حالات زمان مرگ را بیشتر بشناسیم!
مرگ نیز می میرد!
در آن زمان خداوند به مرگ رو كرده و به آن فرمان می دهد: یا « موت مت ؛ ای مرگ تو نیز بمیر.»
آن گاه است كه در هستی ندا می دهد كه « لمن الملك الیوم؟ امروز ملك و سلطنت بر هستی از آن كیست؟»
و چون كسی جز خدا نیست خود پاسخ می دهد: «لله الواحد القهار؛ هستی از آن خدای یگانه قهار است.»
این كه در آیه پس از پرسش خداوندی كسی پاسخ نمی دهد و واژه قال و مانند آن وجود ندارد بیانگر آن است كه پاسخ گویی نیست تا پاسخ این پرسش را دهد و خود پاسخ می دهد.
بر این اساس جز خداوند آفریدگار مرگ و زندگی، همه آفریده ها حتی فرشته ها در هر مقام و منزلتی باشند می بایست مزه مرگ را بچشند و حتی فرشته ملك الموت كه خود مرگ را برای دیگری به ارمغان می آورد به دام مرگ می افتد و جان را تسلیم حق تعالی می كند و البته طبق روایات ، خداوند اولین موجودی را كه زنده می گرداند اسرافیل فرشته است تا در صور بدمد و خلایق مجدداً با نفخه او زنده شوند. (برگرفته از درس های استاد حسن زاده آملی)
مفهوم مرگ
مرگ در مفهوم قرآنی به معنای فوت و نیستی نیست بلكه به معنای توفی و وفات است. وفات به معنای گرفتن است و توفی به معنای گرفتن كامل و بی نقص چیزی می باشد. بر این پایه مرگ به معنای گرفتن كامل روح و جان زنده به دست خداوند و یا فرشته مرگ و یا نمایندگان فرشته مرگ است. این گرفتن به معنای انتقال از جهانی به جهانی دیگر و از حالتی به حالتی كامل تر است.
از نظر قرآن ، مرگ نه تنها در پایان زندگی بلكه در هر دم اتفاق می افتد و انسان هر دم جامه ای را می كند و جامه نویی از زندگی می پوشد.
انسان در هنگام احتضار كه از هرگونه شفا و درمان نومید شده است این گمان در وی تقویت می شود كه مرگ را گریزی نیست و درنهایت وقتی چشم او بر برزخ و جهان دیگر گشوده می شود و بهشت و یا دوزخ را می نگرد ، یقین می كند دیگر راه بازگشتی نیست
رویدادهای دم مرگ
قرآن در بیان مرگ تدریجی و قطع روح از بدن در لحظه نهایی(قیامت آیه 26 تا 30) به ابعاد مختلف و حالات مربوط به احتضار اشاره می كند و توجه انسان ها را به آن لحظه حساس جلب و آنان را به پرهیز از باورهای باطل و گناهان دعوت می نماید. (انعام آیه 93 و محمد آیه 26 و 28).
در هنگام مرگ رویدادهای بسیاری رخ می دهد كه می توان به نمونه ی زیر اشاره كرد ؛
- رسیدن جان به گلو یكی از حالات انسان در دم مرگ است. قرآن از چنین تعبیری برای بیان وحشت زیاد انسان در هنگام مرگ استفاده می كند ، گویی كه در هنگام مرگ دشمن بر ایشان چیره شده و از هر لحاظ در تنگاتنگی قرار گرفته و راه پیش و پس بر او بسته است . (احزاب آیه 11)
قرآن تبیین می كند كه در این زمان جان به تراقی می رسد. تراقی جمع ترقوه ، استخوانی است كه گلو را از چپ و راست دربرگرفته و یا به معنای جلوی حلق و بالای سینه است. (مفردات راغب ص 166 و 363)
آیات قرآن این حالات را نشان دهنده قدرت خداوند و ناتوانی انسان در برابر خدا و دیگر پدیده های الهی می داند. (واقعه آیات 83 و 87)
وضعیت محتضر
قرآن به موقعیت و وضعیت محتضر اشاره می كند و نگاه های آكنده از دلسوزی و آمیخته با ترس و هراس اطرافیان به محتضر را توصیف می كند این درحالی است كه محتضر با زبان حال و قال از آنان یاری و كمك برای رهایی می طلبد. در این حالت است كه قرآن بیان می كند خداوند از اطرافیان محتضر به وی نزدیك تر است تا هم عجز انسان و حتی همه زندگان پیرامون محتضر را بنمایاند و هم قدرت الهی را نشان دهد.
در این زمان است كه خویشاوندان و دوستان محتضر كه در اطراف وی هستند از روی ناامیدی می گویند چه كسی می تواند او را شفا دهد و درمان كند. (قیامت آیه 27)
انسان در این هنگام كه از هرگونه شفا و درمان نومید شده است این گمان در وی تقویت می شود كه مرگ را گریزی نیست و در نهایت وقتی چشم او بر برزخ و جهان دیگر گشوده می شود و بهشت و یا دوزخ را می نگرد ، یقین می كند كه دیگر راه بازگشتی نیست. (قیامت آیه 28)
حالا دیگر زمانی است كه می بایست با مال و فرزند و دنیا و اهل و عیال خداحافظی كند و همه آن چه را گرد آورده است بگذارد و به تعبیر قرآن فراق و جدایی میان ایشان می افتد.
در این زمان پاهای محتضر در كنار هم گرد می آید و انسان به خود می پیچد و دیگر نیروی حیات و زندگی در پاهای او نیست تا آن را نگه دارد. (قیامت آیه 29) از این روست كه گفته می شود جان از پای وی بیرون رفته است . البته به این معنا نیز است كه محتضر وضعیت بسیار سختی را در آن هنگام دارد و نمی تواند خود را نگه دارد و پیچش پا در حقیقت نهایت خواری و ناتوانی انسان است.
فرآوری : زهرا اجلال
برگرفته ازبخش قرآن سایت تبیان