و بشر الصابرین
امام علی (ع) فرمودند : صبر در کارها همانند سر در بدن است ، همانطور که وقتی سر از بدن جدا شود ، بدن فاسد میشود ، هنگامی هم که صبر از کارها جدا شود کارها تباه میشود.
بحارالانوار ،جلد ۷۱ صفحه ۷۳
و اما کربلا و صبوری ال الله …..
ملائكه از واقعه كربلا در شگفت هستند. اين شگفتي به خطر خود آن واقعه نيست بلكه اين شگفتي به واسطه صبري است كه امام حسين(عليه السلام) داشته است. اين صبر تنها بر يك موضوع(به عنوان مثال عطش) نبوده است بلكه صبر بر انواع مختلف مصيبت ها بوده است كه بر ايشان وارد شد.
درسي كه اين صبر به آدمي مي دهد آن است كه آدمي دو حالات مختلف صبر را پيشه كند. به عنوان مثال قبل از ارتكاب به معصيت صبر كند تا شيريني معصيت از ذهنش خارج شود ويا به هنگام مصيبتي كه به او وارد مي شود صبر كند و به خدا اعتراض نكندو …
صبر را مي توان به دو دسته كلي تقسيم نمود. صبر بر موضوعاتي كه مربوط به خدا مي باشد و صبر بر اموري كه غير خدايي مي باشد و ارتباطي با او ندارد. صبري كه از دسته اول باشد و به عبارت ديگر در راه خدا باشد عبادت است و چه بسا اعظم بر عبادت است. زماني كه گفته مي شود دين نزد خدا چيزي نيست جز اسلام و اسلام نيز چيزي نيست جز تسليم شدن مي بايست دقت داشت كه زمينه تسليم شدن چيزي جز صبر نيست.
با مشاهده امام حسين(عليه السلام) كه اسوه كامل صبر است مي بينيم كه آن حضرت حتي در كوچكترين لحظه اي در روز عاشورا از خود بي تابي و بي صبري نشان نداده اندو نسبت به خواست خدا صبر كردند. اين صبر تا حدي بوده است كه ملائكه نمي توانند آن را توصيف كنند.
خداوند در ارتباط با بندگاني كه صبر پيشه مي كنند مي فرمايد: به كساني كه ايمان آورده اند بگو براي كساني كه كار نيك انجام دهند حسنه اي است و براي صابران پاداشي است بلند مرتبه و بي حساب. (زمر/ ۱۰)مصداق كامل و تمام معناي صبر پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليه السلام) هستند و خداوند كساني را كه به مانند ايشان صبر پيشه كنند پاداشي بي حساب مي دهد.
يكي از مصاديق صبر، بخشش و دستگيري از ديگران است. ائمه (عليهم السلام) نمونه كامل اين عمل بودند. عبادات و طاعات بي وقفه آنها نيز از اين رو بود و براي دستگيري و استغفار ازشيعيانشان انجام مي شد.
امام صادق (ع) فرمودند : ما خاندان ، صبور و شکیباییم و شیعیان ما از ما هم شکیباترند.گفتم : جانم به فدایت ، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند ؟ فرمود : چون صبر ما بر چیزی است که میدانیم ، اما شیعیان ما صبر و شکیبایی می ورزند بر چیزی که نمی دانند. بحارالانوار جلد ۷۱ حدیث
۸۰
هنگامي كه آدمي از مصيبتي اندوهگين مي شود بدين معني است كه با صاحب مصيبت پيوندي دارد. نشانه اين پيوند گريه و اشكي است كه جاري مي شود.
چرا متذكر شدن مصيبت امام حسين(عليه السلام) اينگونه است كه هر كس را به گريه و حزن دچار مي كند؟. اين پيوند بين افراد و اين مصيبت در چيست ؟. از آن رو كه اين مصيبت به اهل بيت(عليهم السلام) مربوط است، رشته اين پيوند به رسول الله(صلي الله عليه و آله) ختم مي شود. و از آن رو در آخر اين رشته به خدا متصل مي شود. به عبارت ديگر هر چيزي كه الهي است(پيامبران الهي، اولياء خدا و …) به پيامبر(صلي الله عليه و آله) و او تنها كسي است كه به خدا متصل است. هر مصيبتي كه بر ائمه (عليهم السلام) وارد شده است (به ويژه واقعه عاشورا) بر قلب پيامبر(صلي الله عليه و آله) و حضرت فاطمه(سلام الله عليها) جمع مي شود.
ملائك نيز بر ايشان( حضرت فاطمه (سلام الله عليها) ) نازل مي شوند(تنزل الملائكه و الروح فيها). مرتبه ايشان به حدي است كه در مورد خلقت امام حسين(عليه السلام) (با آن سرنوشت) از او كسب اجازه مي شود كه آيا راضي هستند فرزندي از ايشان با چنين ويژگي هايي متولد شود يا خير.
امروز نيز حامل مصيبت اهل بيت(عليهم السلام) و امام حسين(عليه السلام) از طرف حضرت فاطمه (سلام الله عليها) امام زمان (عليه السلام) است. آدمي هنگامي كه بر اين مصيبت ها مي گريد و نسبت به آنها محزون مي شود مي بايست خدا را شكر كند زيرا كه بين قلب او و خاندان رسول الله(صلي الله عليه و آله) پيوندي برقرار شده است. و صاحب اين مصيبت كسي است كه رضايت خدا در رضايت اوست و غضب خدا در غضب اوست.
كساني كه اين پيوند را در درون خود ندارند همان كساني هستند كه گريه بر امام حسين(عليه السلام) را به تمسخر مي گيرند و به عبارت ديگر همان كساني هستند كه به اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي گفتند كه به فاطمه(سلام الله عليها) بگو از گريه خود كم كند(يا در روز گريه كند يا در شامگاه).
به نقل از سایت رواسی