عرفه
رحم زمانی قدرتمندی که گذشته انسان را جبران می کند.
«عرفه» به معنی «معرفت» است و به دلیل اهمیتی که «معرفت» در زندگی انسان دارد، درک کردن آن، موجب جبران گذشته گناه آلود انسان می شود.
«معرفت» خداوند تنها کالایی است که انسان می تواند با خود از این دنیا ببرد، چون در آخرت به آن احتیاج دارد. هرچند که انجام اعمالِ دیگر انسان ثواب دارد؛ اما همه آنها رنگ دنیایی دارند و در آخرت چیزی به ما اضافه نمی شود. نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، امر به معروف و نهی از منکر و شهادت، همه در محدوده ی زمانی دنیا قابل انجام هستند و بعد از دنیا دیگر فرصتی برای انجام آنها نیست. امّا یک فرصت همیشگی برای انسان وجود دارد و آن فرصت رسیدن به «معرفت» است.
حضرت سیهدالشهدا علیهالسلام در دعای عرفه باب های گوناگونی از معرفت را به روی ما باز کرده است و ما را دعوت کرده تا «خود» حقیقی مان را و طبیعت و مراحل خلقت را بشناسیم. «خودِ» حقیقی ما که از حق تعالی در وجود ما دمیده شده که همان بخش فوق عقلانی وجود ماست، همان بخشی از ماست که فقط با الله انس می گیرد و با الله با آرامش می رسد.
در انتقال به عالم برزخ، تنها چیزی که سنجیده می شود، میزان معرفت انسان است. به خاطر اهمیت بحث «معرفت»، شب و روز «عرفه» به تنهایی، معادل یک ماه مبارک رمضان ارزش دارد. زیرا کسی که در ماه مبارک رمضان موفق نشده باشد که به مغفرت الهی دست یابد، در عرفه، فرجه و فرصت دیگری برایش باز شده است تا گذشته را جبران کند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: « مَن لَم یَغفِر لَه فِی شَهر رَمضان، لَم یَغفِر لَهُ إلى مِثِله مِن قابِل إلا أن یَشهد عرفة قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ = کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی شود، مگر این که روز عرفه را درک کند.»
حضرت علی علیه السلام درباره ی آثار معرفت می فرماید: « مَن صَحَّت مَعرِفَتُهُ، انصَرَفَت عَنِ العالَمِ الفانی نَفسُهُ و هِمَّتُهُ = آن كه [از خدا] شناخت درستى داشته باشد، جانش و خواست و همتش از این جهانِ فناپذیر روى گردان مى شود».
یعنی با معرفت صحیح، انسان همتش را در دنیا قرار نمی دهد، یعنی نوع برنامه ریزی هایش کاملاً تغییر می کند؛ در دنیا فقط مشغول به امور دنیایی نمی شود تا از درک ارزش «معرفت» باز بماند، زیرا در چنین روزی خدا، آسمان، غیب و فرشته ها او را صدا می زنند تا احیایش کنند، ولی او در جواب می گوید: «من وقت ندارم»، «نمی رسم»، «سرم شلوغ است» و … امام زمان علیه السلام او را صدا می زند، اما چون به معرفت نرسیده، به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام زمان پاسخ نمی دهد.