یا مهدی زهرا
14 شهریور 1393
ای جمعه ی نیامده ی روزگارها
الغوث و الامان خزان و بهارها
آئینه ی شریف ترین ِ تبارها
خال لب تو کعبه ی دلبر مدارها
خوش به سعادت پسر مهزیارها
———-
از باده ی ولای تو بس نوش می کنیم
عالم به مدح ِ زلف تو مدهوش می کنیم
اما چه سود ریسه که خاموش می کنیم
آقا تو را دوباره فراموش می کنیم
ای خسته از شلوغی شعر و شعارها
———–
تردید و شُبهه از سفرت حرف میزند
با شک از آخرین خبرت حرف می زند
از شایعات دور و برت حرف می زند
آقا بیا که پشت سرت حرف می زند
ای حرمت تمامی قول و قرارها