مرز آزادی انسان کجاست؟
آیا انسان آزاد است یا مجبور؟ مرز آزادى تا كجاست؟
خداوند، انسان را آزاد آفریده است و به او اختیار داده تا كارهایش را انتخاب كند. گرچه بعضى گفتهاند: انسان در كارهایش مجبور است و گمان مىكند كه آزاد است، امّا دلایل بسیارى بر اختیار انسان وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مىكنیم:
الف) هر انسانى در كارهاى خود گاهى دچار تردید و شك مىشود كه آیا انجام دهد یا ندهد؟ همین شك، دلیل بر آزادى اوست كه مىتواند كارى را انجام دهد و مىتواند انجام ندهد.
ب) گاهى انسانها به كار یكدیگر انتقاد دارند. انتقاد نیز دلیل آن است كه كسى كه كار را انجام داده، مىتوانسته انجام ندهد.
ج) هر انسانى در عمر خود بارها از گفتار و رفتار خود پشیمان شده است و همین پشیمانى دلیل آن است كه مىتوانسته انجام ندهد و لذا با خود مىگوید: اى كاش انجام نمىدادم!
د) همه مردم فرزندان خود را تربیت مىكنند و یا به معلّم و مربّى مىسپارند و این دلیل آن است كه فرزند انسان مىتواند مسیر كج را رها و به راه حق برود.
بنابراین شك، انتقاد، پشیمانى و تربیت، دلیل آزدى انسان است. علاوه بر آنكه آزادى خواسته تمام انسانها بلكه حیوانات است. شما اگر گربهاى را در قفس كنید، هر نوع غذا براى او در قفس قرار دهید، باز ناراحت است و ترجیح مىدهد در كوچه و خیابان سادهترین غذا را بخورد امّا در قفس نباشد.
در بهشت نیز اگر آزادى نباشد، مؤمن رنج مىبرد و لذا مؤمنان هنكامى كه وارد بهشت مىشوند، خدا را به خاطر آزادى در بهشت سپاس مىگویند: «ألحمدُ لِلّه الّذى نَتبَوّء من الجنّة حیث نشاء»(سوره زمر، آیه 74.)
با این همه، انسان بنده خداست و باید به دستورات او عمل كند و اگر آزادى مرز نداشته باشد و انسان اختیار خود را به نفس و تمایلات شخصى یا تمایلات دیگران بدهد او را به دره هلاكت سقوط خواهد داد.
آزادى باید در چارچوب فرامین خدا و عقل باشد تا سبب سلب آزادى دیگران نشود.