شهادت عصا بر امامت
27 اردیبهشت 1391
یحیی بن اكثم از علمای دربار عباسی می گوید :
روزی برای زیارت قبر رسول خدا (ص) رفته بودم كه امام جواد (ع) را دیدم، با او در خصوص مسائل گوناگونی مناظره كردم، همه را پاسخ داد. به او گفتم : خواستم از شما چیزی بپرسم اما شرم دارم از پرسش.
امام فرمودند : بدون آنكه سئوالت را بپرسی من پاسخ آن را می دهم . تو می خواهی بپرسی امام كیست ؟
گفتم : آری به خدا سوگند همین است ؟!
فرمود: منم.
گفتم: بر این مدعا نشانه و حجتی دارید ؟
در این لحظه عصایی كه در دست امام بود به سخن آمد و گفت :
” اّنه مولایی امام هذا الزمان و هو الحجة “
همانا مولای من حجت خدا وامام این زمان است.
-الكافی ،ج1،ص 353
- الامام الجواد (ع) من المهد الی اللحد ، ص 72