منزلت و نام های حضرت فاطمه علیها السّلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
{اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَهَ وَ اَبِیهَا وَ اُمِّهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحَاطَ بِهِ عِلمُک}
در مورد حضرت عصمه الله الکبری و حجّه الله علی الحجج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
***نکته: دو سطر بالا جزء متن کتاب اللئالی المنثوره فی الأحراز و الأذکار المأثوره نمی باشند.
… و بدان که آن مظلومه را نه نام است نزد حق تعالی: 1- فاطمه یعنی بریده از بدی ها یا به معنی آن است که حق تعالی او را و شیعیان او را از آتش جهنّم بریده است. 2- صدّیقه یعنی معصومه. 3- مبارکه یعنی صاحب برکت در علم و کمالات و معجزات و اولاد کرام و غیره. 4- طاهره یعنی پاکیزه از هر رجس(پلیدی) و نقصی. 5- زکیّه یعنی نموّ کننده در کمالات و خیرات. 6- راضیّه یعنی راضی به قضای حق تعالی. 7- مرضیّه یعنی پسندیده خدا و دوستان او. 8- محدّثه یعنی مَلَک با او سخن گفته. 9- زهرا یعنی نورانی به نور ظاهری و معنوی.
و معلوم باد که فضایل آن بانو زیادتر از آن است که قابل شمارش باشد و من به جهت تبرّک به چند سطر اکتفا می نمایم. مشایخ فنّ حدیث از طریق عامّه روایت کرده اند که: حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ هر که او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده و هر که او را بیازارد مرا آزرده است. فاطمه عزیزترین مردم است در نزد من. و از عایشه روایت است که گفت: ندیده ام احدی را در گفتار و سخن شبیه تر باشد از فاطمه به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، وقتی فاطمه به نزد آن حضرت می آمد او را مرحبا می گفت و دست های او را می بوسید و در جای خود می نشانید و چون حضرت به خانه فاطمه می رفت (فاطمه) برمی خاست و استقبال آن حضرت می کرد و مرحبا می گفت و دست های آن حضرت را می بوسید.
(اللئالی المنثوره فی الأحراز و الأذکار المأثوره: دستورالعمل و مرواریدهای درخشان/ در اعمال ماه جمادی الآخره/ ص167/ مؤلّف: حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله/ گردآورنده و ویراستار: محمّد حسین ربّانی/ انتشارات عهد/ طبع اوّل، بهار 1381/ مرکز پخش: قم،خیابان معلّم، معلّم 29، پلاک 448)
(برگرفته از نرم افزار محدّث قمی رحمه الله، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) قم)