پناه می برم به خدا (دعای امام سجاد در صحیفه سجادیه )
خدایا…
من با دل بریدن از همه کس، قلب خود را از یاد غیر تو پیراسته ام(1)
و با تمام وجودم به تو روی آورده ام(2)
و از آن کس که خود نیازمند احسان توست، روی حاجت برگردانده ام(3)
و از آن کس که از فضل تو بی نیاز نیست، خواهش خود را پس گرفته ام(4)
و دانسته ام که نیازخواهی انسان نیازمند از نیازمندی دیگر، نشانه کم خردی و کج اندیشی است(5)
ای معبود من، چه بسیار دیده ام مردمی را که از غیر تو عزت طلبیده اند و ذلت نصیبشان شده است، و توانگری را نزد دیگران جسته اند و به تنگ دستی رسیده اند، و هوس سربلندی کرده اند و به سرافکندگی دچار آمده اند(6)
با دیدن این نمونه ها، انسان دوراندیش، از امید بستن به دیگران در امان می ماند، و عبرت گرفتن او را توفیق بندگی می دهد، و برگزیدن حق او را به راه صواب می کشاند(7)
ای سرور و آقای من، تنها تویی که درگاهت سرای حاجت خواهی من است، نه هر کسی که از او چیزی خواهند، و تنها تویی که حاجتم را برآورده می سازی، نه هر کسی که از او خواهشی طلبند(8)
پیش از آنکه دیگری را بخوانم، تنها تو را می خوانم و بس، در حالی که تنها امیدم تویی، و در دعای من، کسی هم شأن و همراه تو نیست، و ندای من، دیگری را با تو در برنمی گیرد(9)
ای معبود من، تو با وجود صفات گوناگون، یگانه و یکتایی، و تنها تو دارای آن نیروی نفوذناپذیر هستی. کمال توانایی و نیرومندی برای توست. والا خداوند و بلند مرتبه ای(10)
هر کسی جز تو در زندگی اش مستحق ترحم است، در کار خود اختیار تام ندارد، خوار شده حال شأن خود است، از حالی به حالی دگرگون می شود و صفت های گوناگون می پذیرد(11)
تو (خدایا) برتر از آنی که همتا و هم توانی داشته باشی، و بزرگ تر از آن که تو را مثل و مانندی باشد، پاک و منزهی و جز تو معبودی نیست(12)