طب سنتی اسلامی چیست ؟
طب سنتی یک مکتب درمانی با بیش از 7 هزار سال قدمت در کشور ما است و طب اسلامی اشتراکاتی با این طب دارد ولی نگرشش متفاوت است.طبی که ارتباط دقیق جامع مادیات و معنویت موجود و تبلور یافته در جسم را تعریف می کند، طب اسلامی نامیده می شود. تبیین مفهوم مزاج در طب سنتی ایران یکی از مهمترین مباحثی که طب سنتی ایران را از سایر مکاتب طبی متمایز میکند مسأله مزاج است. میتوان گفت مبادی علم طب هفت موضوع است که به امور طبیعیه مشهور است. این موضوعات عبارتند از ارکان(عناصر)، مزاج،اخلاط(صفرا، بلغم، سودا، خون)، اعضاء، ارواح(منظور روح طبی است)، قوا و افعال.برای درک مفهوم مزاج اشاره به چند نکته لازم است: اول این که به طور کلی برای هر جسمی سه مؤلفه در نظر گرفته میشود: ماده اولیه، صورت و کیفیت. به عنوان مثال آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است اما تجمیع هیدروژن و اکسیژن نیست که خاصیتهای آب را باعث میشود. آنچه سبب بروز خاصیت و کاربرد آب میشود همان “صورت” آب است همان طور که انسان بدون نفس یا روح شرعی مرده است – البته این یک تشبیه تقریبی است. سومین مؤلفه، کیفیت است که عبارت از خصوصیات یک جسم است مانند رنگ، طعم، بو، سیالیت. مزاج در واقع از جنس کیفیت است. دوم: تمام کیفیات جسم را میتوان از او گرفت به جز سبکی یا سنگینی.به عبارت دیگر هر جسمی نسبت به جسم دیگر یا سبک است یا سنگین. و هر کدام از این دو خصوصیت یا مطلق است یا نسبی. یعنی چهار کیفیت متمایز در این جا خواهیم داشت: سبک مطلق، سبک نسبی، سنگین نسبی و سنگین مطلق. در یک تمثیل تشبیهی میتوان کره زمین را فرض کرد که از جنس خاک است و روی آن را آب پوشانیده، بعد از آن هوا و در نهایت نور و حرارت خورشید را داریم. خاک سنگین مطلق است، آب سنگین نسبی است، هوا سبک نسبی است و آتش خورشیدی سبک مطلق است چرا که هر جسم سبک تر چگالی کمتری دارد و بالاتر قرار میگیرد. سوم: با توجه به نکته دوم،کوچکترین اجزای تشکیل دهنده هر جسمی در نهایت، چهارعنصر خواهند بود: خاک عنصری، آب عنصری، هوای عنصری و آتش عنصری. میتوان گفت این اجزا از اتم و ذرات آن هم کوچکتر هستند. در واقع از تجزیه اجسام در نهایت به چهار رکن یا چهار کیفیت منحصر به فرد فوق میرسیم. چهارم: اوصاف منتسب به مزاجها گرمی یا سردی و خشکی یا تری است. گرمی به معنای تحرک و جنب و جوش بیشتر و سردی به معنای تحرک کمتر عنوان میشود. تری به معنای انعطاف پذیری و شکل پذیری، و خشکی صلابت و تغییرناپذیری است. گرمی و سردی را کیفیت فاعله و تری و خشکی را کیفیت منفعله گویند. پنجم: خاک عنصری سرد و خشک است یعنی حرکت و انعطاف پذیری کمی دارد. آب عنصری سرد و تر است در واقع آب عنصری که سنگین مطلق است سرد و تر است یعنی تحرک کم و انعطاف پذیری زیاد دارد. هوای عنصری گرم و تر و آتش عنصری گرم و خشک است. از آنچه گفته شد نتیجه گرفته میشود با توجه به این که در خلقت هر فردی، چه تعداد از هر کدام از عناصر چهارگانه فوق وجود داشته باشد مزاج شخص فرق خواهد داشت. یعنی مزاج هر شخص بستگی به تعداد هر یک از عناصر چهارگانه در وجود اولیه اوست. آنچه گفته شد مبنای نظری مفهوم مزاج بود اما در عمل، پزشک نیازمند آن است تا در تمایز مزاج افراد از علائم بالینی استفاده کند. بنابراین هر یک از مزاجهای چهارگانه فوق الذکر علائم خاص خود را دارد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. لازم به ذکر است که مزاج ها به صورت یک طیف هستند یعنی منحصر در چهار نقطه ثابت نیستند و به همین علت میتوان تعداد بیشماری مزاج فرض کرد و افراد با ویژگیهای متفاوت خواهیم داشت.البته یک فرد مشخص با مزاج ثابتی به دنیا خواهد آمد. نکته مهم دیگر آن است که هر فردی در عالم خلقت با مزاج خاص خودش آفریده شده که نمیتوان آن را تغییر کلی داد در غیر این صورت بیمار خواهد شد. به عبارت دیگر نمیتوان گفت مزاج گرم، خوب است و مزاج سرد، بد.در واقع هم مزاج گرم طبیعی خواهیم داشت هم مزاج سرد طبیعی. و اما متغیرهایی هستند که باعث تمایل مزاج به یک جهت خاص میشوند که عبارتند از سن، جنس، منطقه آب و هوایی، غذا، استرسها- که در طب سنتی اعراض نفسانی نامیده میشوند، ورزش، خواب و میزان خارج کردن مواد دفعی و زائد از بدن(اخراج خون، …). این عوامل مزاج اصلی را تغییر نمیدهند ولی میتوانند بسته به مورد و نوع کاربرد سبب ایجاد علائم خاص، علامتی از بیماری، بهبود بیماری، تقویت یا ایجاد ضعف و یا دخالت در ایجاد مزاج موقت یا نسبی خاصی شوند. و البته این بحث نیاز به تفصیل دارد که در این مجال فرصت آن نیست. نکته دیگر آن که هر یک از اعضای بدن نسبت به عضو دیگر مزاج خاص خود را دارد که تبیین آن به بعد موکول خواهد شد و فعلا نیازی نیست.