ماجرای تربت امام حسین«علیه السلام»
جناب حاج حسن آقا موحدی که از اخیار ونیکان هستند، از قول یکی از علمای روحانی که مرحوم حاج مقدس را می شناختند، نقل قول نمودند که: در یکی از سفر های اولیه که حاج مقدس به مکه می رفتند، قسمتی از مسیر را با کشتی می پیمایند که در بین راه، دریا طوفانی شده وخدمه واهل کشتی مضطرب می شوند .پس از گذشت لحظاتی حاج مقدس از جای خود بلند شده وروی عرشه می رود، واز درون کیسه ای قدری تربت خالص امام حسین«علیه السلام» را به دریا می ریزد وبه محض انجام آن کار ،طوفان دریایی از شدت افتاده وسرانجام نیز به طور کامل آرام می گیرد.از قضا تعدادی خارجی در آن کشتی بودند که رفتار حاج مقدس را زیر نظر داشتند ومداوما از مسافرین سؤال می کردند که این آقا چه چیزی رابه دریا ریخت که طوفان دریا به وسیله آن آرام گرفت.
یکی از عشاق حسینی جواب این سؤالات را به شعر داده ومی گوید:
مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پربهاست من ارزان نمی دهم
نام تو را به نزد اجانب نمی برم این اسم اعظم است به دیوان نمی دهم
ای خاک کربلای تو مهر نماز من مهر تو را به مهر سلمان نمی دهم
جان می دهم به مهر ولای تو یا حسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم
گر قطره ای ز آب فراتم شود نصیب آن قطره را به چشم حیوان نمی دهم
کرامات وعنایات عاشقان خدا،جبراییل حاجی زاده،ص131