؤمن را می آمرزد و چند برابر آنچه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر از آتش آزاد ساخته در آن روز آزاد می سازد.»
* خواندن دعای ندبه
طبق مدارک معتبر خواندن دعای ندبه در چهار عید مستحب است؛ جمعه، فطر، قربان و غدیر. توجه به فرازهای این دعا بخصوص آن قسمت که در رابطه با غدیر و خلافت حضرت علی علیه السلام، می باشد ضروری است.
* دلجویی و مهرورزی متقابل
حضرت رضا علیه السلام، روز غدیر را «یوم التودّد» خواندند؛ یعنی روز مهر ورزیدن. بنابراین در چنین روزی باید معتقدان به ولایت، غم را از دل دوستان حضرت علی علیه السلام به هر نحوی که مقدور باشد برطرف نمایند.
* ایجاد زمینه های شادمانی
عید غدیر یادآور بزرگترین و گرانقدرترین خاطره اسلام است خاطره استمرار رسالت پیامبر، صلّی اللَّه علیه وآله، با امامت علی، علیه السلام. در چنین روزی نه تنها خود باید دلشاد باشیم بلکه باید زمینه شادمانی دیگر برادران ایمانی راهم فراهم سازیم.
حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: «[در روز غدیر] هر مرد و زن مؤمنی را شادمان سازید.»
* گشاده دستی نسبت به خانواده
یکی از دستورات اسلام ایجاد زمینه های لازم در جهت راحتی و آسایش خانواده است و به مناسبت عید غدیر تاکید بیشتری شده است. حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: «[در روز غدیر] مرد باید برای خانواده خود گشایش بیشتری فراهم کند.»
* هدیه دادن
هدیه دادن و گرفتن با توجه به ضوابط شرعی کار پسندیده ای است و اثرات روانی خاصی مخصوصاً در کودکان و نوجوانان دارد و بهترین موقعیت هدیه دادن عید غدیر است.
حضرت رضا، علیه السلام، عید غدیر را روز هدیه و بخشش می نامد و می فرمایند: «[روز غدیر] روز بخشش و هدیه دادن است.»
پیامکهای عیدغدیر
چون نامه ي اعمال مرا پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه کس گناه ما بود ولي
آن را به محبت علي بخشيدند
عيدتان مبارک
**********************************************
تمام لذت عمرم در اين است / که مولايم اميرالمومنين است
عيد شما مبارک
******************************************
نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حکم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد
*****************************************
هان! اي مردمان! علي را برتر بدانيد، که او برترين انسان از زن و مرد بعد از من است…. هرکه با او بستيزد و بر ولايتش گردن ننهد نفرين و خشم من بر او باد. (خطبه ي غديريه)
******************************************
قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز از حب علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا که علي نور بود سايه ندارد
عيد غدير مبارک
*****************************************
خورشيد شکفته در غدير است علي
باران بهار در کوير است علي
بر مسند عاشقي شهي بي همتاست
بر ملک محمدي امير است علي
وظایف عقد اخوت كه "زیارت" و"دعا" و "شفاعت" است را توضیح كامل دهید كه دقیقا چیست؟
اخوت اسلامی از جمله برنامه های اجتماعی بنیادین آیین مقدس اسلام است كه در آغاز بعثت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ارزش آن مطرح شده، و قرآن روی آن تا كید كرده و فرموده است: «إنما المومنون إخوة» یعنی مسلمانان باید تنها در چهارچوب برادری به سر برند.
ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) روایت كند كه فرمود: «مومنان با یكدیگر برادرند، بسان یك بدن، كه اگر عضوی بدرد آید، سایر اعضا احساس درد كنند.»
و باز از آن حضرت نقل شده كه «مسلمان برادر مسلمان است. او چشم و آینه راهنمای برادر خویش است. به وی ستم نكند و فریبش ندهد و به او خیانت روا ندارد و به او دروغ نگوید و غیبت او را روا نشمارد و …
این اخوت دینی به معنای عام كلمه است كه به مجرد ایمان حاصل می شود.
اما اسلام برادری دیگری را نیز در قالب قانون خاص پی ریزی كرده است. و شخص پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در طول حیات مبارك خود دو بار این امر را طی مراسمی به صورت “عقد و پیمان” میان یاران خویش برگزار نمود. یكبار در مكه میان خود و علی بن ابی طالب (علیه السلام)، و بین حمزه و زید بن حارثه، و بین ابوبكر و عمر، و بین عثمان و عبدالرحمن بن عوف، و …؛ و بار دوم در سال اول هجرت در شهر مدینه، میان مهاجرین وانصار، كه به نقلی به موجب آن 45 تن از مهاجرین با 45 تن ازانصار ـ و به قولی بیشتر ـ عقد اخوت بستند، تا در احقاق حق یكدیگر همداستان، و در شئون زندگی هم درد، و حتی پس از مرگ وارث یكدیگر باشند.
به این عقد اخوت می گویند.
البته به موجب آیه ارث كه بعد از جنگ بدر نازل شد، حق وراثت از میان برادران عقدی نسخ شد.
در این بار هم به نقل “ابن هشام” و اكثر مورخین سنی و شیعه پیامبر عقد برادری خود را با علی (علیه السلام) منعقد ساخت.
این عقد اخوت صیغه ای مخصوص دارد، و به موجب آن دعای خیر و عیادت و صله یكدیگر، و همچنین شفاعت در آخرت را بر خود وظیفه می كنند.
و همان گونه كه در متن صیغه عقد برادری آمده است اقتضای این برادری شریك ساختن طرف دیگر در دعا ،زیارت و شفاعت است . یعنی اگر دعا نمود به برادر خویش نیز دعا كند و اگر به زیارت اولیای خدا مانند پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) و ایمه ( علیه السلام) نایل شد از جانب او نیز زیارت كند همچنین در قیامت اگر حق شفاعتی نصیب او گردید از وی شفاعت نماید .درمورد غیبت نیز از غیبت او دوری كند و كسی را نیز كه غیبت برادرش را می كند از این كار نهی نماید واگر اثر نكرد لااقل در مجلس غیبت ننشینید.
در انعقاد عقد اخوت بهتر است كه آن در روز عید غدیر واقع شود. روز هیجده ذیحجه (روز عید غدیر) واقع شود، همان روزی كه عقد اخوت مهاجرین وانصار منعقد شد.
صیغه آن در مفاتیح الجنان، ذیل اعمال روز 18 ذیحجه آمده است. این صیغه را مطالعه، و به معنای آن توجه كنید، كه ماهیت و احكام آن را به خوبی نشان می دهد.
خدا نگهدار شما و پیروز باشید.
«کتاب الله و عترتى» یا «کتاب الله و سنتى»
روایاتى که در آن «کتاب الله و سنتى» آمده غالباً بدون سند ذکر شده و یا در سند آن ها شخصیت هایى چون اسماعیل بن ابى اویس، صالح بن موسى طلحى، سیف بن عمر تمیمى قرار دارند که غالب علماى رجال اهل سنت آنان را تضعیف کرده اند. از طرف دیگر «کتاب الله و عترتى» به تواتر نقل شده ولى کتاب الله و سنتى خبر واحد است.
در این مقاله به طرح دو سوال در حوزه بحث های امامت می پردازیم و به آنها اجمالا پاسخ می گوییم:
سوال اول: در حدیث ثقلین بعضى ها «کتاب الله و عترتى» مى خوانند و برخى «کتاب الله و سنتى» کدام یک صحیح است؟ توضیح دهید.
حدیث ثقلین به هر دو شکل نقل شده است در این باره توجه به چند نکته لازم است:
1. روایاتى که در آن «کتاب الله و سنتى» آمده غالباً بدون سند ذکر شده و یا در سند آن ها شخصیت هایى چون اسماعیل بن ابى اویس، صالح بن موسى طلحى، سیف بن عمر تمیمى قرار دارند که غالب علماى رجال اهل سنت آنان را تضعیف کرده اند. از طرف دیگر «کتاب الله و عترتى» به تواتر نقل شده ولى کتاب الله و سنتى خبر واحد است.
2. هیچ مانعى ندارد که هر دو دسته روایات از پیامبر صلى الله علیه و آله صادر شده باشد، زیرا همان طور که اهل بیت عصمت نقش مرجعیت دینى پس از پیامبر را دارند، سنت آن حضرت نیز یکى از منابع مهم دینى است و براى همگان حجت است. بنابراین چنین روایاتى معارض یکدیگر نیستند؛ بلکه کاملاً با یکدیگر هماهنگ و همخوان اند. اعتبار سنت پیامبر و دیگر معصومین در کنار قرآن به عنوان بیانگر و تفسیر کننده کتاب الهى همان چیزى است که شیعه بر آن پاى مى فشرد و براى همه مسلمانان قابل اخذ و پیروى است.
سوال دوم: آیا قرآن به مسأله امامت پرداخته است؟ در مهندسى فکرى قرآن امامت چه جایگاهى دارد؟
امامت از امورى است که قرآن مجید بر آن اهتمام ویژه اى داشته و در موارد مختلفى به آن پرداخته است. آموزه هاى قرآن در این باره فراوان و داراى ابعاد مختلفى است، از جمله مسائلى که قرآن بر آن اهتمام ورزیده عبارتند از: مشروعیت الهى امام، منبع قانون گذارى، شرایط امام، مسائل مربوط به چگونگى ایجاد، کاربست و هزینه کرد قدرت سیاسى، اهداف و غایات حکومت و جامعه دینى، اصول سیاست داخلى و خارجى و….
در نگاه قرآن هر کسى در قیامت با امام و پیشواى خود خوانده مى شود: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ». این آیه نشانگر اهمیت و تأثیر بى بدیل پیشوایان در زندگى و سرنوشت انسان در سراى جادوان آخرت مى باشد. پیشواى حق و شایسته پیشاهنگ سعادت جاودان و پیشوایان نابکار راهروان و راهبران به سوى سقوط و هبوط در آتش دوزخند
برخى از آموزه هاى قرآن در این باب عبارت است از:
یک. امامت برتر از نبوت
امامت در قرآن جایگاه رفیع و بلندى دارد. از قرآن به دست مى آید که مقام امامت بالاتر از نبوت است. زیرا خداوند حضرت ابراهیم را پس از آنکه داراى مقام نبوت و رسالت بود مورد آزمون هاى ویژه اى قرار داد و چون در همه آنها فراز آمد او را به امامت برگزید. «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً». (بقره2، آیه 124)
آزمودن و برگزیدن ابراهیم پس از رسالت به مقام امامت نشانگر برترى امامت از نبوت است. این مسأله در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام آمده است: خداوند تبارک و تعالى ابراهیم را به بندگى گرفت پیش از آنکه او را به نبوت برگزیند، و او را به نبوت رساند پیش از آنکه به رسالت برگزیند، و او را رسول خود ساخت پیش از آنکه به دوستى برگزیند، و او را دوست و خلیل خود گرداند پیش از آنکه امامش قرار دهد. و چون همه مقامات را در او گرد آورد فرمود: «من تو را امام مردم قرار دادم». (اصول کافى، ج 1، ص 175 و ج 2، ص 178)
امامت در قرآن جایگاه رفیع و بلندى دارد. از قرآن به دست مى آید که مقام امامت بالاتر از نبوت است. زیرا خداوند حضرت ابراهیم را پس از آنکه داراى مقام نبوت و رسالت بود مورد آزمون هاى ویژه اى قرار داد و چون در همه آنها فراز آمد او را به امامت برگزید
دو. امامت شرط تحقق رسالت
امامت شایسته و بر حق در نگاه قرآن چنان جایگاهى دارد که مغفول نهادن آن مساوى با عدم اجراى اصل رسالت است. از این رو در رابطه با اعلام امامت امیرمۆمنان در بازگشت از حجه الوداع مى فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» (مائده 5، آیه 67)؛ «اى پیامبر آنچه را که از جانب پروردگارت نازل شده است ابلاغ کن و اگر چنین نکنى رسالت الهى را انجام نداده اى».
سه. امامت شرط کمال و جامعیت دین
در نگاه قرآن دین بدون امام حق ناقص و نعمتى ناتمام و نزد خدا غیرمقبول است. از این رو پس از معرفى امامت و جانشینى حضرت على علیه السلام در غدیر خم خداوند مى فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاْءِسْلامَ دِیناً» (مائده 5، آیه 3)؛ «امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و به دین اسلام براى شما رضایت یافتم».
براساس این آیه دین اسلام و لطف و نعمت الهى به واسطه امامت به سر حد کمال مطلوب خود رسیده و بدون آن گرفتار نقصى جبران ناپذیر و ناخشنودکننده است.
چهار. امام و فراخوان قیامت
در نگاه قرآن هر کسى در قیامت با امام و پیشواى خود خوانده مى شود: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ». (اسراء 17، آیه 71)
این آیه نشانگر اهمیت و تأثیر بى بدیل پیشوایان در زندگى و سرنوشت انسان در سراى جادوان آخرت مى باشد. پیشواى حق و شایسته پیشاهنگ سعادت جاودان و پیشوایان نابکار راهروان و راهبران به سوى سقوط و هبوط در آتش دوزخند.
روز همدردی
صدای جغد جنگ
شنیده او به گوش خود، صدای جغد جنگ را
گرفته توی مشت خود، دوباره قلوه سنگ را
صدای موشک اسرائیلی، خواب شیرین کودکانه ات را آشفت، و تو به دنبال سیب گمشده زندگی ات هستی که در رؤیای شبانه از دستان کوچکت به زمین افتاد. اینجا، کودک هفت ساله سرزمین من، «سارا انار دارد» را مشق می کند، ولی در وطن تو هیچ سارایی انار ندارد و هیچ ستاره ای در آسمان ناامن شهرت نمی درخشد.
نمی دانم در خاک ناامن سرزمین تو، میان آتش و خون، زیر بمباران دشمن، صدای لالایی مادران دل سوخته به گوش نوزادان می رسد یا نه؟ ولی در میهن من، کودکان با آهنگ مهتاب، خواب شیرین بهشت را می بینند، اما نه، تو در خود بهشت زندگی می کنی و همه کودکان سرزمین مقدست، با انتفاضه، بهشت را می سازند و با دست های کوچک شان، ابلیس را در فریاد الله اکبرشان خرد می کنند. کودکان سرزمین تو، عاشقانه هم سفر مهتاب می شوند و سیب شهادت را از درخت آزادگی برای آزادی فلسطین و مسجدالاقصی می چینند تا مردان و زنان سرزمین نور، باز هم در این تکه از بهشتِ افتاده بر زمین، برابر معبودت، نماز عشق به جا آورند.
بگذارید برایتان لالایی بخوانم
بگذارید قصه رهایی را از نو بگویم
چرا از قصه دیو و گرگ نمی ترسید؟!
چرا بهانه بالشت نرم خود را نمی گیرید؟!
چرا چشم به چشمان مادر خیره نمی کنید؟! چرا به قصه شیرین مادر نمی خندید؟
خدایا! چشم بر روی همه می بندم و تنها به تو می نگرم.
خدایا! ببین چگونه فرزندانمان را راحت قربانی می کنند؟!
و آنان که خود را مدافع حقوق بشر می دانند، با دشمنان تو و با دشمنان دین و پیامبر تو، چگونه مدارا و محبت می کنند؟!
ای جهانیان! باور کنید که ما جز حق خود، چیزی بیش نمی خواهیم!