کمک امام درخانه
14 خرداد 1394
خانم دباغ نقل می کند: روزی بر حسب اتفاق تعداد میهمانان منزل امام زیاد شد،
پس از صرف غذا ظرف ها را جمع کردم و به آشپزخانه بردم.
با زهرا- دختر آقای اشراقی- آماده شدیم که ظرف ها را بشوئیم.
اما دیدم که خود امام هم بلافاصله به آشپزخانه آمدند.
از زهرا پرسیدم:"حاج آقا چرا به آشپزخانه آمده اند؟ “
و حق داشتم که تعجب کنم، زیرا وقت وضو نبود؛ اما امام آستین هایشان را بالا زدند و
فرمودند:چون ظرف های امروز زیاد است آمده ام کمکتان کنم.
بدنم شروع به لرزیدن کرد.
خدایا چه می بینم! به زهرا گفتم تو را به خدا از امام خواهش کنید که ایشان تشریف ببرند.
خود ما ظرف ها را می شوئیم