ماجرای چسبیدن دست مرد به بازوی زن نامحرم
زنی در کعبه طواف می کرد و مردی هم پشت سر آن زن می رفت. (لحظه ای) آن زن بازوی خود را خارج کرد و آن مرد دستش را دراز نمود و بر روی بازوی آن زن گذاشت. خداوند دست آن مرد را به بازوی زن چسباند. مردم ازدحام نمودند، بطوری که راه عبور بسته شد. کسی را پیش امیر مکه فرستادند و امیر مکه، فقهاء و علماء را حاضر نمود و آنها فتوا دادند که باید دست مرد را ببرند، چونکه آن مرد مرتکب جنایت شده است.
امیر مکه گفت: «آیا در اینجا از خانواده پیغمبر (صلی الله عیه و آله ) کسی هست؟»
گفتند: «بلی! حسین بن علی (علیه السلام ) اینجا است.»
امیر مکه کسی را نزد امام حسین (علیه السلام) فرستاد. امام حسین (علیه السلام) تشریف آوردند. به آن حضرت عرض کردند: «ای فرزند رسول خدا! حکم خدا درباره اینها چیست؟»
امام حسین(علیه السلام ) رو به کعبه نموده و دستهایشان را بلند کردند. مدتی مکث فرموده و دعا نمودند. بعد بطرف آنها تشریف آوردند و دست آن مرد را از بازوی زن خلاص نمودند.
امیر مکه عرض کرد: «یا حسین! این مرد را برای این کاری که از او سر زده است، عذاب نکنیم؟»
حضرت فرمودند: «نه.»
می گویند آن مرد، همان «جمال» بود که در کربلا دست امام حسین (علیه السلام ) را قطع نمود و اینگونه لطف حضرت را جواب داد!!(1)
…………………………………………………………………………………………
1- شجره طوبی