عامل وادار سازندهی انسان به محاسبه
23 مرداد 1395
طبق این روایت، انسان باید حسابرس اعمال خود باشد، اگر کار خوبی در اعمالش مشاهده کرد، توجه داشته باشد که لطفی از جانب خدا است، از او توفیق بخواهد که آن کار را بیشتر انجام دهد. در روایات دیگری آمده است که در چنین حالتی، ابتدا خدا را شکر گزارد، سپس از او بخواهد که توفیق عنایت کند تا فردا کارهای بهتر و بیشتری انجام دهد. اگر هم لغزشی در اعمال خود مشاهده کرد، تدارک کند و پیش از همه، توبه نماید. البته گاهی توبه لوازمی دارد؛ مثلا، اگر عملی از او فوت شده، قضا نماید یا اگر حقی از کسی ضایع ساخته، ادا کند و یا چنان چه کار زشت دیگری انجام داده، آن را جبران نماید تا کارهای بد در روح او رسوخ نکند و در نهایت، در قیامت نیز رسوا نشود.
امام صادق علیهالسلام در کلمات خود، ضمن اشاره به محاسبه، این نکته را هم متذکر میشوند که: لئلا یخزی یوم القیمة؛ تا در قیامت، رسوا نگردد. این هشدار ایجاب میکند تا ما کاملا مراقب باشیم و کاری نکنیم که در قیامت رسوا شویم؛ چرا که در آن روز، دیگر راهی برای جبران وجود نخواهد داشت و به حسرت مبتلا خواهیم شد.
از نظر روحی، چنین هشدارهایی مهم و مؤثر است؛ زیرا تا وقتی انسان سود یا ضرر کاری را درک نکند نسبت به انجام یا ترک آن رغبتی نشان نمیدهد. عاملی که انسان را وادار به انجام کاری میکند، نفع و مصلحتی است که از کار عاید او میشود. نیز آنچه او را از انجام آن باز میدارد، ترس از گرفتاری است. اگر بخواهیم برنامهی صحیحی اجرا کنیم، باید فواید آن را در نظرمان مجسم نماییم تا انگیزهای برای انجام آن داشته باشیم و آن را بهتر انجام دهیم. عدم توجه به این مسایل و در نتیجه، کار بدون انگیزه، موجب میشود انسان تنبل بار بیاید و مسایل را جدی نگیرد. بنابراین برای جلوگیری از پشیمانی که از هر عذابی دردناکتر است - انسان باید از همین حالا به حساب خود رسیدگی کند. یکی از نامهای قیامت، «یوم الحسرة» است. این نشانه اهمیت عذاب روحی ناشی از مسألهی پشیمانی است. یکی دیگر از نامهای آن «یوم الحساب» است. اگر انسان توجه نداشته باشد که روزی به کارهایش رسیدگی میشود و از او حساب میکشند، احساس مسؤولیت نمیکند و به فکر نمیافتد که به کارهایش سروسامانی بدهد، کاری را ترک کند یا به کاری همت گمارد؛ اما اگر بداند که مسأله جدی است، به جزئیات کارهایش هم رسیدگی میکند. در قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده است که عذاب قیامت به دلیل فراموشی روز حساب است؛ همان فراموشی که موجب میشود انسان مرتکب کارهایی شود که در نهایت، عذاب ابدی را به دنبال داشته باشد: ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب. [1] این عذاب برای کسانی است که روز حساب را از یاد بردهاند، هر چند ممکن است به آن اعتقاد نیز داشته باشند، اما اعتقاد کمرنگ است، زنده نیست و در اعمالشان تأثیر نمیگذارد.
قرآن کریم داستان دو برادر را نقل میکند که یکی از آنها بیبند و بار بود و در اموالش حساب و کتابی نداشت. برادر دیگر هر قدر به او سفارش میکرد که مراقب اعمال و کردار خود باشد، میگفت: ما أظن الساعة قائمة و لئن رددت الی ربی لأجدن خیرا منها منقلبا؛ [2] تصور نمیکنم قیامتی برپا شود و اگر به فرض هم خدا و قیامتی باشد و من به سوی خدای خود باز گردم، در آن جهان نیز منزلی بهتر از این دنیا خواهم یافت. مقصود قرآن از نقل این داستان این است که بگوید، چنین اعتقادی به معاد فایدهای ندارد؛ زیرا رکن اساسی اعتقاد به معاد، اعتقاد به حساب است. آنچه مهم است این اعتقاد است که در آن جهان زنده میشویم تا نتیجهی اعمالمان را ببینیم، و گرنه صرف اعتقاد به زنده شدن کارآیی ندارد. لازمهی چنین اعتقادی توجه به عاقبت کار در همین دنیا است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی میفرمایند: حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا؛ [3] پیش از آن که به حساب شما برسند، خود را مورد محاسبه قرار دهید. اگر چنین باوری در انسان وجود داشته باشد که روزی به همهی اعمالش رسیدگی میگردد و مطابق آنها دقیقا پاداش یا کیفر داده میشود، به فکر محاسبهی نفس خود میافتد و از خود حساب میکشد.
پی نوشتها:
1)ص (38)، 26.
2)کهف (18)، 36.
3)بحارالانوار، ج 70، باب 45، روایت 26.
صفحات: 1· 2