نخستین شهید
گويد: نخستين كس از فرزندان ابى طالب كه آن روز كشته شد، على اكبر پسر حسين بود كه مادرش ليلى دختر ابو مرة بن عروة ثقفى بود. وى حمله آغاز كرد و رجزى به اين مضمون مىخواند:
«من علىام، پسر حسين بن على
به پروردگار كعبه كه ما به پيمبر نزديكتريم
به خدا پسر بىپدر درباره ما حكم نكند.»
گويد: اين كار را چندبار كرد، مرة بن منقذ عبدى او را بديد و گفت: «بزرگترين گناهان عرب به گردن من باشد اگر بر من بگذرد و چنين كند، و پدرش را عزادار نكنم.»
گويد: بار ديگر على اكبر بيامد و با شمشير به كسان حمله برد. مرة بن منقذ راه بر او گرفت و ضربتى به او زد كه بيفتاد و كسان اطرافش را گرفتند و با شمشير پارهپارهاش كردند.
حميد بن مسلم ازدى گويد: به گوش خودم شنيدم كه حسين مىگفت: «پسركم! خداى قومى را كه تو را كشتند، بكشد، نسبت به خدا و شكستن حرمت پيمبر چه جسور بودند، از پس تو دنيا گو مباش.»
گويد: گويى مىبينم زنى شتابان درآمد كه گفتى خورشيد طالع بود و فرياد مىزد: «اى برادركم، اى برادرزادهام!»
گويد: پرسش كردم. گفتند: «اين زينب دختر فاطمه، دختر پيمبر خداست.»
گويد: پس بيامد و بر پيكر وى افتاد. حسين بيامد و دست او را گرفت و سوى خيمهگاه برد. آنگاه حسين به طرف فرزند خويش رفت. غلامانش نيز بيامدند كه گفت: «برادرتان را برداريد!» پس او را از محل كشتهشدنش ببردند و روبهروى خيمهگاهى نهادند كه مقابل آن جنگ مىكردند.
پاينده، ترجمه تاريخ طبرى، 7/ 3052- 3053